دوم: رَد محکمات و پیروی از متشابهات
کسانی که از راه مستقیم منحرف شدهاند، با ظواهر قران به معارضه و مخالفت با قوانین قرآن پرداختهاند و با استفاده از متشابهات، محکمات قرآن را رَد میکنند، حتی اگر لفظی متشابه برای رَد آن نیابند، از محکمات، وصفی متشابه استخراج میکنند و هدف خود را متحقق میسازند.
آنها برای رَد قوانین از دو روش استفاده میکنند:
اول: قوانین ثابت را با آیات و احادیث متشابه رَد میکنند.
دوم: آیات محکم را متشابه قلمداد میکنند تا دلالت آنها را تعطیل کنند.
در این زمینه میتوان به نظریهی جهمیه اشاره نمود که آنها نصوص بسیار محکم و واضح و روشنی را که صفات علم، قدرت، اراده، حیات، کلام، سمع، بصر، وجه، یدین، غضب، رضایت، خوشحالی، خندیدن، رحمت و حکمت و همچنین افعال آمدن، و نزول خداوند متعال را به آسمان دنیا و مانند اینها را بیان میکنند، رد کردهاند. و برای رد آنها از نصوص متشابه زیر استدلال کردهاند: ﴿لَيۡسَ كَمِثۡلِهِۦ شَيۡءٞ﴾[الشوری: ۱۱]. «هیچ چیز مانند خداوند نیست». ﴿هَلۡ تَعۡلَمُ لَهُۥ سَمِيّٗا﴾[مریم: ۶۵]. «آیا شبیه و مانندی برای خداوند سراغ داری؟». ﴿قُلۡ هُوَ ٱللَّهُ أَحَدٌ ١﴾[الاخلاص: ۱]. «بگو: خدا، یگانه و یکتا است».
سپس از این نصوص محکم و روشن، احتمالات و تأویلاتی را استخراج میکنند و آنها را جزو متشابهات قرار میدهند.
نمونههایی دیگری از مسایل محکم و ضروری که در آیات و احادیث بیان شدهاند، عبارتند از اثبات علوّ خداوند بر مخلوقاتش، استوای خداوند بر عرش و مانند اینها که توسط بعضیها با آیات متشابه زیر رد شدهاند: ﴿وَهُوَ مَعَكُمۡ أَيۡنَ مَا كُنتُمۡۚ﴾[الحدید: ۴]. «و او با شما است هر کجا که باشید». ﴿وَنَحۡنُ أَقۡرَبُ إِلَيۡهِ مِنۡ حَبۡلِ ٱلۡوَرِيدِ﴾[ق: ۱۶]. «و ما به او از رگ گردنش نزدیکتر هستیم».
باید دانست که روش صحابه، تابعین بزرگوار و امامهایی مانند شافعی، احمد، مالک، ابوحنیفه، ابو یوسف، بخاری و اسحاق کاملاً بر عکس این روش بوده است. زیرا آنان معنای متشابهات را به محکمات ارجاع میدادند و با استفاده از محکمات، متشابهات را معنا و تفسیر مینمودند. و اینگونه دلالت محکم با متشابه هماهنگ میگردید و تمام نصوص قرآنی و نبوی یکدیگر را تأیید و تصدیق میکردند؛ زیرا همهی آنها از جانب خداوند بود و هر آنچه که از جانب خداوند باشد، اختلافی در آن وجود ندارد؛ بلکه اختلاف و تناقض در سخنان دیگران وجود دارد [۲۴۹].
[۲۴۹] أعلام الموقعین (۲/۳۹۶) و ابن قیم رحمه الله مثالهای زیادی در مورد ارجاع متشابه به محکم ذکر نموده است.