مطلب هفتم: تعظيم و تقديس و فرا خواندن خداوند با نامها و صفات الهي
اسماء و صفات خداوند دال بر عظمت او هستند؛ اینجاست که اسماء و صفات خداوند فراوانند و بعضیها گفتهاند: «شخص بزرگ، کسی است که دارای صفات کمال فراوان باشد»۱.
از آنجا که اسماء و صفات خداوند بر عظمت، کمال و برتری او دلالت دارند، لذا این بزرگترین راهی است که انسان میتواند آن را برای حرکت به سوی تعظیم و تمجید و فراخواندن خداوند در پیش گیرد.
خداوند به ما دستور داده که او را با نامهای زیبایش صدا بزنیم: ﴿وَلِلَّهِ ٱلۡأَسۡمَآءُ ٱلۡحُسۡنَىٰ فَٱدۡعُوهُ بِهَا﴾[الاعراف: ۱۸۰]. یعنی از خداوند با نامهای زیبایش طلب و درخواست نمایید [۱۷].
فرا خواندن خداوند با نامهای زیبایش آنگونه که ابن قیم میگوید: دو مرتبه دارد: [۱۸]
اول: فرا خواندن خداوند جهت سپاس و یا عبادت وی؛ چرا که خداوند متعال به ما دستور داده که که پاکی او را بیان کنیم و به ثنا و ستایش او بپردازیم:
﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ ٱذۡكُرُواْ ٱللَّهَ ذِكۡرٗا كَثِيرٗا ٤١ وَسَبِّحُوهُ بُكۡرَةٗ وَأَصِيلًا ٤٢﴾[الاخزاب: ۴۱-۴۲].
«ای مؤمنان! بسیار خدای را یاد نمایید و صبح و شام پاکی او را بیان کنید».
در صحیح بخاری از عبدالله بن مسعود سروایت است که رسول الله صفرمود: «مَا مِن أَحدٍ أَحَبُّ إِلَيْهِ الـْمَدْحُ مِنْ اللهِ ﻷ» [۱۹]«هیچ کس بیشتر از خداوند ﻷمدح و ستایش را دوست ندارد».
همچنین خداوند به کسانی که او را یاد میکنند وعده داده است که آنها را یاد نماید:
﴿فَٱذۡكُرُونِيٓ أَذۡكُرۡكُمۡ وَٱشۡكُرُواْ لِي وَلَا تَكۡفُرُونِ ١٥٢﴾[البقرۀ: ۱۵۲].
«پس مرا یاد کنید تا من نیز شما را یاد نمایم و از من سپاسگزاری کنید و ناسپاسی مرا مکنید».
امام بخاری از ابوهریره سروایت نموده است که رسول الله صفرمود:
«يَقُولُ اللهُ تَعَالَى: أَنَا عِنْدَ ظَنِّ عَبْدِي بِي، وَأَنَا مَعَهُ إِذَا ذَكَرَنِي، فَإِنْ ذَكَرَنِي فِي نَفْسِهِ ذَكَرْتُهُ فِي نَفْسِي، وَإِنْ ذَكَرَنِي فِي مَلإٍ ذَكَرْتُهُ فِي مَلإٍ خَيْرٍ مِنْهُمْ» [۲۰]. «خداوند متعال میفرماید: من با بندهام بر اساس گمانی که به من دارد، رفتار مینمایم. و هنگامی که مرا یاد میکند، من با او هستم. پس اگر در تنهایی مرا یاد کند، من هم او را در تنهایی، یاد خواهم کرد. و اگر مرا در میان جمع، یاد کند، من او را در میان جمع بهتری، یاد خواهم کرد».
همچنین خداوند متعال اعلان نموده است که یادش باعث آرامش دلها میگردد:
﴿أَلَا بِذِكۡرِ ٱللَّهِ تَطۡمَئِنُّ ٱلۡقُلُوبُ﴾[الرعد: ۲۸].
«هان! دلها با یاد خدا آرام میگیرند».
دوم: خواندن خداوند برای برآورده ساختن نیاز و حاجتی؛ خداوند متعال به ما دستور داده که او را بخوانیم و نیازهای خود را با او در میان بگذاریم و او هم وعدهی اجابت داده است:
﴿وَقَالَ رَبُّكُمُ ٱدۡعُونِيٓ أَسۡتَجِبۡ لَكُمۡ﴾[غافر: ۶۰].
«پروردگار شما میگوید: مرا به فریاد خوانید تا بپذیرم».
قابل یادآوری است که صدا زدن خداوند و درخواست نیازها از او صرفا بوسیلهی اسماء و صفات والای الهی جایز است؛ به این معنا که نمیتوان گفت: ای موجود! ای چیز! مرا مورد مغفرت و رحمت خود قرار ده.
دانشمندان دینی به ما گوشزد کردهاند که لازم است کسی که دعا میکند، برای هر دعایی نام مناسب دعای مورد نظر را انتخاب کند و خدا را با آن فرا خواند. ابن قیم میگوید: «خدا را با نامی که مناسب محتوای دعا است، بخوانید. و اگر کسی به دعاهای رسول اکرم صتوجه نماید، خواهد دید که دعاها مطابق با نامهای خداوند است» [۲۱].
همچنین در جایی دیگر میگوید: «فرد دعا کننده خداوند را با نامی که مناسب محتوای دعا است، بخواند؛ مانند اینکه: خدایا مرا مورد مغفرت و رحمت خود قرار ده؛ زیرا تو غفور و رحیم هستی. و پسندیده نیست که بگوید: چون که تو سمیع و بصیری [۲۲].
ابن العربی میگوید: «با هر اسمی از خداوند، چیزی را بخواهید که شایستهی آن نام است؛ به عنوان نمونه بگویید: ای خدای رحیم! به ما رحم کن. ای خدای حکیم! کارهای مرا منظم و استوار گردان. ای خدای رازق! مرا رزق و روزی ده. ای خدای هادی! مرا هدایت فرما» [۲۳].
همچنین ابن العربی یادآوری مینماید که برخی از اسماء خداوند مانند الله و پروردگار عام هستند؛ لذا میتوان در هر جا و برای هر کاری خداوند را با این نامها صدا زد و خواند.
نمونههایی از تقدیس خداوند و فراخواندن وی با اسماء و صفاتش
در قرآن و سنت، نصوص فراوانی وارد شده که در آنها خداوند بوسیلهی صفاتش مورد حمد و ثنا و تعظیم قرار گرفته است؛ همچنین در آنها دعا و درخواست نیز آمده است.
ما در اینجا به بیان گوشهای از نصوصی میپردازیم که خداوند متعال را تعریف و تمجید مینمایند:
﴿ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ ٱلَّذِي خَلَقَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ وَجَعَلَ ٱلظُّلُمَٰتِ وَٱلنُّورَ﴾[الانعام: ۱].
«ستایش خداوندی را سزا است که آسمانها و زمین را آفریده و تاریکیها و روشنایی را ایجاد نموده است».
﴿ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ فَاطِرِ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ جَاعِلِ ٱلۡمَلَٰٓئِكَةِ رُسُلًا أُوْلِيٓ أَجۡنِحَةٖ مَّثۡنَىٰ وَثُلَٰثَ وَرُبَٰعَۚ يَزِيدُ فِي ٱلۡخَلۡقِ مَا يَشَآءُ﴾[فاطر: ۱].
«ستایش خداوندی را سزا است که آفرینندهی آسمانها و زمین است؛ او فرشتگان را مأمور و دارای دو بال، سه بال و چهار بال قرار داد. وی هر چه که بخواهد بر آفرینش ـ فرشتگان و مردمان و سایر موجودات جهان ـ میافزاید».
﴿وَهُوَ ٱللَّهُ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَۖ لَهُ ٱلۡحَمۡدُ فِي ٱلۡأُولَىٰ وَٱلۡأٓخِرَةِۖ وَلَهُ ٱلۡحُكۡمُ وَإِلَيۡهِ تُرۡجَعُونَ٧٠﴾[القصص: ۷۰].
«پروردگار تو الله است و هیچ معبود حقی بجز او وجود ندارد؛ هر گونه سپاس و ستایشی چه در این جهان و چه در آن جهان، بدو تعلّق دارد؛ فرماندهی و داوری از آن او است و بازگشت همهی شما به سوی او خواهد بود».
﴿فَسُبۡحَٰنَ ٱللَّهِ حِينَ تُمۡسُونَ وَحِينَ تُصۡبِحُونَ ١٧﴾[الروم: ۱۷].
«پس سحرگاهان و شامگاهان به تنزیه خدا ـ از هر عیب و نقص و چیزهایی که لایق جلال و کمال او نیست ـ بپردازید».
﴿يُسَبِّحُ لِلَّهِ مَا فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَمَا فِي ٱلۡأَرۡضِ ٱلۡمَلِكِ ٱلۡقُدُّوسِ ٱلۡعَزِيزِ ٱلۡحَكِيمِ ١﴾[الجمعۀ: ۱].
«آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است، به تسبیح و تقدیس خدا مشغولند؛ آن خدایی که مالک و حاکم کل جهان است، از هر نقص و عیبی مبرا و منزه میباشد و غالب و با حکمت است».
﴿تَبَٰرَكَ ٱلَّذِي بِيَدِهِ ٱلۡمُلۡكُ وَهُوَ عَلَىٰ كُلِّ شَيۡءٖ قَدِيرٌ ١ ٱلَّذِي خَلَقَ ٱلۡمَوۡتَ وَٱلۡحَيَوٰةَ لِيَبۡلُوَكُمۡ أَيُّكُمۡ أَحۡسَنُ عَمَلٗاۚ وَهُوَ ٱلۡعَزِيزُ ٱلۡغَفُورُ ٢ ٱلَّذِي خَلَقَ سَبۡعَ سَمَٰوَٰتٖ طِبَاقٗاۖ مَّا تَرَىٰ فِي خَلۡقِ ٱلرَّحۡمَٰنِ مِن تَفَٰوُتٖۖ فَٱرۡجِعِ ٱلۡبَصَرَ هَلۡ تَرَىٰ مِن فُطُورٖ ٣﴾[الملک: ۱-۳].
«بزرگوار و دارای برکات بسیار است آن ذاتی که فرمانروایی از آنِ او است و او بر هر چیزی کاملاً قادر و توانا است. همان کسی که مرگ و زندگی را آفرید تا شما را بیازماید که کدام یک از شما کار بهتر و نیکوتر انجام میدهد. او چیره و توانا و آمرزگار است. آن که هفت آسمان را بالای یکدیگر و همآهنگ آفریده است. اصلاً در آفرینش و آفریدههای خداوند مهربان خلل و تضادّ و عدم تناسبی نمیبینی. پس دیگر باره بنگر ـ و با دقّت جهان را وارسی کن ـ آیا هیچ گونه خلل و رخنهای میبینی؟».
و گوشههایی از دعاهای عبادت که در احادیث وارد شده است عبارت است از اینکه رسول الله صمیفرمود:
«اللَّهُمَّ أَنْتَ السَّلَامُ، وَمِنْكَ السَّلَامُ، تَبَارَكْتَ وَتَعَالَيْتَ يَا ذَا الـْجَلَالِ وَالْإِكْرَامِ». «بارالها! تو سلامى و سلامتى از جانب تو است؛ تو بسیار بابرکت و بلند مرتبهای، اى صاحب عظمت و بزرگى». [روایت ابوداود و نسائی].
همچنین آنحضرت صالله را در نمازهای تهجدش حمد و ثنا مینمود و میفرمود: «أَللَّهُمَّ لَكَ الْـحَمْدُ، أَنْتَ نُوْرُ السَّمَوَاتِ وَالأَرْضِ وَمَنْ فِيْهِنَّ، وَلَكَ الْـحَمْدُ، أَنْتَ قَيِّمُ السَّمَوَاتِ وَالأَرْضِ وَمَنْ فِيْهِنَّ، وَلَكَ الْـحَمْدُ، أَنْتَ الْـحَقُّ، وَوَعْدُكَ حَقٌّ». [روایت بخاری و مسلم]. «بار الها! حمد از آنِ تو است؛ تو نور آسمانها و زمین و آنچه که در ما بین آنهاست، هستى. حمد از آنِ تو است، تو سرپرست آسمانها و زمین و آنچه که در بین آنهاست، هستی. و حمد از آنِ تو است؛ تو حقّى و وعدهات حقّ است».
همچنین پیامبر اکرم صبه هنگام سختیها میفرمود:
«لاَ إِلَهَ إِلاَّ اللهُ الْعَظِيْمُ الْـحَلِيْمُ، لاَ إِلَهَ إِلاَّ اللهُ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِيْمِ، لاَ إِلَهَ إِلاَّ اللهُ رَبُّ السَّمَوَاتِ وَرَبُّ اْلأَرْضِ وَرَبُّ الْعَرْشِ الْكَرِيْمُ» [۲۴]. «هیچ معبود حقی بجز خداى بزرگ و بردبار وجود ندارد. هیچ معبودى جز الله که پروردگار عرش بزرگ است، وجود ندارد. هیچ معبودى به جز الله که پروردگار آسمانها و زمین و عرش گرامى است، وجود ندارد».
و در سنن نسائی آمده است که رسول الله صدر رکوعش میفرمود:
«سُبْحَانَ ذِيْ الْـجَبَرُوْتِ، وَالْـمَلَكُوْتِ، وَالْكِبْرِيَاءِ، وَالْعَظَمَةِ» [۲۵]. «پاک است پروردگارى که مالک قدرت، فرمانروایى، بزرگى و عظمت است».
همچنین امام بخاري در صحيحش از شداد بن اوس سروايت نموده است كه رسول الله صفرمود: «بهترین استغفار این است که شخص بگوید: «أَللَّهُمَّ أَنْتَ رَبِّيْ لاَ إِلَهَ إِلاَّ أَنْتَ، خَلَقْتَنِيْ وَأَنَا عَبْدُكَ، وَأَنَا عَلَى عَهْدِكَ وَ وَعْدِكَ مَا اسْتَطَعْتُ، أَعُوْذُ بِكَ مِنْ شَرِّ مَا صَنَعْتُ، أَبُوْءُ لَكَ بِنِعْمَتِكَ عَلَيَّ، وَأَبُوْءُ بِذَنْبِيْ، فَاغْفِرْ لِيْ، فَإِنَّهُ لاَ يَغْفِرُ الذُّنُوْبَ إِلاَّ أَنْتَ». و افزود: «هرکس هنگام شب آنرا با یقین بگوید و در آن شب بمیرد، و یا صبح بگوید و در همان روز بمیرد به بهشت وارد مىشود» [۲۶]. ترجمه: «الهى! تو پروردگار من هستى؛ بجز تو معبود حق دیگرى وجود ندارد؛ تو مرا آفریدى، و من بندهى تو هستم، و بر پیمان و وعدهام با تو بر حسب استطاعت خود، پایبند هستم؛ و از شر آنچه که انجام دادهام به تو پناه مىبرم؛ به نعمتى که به من عطا فرمودهاى، اعتراف مىکنم؛ و به گناهم اقرار مىنمایم. پس مرا ببخشاى؛ چرا که بجز تو کسى گناهان را نمىبخشاید».
و هنگامی که یاران فقیر رسول مکرم اسلام صنزد وی آمدند و شکایت کردند و گفتند: ای رسول خدا! ثروتمندان با انفاق اموالشان همهی پاداشها را بردند، آنحضرت صفرمود:
«أَفَلاَ أُخْبِرُكُمْ بِأَمْرٍ تُدْرِكُونَ مَنْ كَانَ قَبْلَكُمْ، وَتَسْبِقُونَ مَنْ جَاءَ بَعْدَكُمْ، وَلاَ يَأْتِى أَحَدٌ بِمِثْلِ مَا جِئْتُمْ بِهِ، إِلاَّ مَنْ جَاءَ بِمِثْلِهِ، تُسَبِّحُونَ فِى دُبُرِ كُلِّ صَلاَةٍ عَشْرًا، وَتَحْمَدُونَ عَشْرًا، وَتُكَبِّرُونَ عَشْرًا» [۲۷]. «آیا شما را به انجام کاری راهنمایی نکنم که با انجام آن به گذشتگان میرسید و از آیندگان سبقت میگیرید و هیچ کس نمیتواند همانند آن را بیاورد مگر اینکه آن را انجام دهد. آن هم اینکه: بعد از هر نماز، ده بار سبحان الله، ده بار الحمدلله، و ده بار الله اکبر بگویید».
و برای دعای مسئلت و طلب میتوان این آیات قرآن کریم را بیان نمود:
﴿رَبَّنَا لَا تُؤَاخِذۡنَآ إِن نَّسِينَآ أَوۡ أَخۡطَأۡنَاۚ رَبَّنَا وَلَا تَحۡمِلۡ عَلَيۡنَآ إِصۡرٗا كَمَا حَمَلۡتَهُۥ عَلَى ٱلَّذِينَ مِن قَبۡلِنَاۚ رَبَّنَا وَلَا تُحَمِّلۡنَا مَا لَا طَاقَةَ لَنَا بِهِۦۖ وَٱعۡفُ عَنَّا وَٱغۡفِرۡ لَنَا وَٱرۡحَمۡنَآۚ أَنتَ مَوۡلَىٰنَا فَٱنصُرۡنَا عَلَى ٱلۡقَوۡمِ ٱلۡكَٰفِرِينَ﴾[البقرۀ: ۲۸۶].
«پروردگارا! اگر ما فراموش کردیم یا به خطا رفتیم، ما را بخاطر آن مورد مؤاخذه قرار مده. پروردگارا! بار سنگین را بر دوش ما مگذار آن چنان که بر دوش کسانی که پیش از ما بودند، گذاشتی. پروردگارا! آنچه را که یارای آن را نداریم بر ما بار مکن و از ما درگذر و ما را ببخشای و به ما رحم فرمای. تو یاور و سرور مایی؛ پس ما را بر جمعیت کافران پیروز گردان».
﴿رَبَّنَا لَا تُزِغۡ قُلُوبَنَا بَعۡدَ إِذۡ هَدَيۡتَنَا وَهَبۡ لَنَا مِن لَّدُنكَ رَحۡمَةًۚ إِنَّكَ أَنتَ ٱلۡوَهَّابُ٨﴾[آل عمران: ۸].
«پروردگارا! دلهای ما را بعد از آن که ما را هدایت نمودهای، منحرف مگردان و از جانب خود رحمتی به ما عطا کن؛ بیگمان تو بخشایشگری».
﴿رَبِّ ٱشۡرَحۡ لِي صَدۡرِي ٢٥ وَيَسِّرۡ لِيٓ أَمۡرِي ٢٦ وَٱحۡلُلۡ عُقۡدَةٗ مِّن لِّسَانِي ٢٧ يَفۡقَهُواْ قَوۡلِي ٢٨﴾[۲۵-۲۸].
«پروردگارا! سینهام را فراخ و گشاده دار و کار رسالت مرا بر من آسان گردان و گره از زبانم بگشای تا این که سخنان مرا بفهمند».
﴿رَبَّنَا هَبۡ لَنَا مِنۡ أَزۡوَٰجِنَا وَذُرِّيَّٰتِنَا قُرَّةَ أَعۡيُنٖ وَٱجۡعَلۡنَا لِلۡمُتَّقِينَ إِمَامًا﴾[الفرقان: ۷۴].
«پروردگارا! همسران و فرزندانی به ما عطاء فرما که باعث روشنی چشمانمان گردند و ما را پیشوای پرهیزگاران بگردان».
و در سورهی فاتحه که بزرگترین سورهی قرآن کریم، بلکه بزرگترین سورهی تمام کتابهای آسمانی است، دعای عبادت و دعای طلب با هم جمع شدهاند؛ ابو هریره سروایت میکند که رسول الله ص فرمود:
«قَالَ اللهُ تَعَالَى: قَسَمْتُ الصَّلاَةَ بَيْنِي وَبَيْنَ عَبْدِي نِصْفَيْنِ، وَلِعَبْدِي مَا سَأَلَ، فَإِذَا قَالَ الْعَبْدُ: ﴿ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ ٢﴾قَالَ اللهُ تَعَالَى: حَمِدَنِي عَبْدِي وَإِذَا قَالَ: ﴿ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ ٣﴾قَالَ اللهُ تَعَالَى: أَثْنَى عَلَيَّ عَبْدِي وَإِذَا قَالَ:﴿مَٰلِكِ يَوۡمِ ٱلدِّينِ ٤﴾قَالَ: مَجَّدَنِي عَبْدِي، وَقَالَ مَرَّةً: فَوَّضَ إِلَيَّ عَبْدِي، فَإِذَا قَالَ: ﴿إِيَّاكَ نَعۡبُدُ وَإِيَّاكَ نَسۡتَعِينُ ٥﴾ قَالَ: هَذَا بَيْنِي وَبَيْنَ عَبْدِي، وَلِعَبْدِي مَا سَأَلَ، فَإِذَا قَالَ: ﴿ٱهۡدِنَا ٱلصِّرَٰطَ ٱلۡمُسۡتَقِيمَ ٦ صِرَٰطَ ٱلَّذِينَ أَنۡعَمۡتَ عَلَيۡهِمۡ غَيۡرِ ٱلۡمَغۡضُوبِ عَلَيۡهِمۡ وَلَا ٱلضَّآلِّينَ ٧﴾قَالَ: هَذَا لِعَبْدِي، وَلِعَبْدِي مَا سَأَلَ» [۲۸].
«خداوند فرموده است: من نماز را میان خودم و بندهام به دو نیم، تقسیم نمودهام و به درخواست بندهام پاسخ مثبت میدهم؛ پس هنگامی که بنده ﴿ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ ٢﴾بگوید، خداوند میفرماید: بندهام مرا ستایش کرد؛ و وقتی که بنده ﴿ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ ٣﴾بگوید، خداوند میفرماید: بندهام مرا ثنا گفت؛ و هنگامی که بنده ﴿مَٰلِكِ يَوۡمِ ٱلدِّينِ ٤﴾بگوید، خداوند میفرماید: بندهام عظمت مرا بیان کرد. و گاهی میفرماید: بندهام اختیارش را به من سپرد. و هنگامی که بنده ﴿إِيَّاكَ نَعۡبُدُ وَإِيَّاكَ نَسۡتَعِينُ ٥﴾بگوید، خداوند میفرماید: این ارتباط میان من و بندهام است «ارتباط عبودیت و بندگی». و بندهام هر چه بخواهد به او میدهم. و وقتی که ﴿ٱهۡدِنَا ٱلصِّرَٰطَ ٱلۡمُسۡتَقِيمَ ٦ صِرَٰطَ ٱلَّذِينَ أَنۡعَمۡتَ عَلَيۡهِمۡ غَيۡرِ ٱلۡمَغۡضُوبِ عَلَيۡهِمۡ وَلَا ٱلضَّآلِّينَ ٧﴾بگوید، خداوند میفرماید: «این از آن بندهام هست و هر آنچه بخواهد به او عنایت خواهم نمود»».
[۱۷] احکام القران ابن العربی (۲/۸۰۵). [۱۸] بدائعالفواید (۱/۱۶۴). [۱۹] فتح الباری (۱۳/۳۸۳). [۲۰] صحیح بخاری با فتح الباری (۱۲/۳۸۴). [۲۱] بدائع الفواید (۱/۱۶۴). [۲۲] بدائع الفواید (۱/۱۶۰). [۲۳] احکام القرآن ابن العربی (۲/۸۰۵). [۲۴] فتحالباری (۱۱/۱۴۵). [۲۵] روایت نسائی و أبو داود (۱/۲۳۰) و أحمد، و سند آن حسن است. [۲۶] صحیح بخاری. نگا: فتح الباری (۱۱/۹۷). [۲۷] صحیح بخاری. نگا: فتح الباری (۱۱/ ۱۳۲). [۲۸] صحیح مسلم، سنن ابو داود، سنن نسائی و سنن ترمذی. و نگا: نیل الاوطار (۲/۲۱۴).