شیعه و اهل بیت

فهرست کتاب

علی ام کلثوم را به همسری عمر فاروقشدر می‌آورد:

علی ام کلثوم را به همسری عمر فاروقشدر می‌آورد:

بر این اساس، علی بن ابی طالبسدخترش را که از فاطمه، دختر پیامبر ج، متولد شده بود به عقد عمر فاروقسدر می‌آورد. این هنگامی بود که حضرت عمر درخواست ازدواج با وی را مطرح کرده بود و حضرت علی به درخواست وی رضایت داد؛ زیرا از وی مطمئن بود و به وی اعتماد داشت و به فضایل و مناقب و محاسن و نیک رویی او اعتراف می‌کرد و روابط محکم و مبارک و صمیمانه‌ی خود را با وی اظهار می‌داشت؛ روابطی که قلب حسودان یهودی و دشمنان این امت را می‌سوزاند و آن‌ها را ناامید می‌کند. در واقع تمام مورخان و نسب‌شناسان و محدثان و فقها و بزرگان و ائمه‌ی معصوم شیعه به این ازدواج اعتراف کرده‌اند. ما روایت‌های مخصوص به آن را در کتاب «الشیعة و السنة» آورده‌ایم. برای کامل کردن مبحث، روایات دیگری را اینجا می‌آوریم که در آن کتاب نیاورده‌ایم. مورخ شیعی، احمد بن ابی‌یعقوب، در تاریخ خود تحت عنوان «حوادث سال هفدهم از خلافت امیرالمؤمنین عمر بن خطابس» می‌آورد:

«در این سال عمر، ام کلثوم، دختر علی و فاطمه، را از علی خواستگاری کرد. علی گفت: او کوچک است. عمر گفت: از رسول الله جشنیدم که گفت: هر نسب و سببی در روز قیامت از بین می‌رود جز سبب و نسب و دامادی من. می‌خواهم داماد رسول الله جباشم. پس با او ازدواج کرد و ده هزار دینار مهریه به او داد. [۲۶۰]

همچنین طبری در تاریخ خود «الأمم والملوک» [۲۶۱]، حافظ ابن کثیر در البدایة و النهایة [۲۶۲]، ابن اثیر در الکامل [۲۶۳]و طبقات ابن سعد [۲۶۴]و دیگران که زیادند، آن را آورده‌اند.

صاحبان صحاح اربعه‌ی شیعه به این ازدواج اعتراف کرده‌اند و ابوجعفر محمد بن یعقوب کلینی در کتاب کافی آورده که علی، ام کلثوم، دخترش، را به عقد عمر بن خطاب در آورد. [۲۶۵]

همچنین از سلیمان بن خالد روایت کرده که گفت: «از ابوعبدالله ÷-یعنی جعفر صادق- درباره‌ی زنی پرسیدم که شوهرش وفات کرده است که چه وقت عدّه‌اش تمام می‌‌شود؟ در خانه‌ی شوهرش بماند یا در جای دیگر؟ گفت: هرجا که بخواهد. آنگاه گفت: وقتی عمر وفات کرد، علی پیش ام کلثوم آمد و دستش را گرفت و او را به خانه‌ی خودش آورد». [۲۶۶]

روایت دیگری هست که طوسی از جعفر– امام ششم شیعیان– و او از پدرش روایت کرده که او گفت: «ام کلثوم، دختر علی، و پسرش، زید بن عمر بن خطاب، در یک زمان با یکدیگر مردند و کسی نمی‌دانست که کدام یک زودتر از دیگری وفات کرده است، پس هیچکدام از دیگری ارث نبردند، و بر هر دوشان در یک زمان نماز جنازه خوانده شد». [۲۶۷]

این ازدواج از طرف محدثان و فقهای شیعه از جمله سید مرتضی علم الهدی در کتاب «الشافی» [۲۶۸]و در کتاب «تنزیه الأنبیاء» [۲۶۹]و ابن شهر آشوب [۲۷۰]در کتاب «مناقب آل ابی‌طالب» [۲۷۱]و اربلی در «کشف الغمة فی معرفة الأئمة» [۲۷۲]و ابن ابی‌الحدید در «شرح نهج البلاغة» [۲۷۳]و مقدس اردبیلی در «حدیقة الشیعة» [۲۷۴]و قاضی نور الله شوشتری که او را شهید ثالث نامیده‌اند در کتاب «مجالس المؤمنین» [۲۷۵]ذکر شده است.

مقداد ابن اسود می‌گوید: پیامبر جدخترش را به عثمان داد و علی دخترش را به عمر داد. [۲۷۶]

همچنین این ازدواج در کتاب «مصائب النواصب» [۲۷۷]آمده است. همچنین سید نعمت الله جزائری در کتاب خود، «الأنوار النعمانیة» و ملا باقر مجلسی در کتاب «بحار الأنوار» [۲۷۸]و مورخ شیعی، عباس علی‌قلی در تاریخ خود [۲۷۹]و محمد جواد شری در کتاب خود، «امیر المؤمنین» [۲۸۰]و عباسی قمی در منتهی الآمال [۲۸۱]و دیگران در کتاب‌های خود آورده‌اند که تعدادشان به حد تواتر رسیده و جز جاهلان بزرگ و منکران مجادله‌گر، کسی آن را انکار نمی‌کند.

فقهای شیعه به این ازدواج بر جایز بودن نکاح هاشمی با غیر هاشمی استدلال کرده‌اند. حلی در شرائع الإسلام می‌گوید: نکاح زن آزاده با برده؛ زن عرب با مرد عجم، و زن هاشمی با غیر هاشمی، جایز است. [۲۸۲]

شارح شرائع الإسلام، زین الدین عاملی ملقب به شهید ثانی ذیل این موضوع می‌نویسد: «پیامبر جدخترش را به عثمان و دختر دیگرش، زینب را به ابو العاص بن ربیع داد که هیچکدام از بنی‌هاشم نبودند. همچنین علی دخترش، ام کلثوم، را به عمر داد و عبدالله بن عمرو بن عثمان با فاطمه، دختر حسین، ازدواج کرد و مصعب بن زبیر با خواهر فاطمه دختر حسین که سکینه نام داشت، ازدواج کرد. همگی این‌ها از غیر بنی‌هاشم بوده‌اند. [۲۸۳]

می‌خواهیم این موضوع را با روایت دیگری از ابن ابی‌الحدید، معتزلی شیعی، خاتمه دهیم. در این روایت آمده است: «عمر بن خطاب پیکی را نزد پادشاه روم فرستاد. ام کلثوم، همسر عمر، چیز خوبی را به چند دینار خرید و آن را در ظرفی قرار داد و به زن پادشاه روم هدیه کرد. وقتی فرستاده‌‌ی عمر به نزد ام کلثوم بازگشت، دو ظرف پر از جواهر همراهش بود. عمر بر ام کلثوم وارد شد و او جواهر را بر روی سنگی ریخت. عمر گفت: این‌ها را از کجا آورده‌ای؟ جریان را برایش تعریف کرد. عمر آن‌ها را از او گرفت و گفت: این جواهر مال مسلمانان است. ام کلثوم گفت: چطور،‌ این در مقابل هدیه‌ی من بود. گفت: ‌پدرت، علی میان ما قضاوت کند. حضرت علی گفت: به اندازه‌ی قیمت هدیه‌ای که به او دادی، مال تو و بقیه، مال مسلمانان است؛ چون فرستاده‌ی مسلمانان آن را آورده است. [۲۸۴]

نسب شناسان و شرح حال نویسان نیز، به این ازدواج اشاره کرده‌اند؛ مانند بلاذری در «انساب الأشراف» [۲۸۵]و ابن حزم در «جمهرة أنساب العرب» [۲۸۶]و بغدادی در کتاب «المحبر» [۲۸۷]و دینوری در «المعارف» [۲۸۸]و دیگران.

[۲۶۰] - تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۱۴۹ و ۱۵۰. [۲۶۱] - مصر قدیم، ج۵، ص۱۶. [۲۶۲] - همان، ج۷، ص۱۳۹. [۲۶۳] - بیروت، دارالکتاب، ج۳، ص۲۹. [۲۶۴] - لیدن، ص۳۴۰. [۲۶۵] نگا: الفروع من الکافی، کتاب النکاح، باب تزویج أم کلثوم، ج ۵ ص ۳۴۶. دو روایت در این باب وجود دارد، و روایت‌های زیادی در کتاب‌های اهل سنت راجع به ازدواج حضرت عمر با ام کلثوم آمده است. از جمله به کتاب « المستدرک» اثر حاکم، باب «النظر إلى المرأة إذا أراد أن یتزوّجها»، ج۳ ص ۱۳۰ چاپ هند مراجعه کنید. امام بخاری این ازدواج را در صحیح خود در مبحث«الجهاد»، باب «حمل النساء القرب»، و نسائی در سننش، مبحث «الجنائز»، باب «اجتماع جنائز الرجال والنساء»، و ابوداود در سننش، مبحث «الجنائز»، باب «إذا حضر الرجال والنساء من یقدم» آورده‌اند. [۲۶۶] الکافی فی الفروع، ‌الطلاق، ‌باب المتوفي عنها زوجها، (‌۶/۱۱۶-۱۱۵). در همین باب روایت دیگری را آورده است. شیخ الطائفه، طوسی این روایت را در صحیح خود، الاستبصار، ابواب عدّه، باب «المتوفی عنها زوجها»، (۳/۳۵۳) آورده است. و روایت دومی را از معاویة بن عمار آورده است، و آن را در تهذیب الأحکام، باب «فی عدة النساء»، (۸/۱۶۱) آورده است. [۲۶۷] - تهذیب الأحکام (کتاب المیراث، باب میراث غرق شدگان و نابود شدگان)، ج۹ ،ص۲۶۲. [۲۶۸] - ص۱۱۶. [۲۶۹] - ایران ،ص۱۴۱. [۲۷۰] - رشید الدین ابو جعفر محمد بن علی بن شهر آشوب سروی مازندرانی،‌ بزرگ شیعه و مروج شریعت و احیاگر آثار مناقب و فضائل و دریای سرشار از تلاطم و استاد بزرگان امامیه و صاحب کتاب المناقب و غیره بود. او امام عصر خود و یگانه روزگار بوده و از دیدگاه شیعه، منزلتی همچون خطیب بغدادی از دیدگاه اهل سنت دارد. وی در سال ۵۸۸ در حلب درگذشت. (الکنی والألقاب ۱/۳۲۱). [۲۷۱] - بمبئی،ج۳، ص۱۶۲ . [۲۷۲] - ایران قدیم، ص۱۰ . [۲۷۳] - ج۳، ص۱۲۴ . [۲۷۴] - تهران، ص۲۷۷ . [۲۷۵] - ایران قدیم، ص۷۶ و ۸۲ . [۲۷۶] - مجالس المؤمنین، ص۸۵ . [۲۷۷] - تهران، ص۱۷۰ . [۲۷۸] - باب احوال اولاد و همسران علی، تهران ،ص۶۲۱ . [۲۷۹] - تاریخ طراز مذهب مظفری (باب حکایت ازدواج ام کلثوم با عمر بن خطاب). [۲۸۰] - تحت عنوان علی در عهد عمر، بیروت، ص۲۱۷ . [۲۸۱] - تحت عنوان ذکر اولاد امیر المومنین، ایران قدیم، ج۱، ص۱۸۶. [۲۸۲] - حلی، شرائع الإسلام (درفقه جعفری ،کتاب النکاح). [۲۸۳] - مسالک الأفهام (شرح شرایع الاسلام، باب لواحق)، ج۱. [۲۸۴] - شرح نهج البلاغه، بیروت، ۱۳۷۵هـ، ج۴، ص۵۷۵. [۲۸۵] - مصر، ج۱، ص۴۲۸ . [۲۸۶] - مصر، ص۳۷ و ۳۸ . [۲۸۷] - تحت عنوان دامادهای علی، دکن، ص۵۶ و ۴۳۷. [۲۸۸] - تحت عنوان دختران علی، مصر، صفحه ۹۲، و همچنین تحت عنوان اولاد عمر بن خطاب، صفحه ۷۹ و ۸۰ .