چهارم: آرامش روحي و روانياي كه اين منهج براي پيروانش ايجاد ميكند
این، یک ویژگی است که هر کس با پیروان حق سر و کار داشته باشد و نگاهی به علوم، تألیفات و سیرت آنها بیندازد، به این واقعیت پی میبرد. و هر پژوهشگر میتواند این ایمان راسخ و معرفت واضحی را که علمای گذشتهی ما بدان متصف بودند، دریابد.
حکمت آن هم این است که سلف صالح پیروان راستین منهج قرآنی و نبوی بودند و نصوص قرآنی و نبوی هم پیروانش را به یقین و آرامش میرساند:
﴿ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَتَطۡمَئِنُّ قُلُوبُهُم بِذِكۡرِ ٱللَّهِۗ أَلَا بِذِكۡرِ ٱللَّهِ تَطۡمَئِنُّ ٱلۡقُلُوبُ ٢٨﴾[الرعد: ۲۸].
«کسانی که ایمان میآورند و دلهایشان با یاد خدا سکون و آرامش پیدا میکند. هان! دلها با یاد خدا آرام میگیرند».
آری، دلها به سخنان بشر چندان اعتمادی ندارند؛ زیرا سخنان بشر همچنان قابل بررسی و رد است. اما ذاتی که حقایق غیبی و علوم شرعی را برای وی وضع مینماید، خالق و معبود او است. به همین سبب است که دلها در برابر او تسلیم میشوند و با هدایت او آرام میگیرند.
علاوه بر این، خداوند راههای ورودی دلهای بشر را بخوبی میداند. به همین سبب، هنگامی که انسان به قرآن روی میآورد، قرآن کریم دلایل، حقایق و واقعیاتی را بر دلها عرضه مینماید که به صداقت کلام الهی یقین پیدا میکند.
از این جا معلوم میشود که ادعای رازی و امثال وی مبنی بر اینکه دلایل قرآنی و نبوی مفید یقین و علم نیستند، یک ادعای باطل است و با آنچه که در قرآن و سنت آمده است، تناقض دارد [۱۸۳].
ابن تیمیه نقل میکند که ابو عبدالله رازی و شخص دیگری از متکلمان معتزله نزد نجم الدین کبیری رفتند و به او گفتند: یا استاد! میگویند علم شما علم الیقین است؟ او گفت: من علم الیقین دارم.
-آندو گفتند: مگر این ممکن است؟ حال آنکه ما شب و روز با هم مجادله میکنیم و کسی از ما نمیتواند برای دیگری دلیلی ارائه دهد.
-گفت: من نمیدانم شما چه میگویید، اما من علم الیقین دارم.
- آندو گفتند: پس علم الیقین را برای ما تعریف و توصیف کن.
-گفت: نزد ما علم الیقین عبارت از الهاماتی است که بر دلها وارد میشود و دلها نمیتوانند آنها را رد کنند.
با شنیدن این سخنان، آندو شروع کردند به تکرار این جمله که: الهاماتی است که بر دلها وارد میشود و دلها نمیتوانند آنها را رد کنند. و اینگونه این پاسخ را بسیار پسندیدند [۱۸۴].
بدون شک، این الهاماتی که بر دلها وارد میگردد، با نگاه و تفکر در کلام خدا و رسولش، عمل به رهنمودهای قرآن و در سایهی عبادت و تعظیم خداوند و خشیت الهی حاصل میشود.
شیخ الاسلام میگوید: «هرکس نسبت به خداوند شناخت بیشتری داشته باشد، عبادت بیشتری انجام دهد، بیشتر دست به دعا بردارد، و قلبش بیشتر به یاد الله بتپد، علم یقینی او نسبت به خداوند، قویتر و کاملتر خواهد بود» [۱۸۵].
در جایی دیگر میگوید: یقین، معرفت و هدایتی که به علمای اهل حدیث و خواص آنان عنایت شده است، در بیان نمیگنجد. بلکه عوام آنان از چنان یقین و دانش مفیدی برخوردار هستند که رهبران فیلسوف نمای متکلمین از آن بی بهرهاند [۱۸۶].
یکی از بزرگترین دلایل این مدعای ما این است که سلف صالح و پیروان آنها بیشتر از سایر مردم در برابر بلاها، مصیبتها و سختیها صبر و پایداری نشان دادهاند. هرگز یکی از آنها در اوقات سخت زندگی از اعتقاداتش پشیمان نشده است. و این، راه و روش پیامبران و پیروان آنها میباشد. بلی، چگونه از ایمانی که خداوند به آنان عنایت فرموده، دست برمیدارند آنهم بعد از اینکه ایمان در سویدای دلهایشان جای گرفته و شیرینی آن را چشیدهاند. بلکه بسیاری از آنان هنگام مصیبت، چنان حلاوت، رضایت و آرامشی احساس میکنند که در حالتهای عادی احساس نمیکنند. همچنین هنگامی که با شبهات مواجه میشوند، آنها را با یقین و نوری که از قرآن و سنت بدست آوردهاند، دفع مینمایند.
[۱۸۳] مجموعه فتاوای شيخ الاسلام (۴/۱۰۴). [۱۸۴] مجموعه فتاوای شيخ الاسلام (۴/۴۳). [۱۸۵] مجموعه فتاوای شيخ الاسلام (۴/۴۵). [۱۸۶] مجموعه فتاوی شيخ الاسلام (۴/۲۹).