مطلب هشتم: اسمهایی که دارای یک معنا و الفاظ متفاوتی هستند، جزو اسمهای خداوند بشمار میروند
جایز نیست که ما نامهای مبارک خداوند را که در قرآن و سنت آمدهاند و دارای یک معنا هستند ولی الفاظ آنها با هم متفاوت است با ادعای اینکه اینها از باب تکرارند، از دایرهی اسماء خداوند خارج نماییم. بعنوان نمونه رحمن و رحیم دو اسم جداگانهاند. و هر یک از قادر، مقتدر و قدیر یک اسم مستقل است؛ چرا که در قرآن و سنت اینگونه آمدهاند.
شایسته است که اینجا به این نکته اشاره نماییم که این نامها از هر جهت، تکرار نشدهاند؛ زیرا اسمی که به ظاهر به صورت تکرار دیده میشود، خودش به تنهایی معنای ویژهای دارد که دیگری فاقد آن میباشد، هر چند که در اصل معنا با هم مشترکند.
ابن حجر عسقلانی میگوید: «مانعی وجود ندارد که ما هر یک از اسمهایی را که از یک صفت مشتق میشوند، اسم جداگانهای بحساب آوریم؛ چرا که این اسمها در مجموع، تفاوتهایی با یکدیگر دارند و هر یک از آنها دارای ویژگی خاصی است که دیگری فاقد آن میباشد» [۵۸].
ابن حجر به نقل از ابو عباس بن معد میگوید: «در اسمهای خداوند چیزی به نام مترادف وجود ندارد؛ زیرا هر اسمی، یک ویژگی دارد، هر چند که بعضی از این اسمها با یکدیگر در اصل معنا یکی هستند» [۵۹].
در برابر کسانی که نامهای متعدد دارای یک معنا را یک اسم دانستهاند، گروهی دیگر نامهایی را که لفظ آنها تکرار شده است و در جایی مضاف شدهاند و در جایی دیگر بدون اینکه مضاف شوند، ذکر شدهاند، اسمهای جداگانهای بحساب آوردهاند. به عنوان نمونه آنها هر یک از ربّ، رب الـمشرقين، رب الـمغربين، رب الـملائكه و الروح، رب الناس، ربنا و رب كل شئرا اسمهای جداگانهای دانستهاند. اما در حقیقت، اینها یک اسم بحساب میآیند و آن هم «رب» است.
همچنین آنها هر یک از واسع الـمغفرةرا با واسع، بدیع السمواترا با بدیع، النوررا با نور السموات و الارض، الوكیلرا با نعم الوكیل، القادررا با نعم القادر و الناصررا با نعم الناصر، اسمهای جداگانهای دانستهاند، حال آنکه یک اسماند.
[۵۸] فتح الباری (۱۱/۲۱۹). [۵۹] فتح الباری: (۱۱/۲۲۳).