چیزهای عجیب و غریب:
از جمله مسائل عجیب و دروغهای شگفت انگیز این است که از محمد باقر نقل کردهاند که گفت: «مردی که با مادرزنش یا دخترش یا خواهرش زنا کند، زنش بر وی حرام نمیشود». [۶۴۴]
همچنین از او روایت کردهاند که گفت: «اگر شخصی با زن پدرش یا کنیز وی زنا کند، آن زن برای شوهرش حرام نمیشود و آن کنیز نیز، بر صاحبش حرام نمیشود». [۶۴۵]
امثال این روایات، بسیار زیادند.
از دیگر مسائل بسیار زشت و عجیب این است که میگویند: «نماز جنازه بدون وضو نیز، جایز است همچنانکه بر جعفر دروغ بستهاند که او در جواب کسی که دربارهی نماز خواندن بدون وضو بر جنازه سؤال کرد؟ در جواب گفت: درست است». [۶۴۶]
در حاشیهی آن مینویسد: علمای ما بر عدم طهارت در این نماز اجماع دارند، و از کتاب «التذکرة» نقل کرده که طهارت شرط آن نیست بلکه برای بیوضو و حائض و جُنُب جایز است تا بر جنازه نماز بخوانند حتی اگر آب و خاک نیز، موجود باشد. علمای ما بر آن اجماع دارند. [۶۴۷]
از جعفر بن محمد باقر نقل کردهاند که گفت: «زن حائض میتواند بر جنازه نماز بخواند».
همچنین اظهار میدارند که از ابوجعفر محمد باقر و پسرش جعفر سؤال شد: «ما لباسی میخریم که شراب روی آن ریخته و شهوت خوک نیز، به آن خورده است،آیا بعد از ستردن آن جایز است که قبل از شستن با آن نماز بخوانیم؟ گفتند: آری، اشکالی ندارد؛ زیرا خداوند فقط خوردن آن را حرام کرده نه پوشیدن و لمس کردنش و نماز خواندن با آن». [۶۴۸]
همچنین درست کردن طناب از موی خوک و کشیدن آب چاه برای وضو جایز است؛ همچنانکه از زراره نقل شده که گفت: «از ابوعبدالله دربارهی طنابی که با موی خوک درست شده و با آن از چاه آب کشیده میشود، پرسیدم که آیا جایز است که با آن وضو گرفت؟ گفت: اشکالی ندارد». [۶۴۹]
همچنین از جعفر روایت کردهاند که گوید: «از امیرالمؤمنین، علی÷ دربارهی دیگی که پخته شده و موشی در آن است، سؤال شد، در جواب گفت: شوربایش ریخته میشود و گوشت، شسته و سپس خورده میشود». [۶۵۰]
همچنانکه از جعفر روایت شده که «از او سؤال شد: اگر موش یا سگی در روغن بیفتد و زنده بیرون آورده شود، [آن روغن حلال است؟] گفت: خوردن آن روغن اشکالی ندارد». [۶۵۱]
از طرف دیگر سختگیری کردهاند و گفتهاند: رسول الله جاز خوردن گوشت حیوان نر هنگام شهوتش، نهی کرده است. [۶۵۲]
این تکلیف ما لایطاق است چرا که کسی نمیداند که این حیوان نر هنگام ذبح در حال شهوت بوده است یا خیر؟
البته سهلگرفتن و آسانگیری بیشتر از سختگیری در میان شیعیان وجود دارد. به طوری که از جعفر بن باقر نقل کردهاند که «از او سؤال شد: اگر موش یا گربه یا مرغ یا پرنده یا سگ در چاهی بیفتد، حکمش چیست؟ گفت: مادام که رنگ و طعم آب تغییر نکرده باشد، ریختن پنج دلو کافی است». [۶۵۳]
همچنین از جعفر دربارهی چاهی که کیسه نجاستی خشک یا تر درون آن بیفتد، سؤال شد که حکمش چیست؟ گفت: در صورتی که آب زیاد در چاه باشد، اشکالی ندارد». [۶۵۴]
از صادق÷نقل کردهاند که «دربارهی پوست مردار از او سؤال شد که آیا میتوانند در آن آب و روغن بریزند؟ گفت: اشکالی ندارد که چیزی را در آن قرار دهند و با آن وضو بگیرند یا از آن بنوشند». [۶۵۵]
همچنین گفتهاند که اگر در مسیر آبی، موش یا کرم یا پشه خاکی مردهای بیفتد و متلاشی شود، نوشیدن آن و وضو گرفتن با آن جایز نیست، و اگر متلاشی نشود، نوشیدن آن و وضو گرفتن با آن اشکالی ندارد، و مردار در صورتی که تازه مرده باشد، دور انداخته میشود. همچنین است کوزه و مشک و دیگر ظروف آب. [۶۵۶]
از جعفر بن باقر روایت کردهاند که گفت: «اگر دو ناودان موجود باشد، یکی مربوط به آب و دیگری مربوط به ادرار باشد و آن دو قاطی شوند سپس به تو اصابت کنند، اشکالی ندارد». [۶۵۷]
همان طور که از جعفر روایت کردهاند که یکی از شیعیان به او گفت: «در ظرفی که ادرار در آن ریخته شده و غسل جنابت در آن انجام گرفته، غسل میکنم، در این ظرف آب به مقداری که روی زمین بریزد، وجود دارد. حکمش چیست؟ گفت: اشکالی ندارد». [۶۵۸]
قمی در کتاب خود روایت کرده که «ابوجعفر باقر÷وارد دستشویی شد و لقمه نانی را دید که بر روی مدفوع افتاده است. آن را برداشت و شست و به بردهاش که همراهش بود، داد و گفت: آن را نگه دار تا بیرون بیایم. وقتی که بیرون آمد به برده گفت: لقمه کجاست؟ گفت: آن را خوردم ای پسر رسول الله ج، گفت: آن لقمه در شکم هرکس که قرار گیرد، بهشتی است. برو که تو آزادی، چرا که من خوشم نمیآید کسی که بهشتی است، خادم من باشد». [۶۵۹]
اینها دروغهای این قوم بود که سند مغفرت را در برابر خوردن کثافت روی نان میبخشند.
[۶۴۴] الفروع من الکافی، ج۵ ص۴۱۶ . [۶۴۵] همان، ص۴۱۹ . [۶۴۶] همان، ج۲ ،ص۱۷۸. من لا یحضره الفقیه، ج۱، ص۱۷۰ . [۶۴۷] الفروع من الکافی، ص۱۷۸ (حاشیه) . [۶۴۸] من لا یحضره الفقیه، ج۱، ص۱۷۰. [۶۴۹] تهذیب الأحکام، ج۱ ،ص۴۰۹. [۶۵۰] الفروع من الکافی، ج۳، ص۷. [۶۵۱] همان، ج۲، ص۱۶۱ . [۶۵۲] همان، ج۶، ص۲۶۰ . [۶۵۳] همان، ج۳، ص۵ . [۶۵۴] تهذیب الأحکام، ج۱، ص۴۱۶.الاستبصار، ج۱، ص۴۲. [۶۵۵] ابن بابویه قمی، من لایحضره الفقیه، ج۱ ،۱۱ . [۶۵۶] همان، ج۱، ص۱۴. [۶۵۷] الفروع من الکافی، ج۳، ص۱۲ و ۱۳؛ تهذیب، ج۱ ،ص۴۲. [۶۵۸] الفروع من الکافی، ج۳، ص۱۴ . [۶۵۹] من لا یحضره الفقیه (باب احکام التخلی)، ج۱، ص۲۷ .