زیادهروی شیعیان دربارهی امامانشان:
شیعیان در پیروی و دوستداری و تمجید حضرت علی و فرزندانش بیش از حد مبالغه کردهاند به طوری که دین و مذهب خود را بر اساس همین دوستداری و تمجید آنها بنا نهاده و مذهبی مستقل و دینی جداگانه از آنچه حضرت محمد جآورده، ایجاد کردهاند و روایات دروغین و احادیث جعلی ساختهاند و گفتهاند: دین جز پیروی از علی و آل وی و دوستدارانش و محبان وی و اظهار عشق و علاقه و محبت و احترام به آنها نیست؛ همچنانکه در حدیثی از اصول کافی این مطلب را آوردهاند. [۴۱]
از ابوجعفر÷ روایت شده که گفت: آیا دین چیزی جز حب و دوست داشتن است... و مردی نزد پیامبر جآمد و گفت: من نمازگزاران را دوست دارم اما نماز نمیخوانم و روزه داران را دوست دارم اما روزه نمیگیرم. پیامبر جبه او گفت: تو همراه کسی هستی که دوستش داری و عملکرد خودت به خودت بر میگردد. آنگاه ابوجعفر گفت: دیگر چی میخواهید و دنبال چی هستید؟ اگر بلایی از آسمان نازل شود همه به پناهگاهی پناه میبرند و ما به پیامبر خود پناه میبریم و شما به ما پناه میآورید. [۴۲]
همچنین در کتاب اصول کافی آمده که ابوجعفر÷–امام پنجم شیعیان– گفت: دوستداشتن ما نشانهی ایمان و بغض و کینه نسبت به ما، نشانهی کفر است. [۴۳]
همچنین آمده است: «کسی که حب ما را در دل داشته باشد، خدا قلبش را پاک میگرداند و خداوند قلب بندهای را پاک نمیکند تا زمانی که بر ما سلام بفرستد. وقتی که بر ما سلام بفرستد، خداوند او را از حساب سخت روز قیامت، سالم نگه میدارد و از ترس و وحشت قیامت، حفظش میکند. [۴۴]
همچنین در کتاب کافی، به نقل از امام غائبشان نقل کردهاند که: ما برای شیعیان کافی هستیم. [۴۵]
از ابوحمزه نقل کردهاند که او گفت: ابوجعفر÷ به من گفت: تنها کسی خدا را میپرستد که او را میشناسد و کسی که خدا را نمیشناسد با حالت گمراهی او را میپرستد. گفتم: فدایت شوم، معرفت خداوند چیست؟ گفت: تصدیق خدا و پیامبر جو پیروی از حضرت علی÷ و اعتقاد به امامت وی و سایر ائمهی هدی و برائت از دشمنانشان. این چنین است معرفت و شناخت خدا. [۴۶]
امامان آنها مقام و منصبی دارند که پایینتر از نبوت و رسالت نیست همچنانکه خمینی رهبر ایران در کتاب «ولایت فقیه یا حکومت اسلامی» خود آورده است:
«از جمله ضروریات مذهب ما این است که هیچ مقام معنوی و روحانی حتی فرشتگان مقرّب و پیامبران به مقام معنوی ائمه نمیرسند. همچنین روایت شده که ائمه قبل از ایجاد هستی به صورت نورهایی در زیر عرش بودند و آنها (ائمه) میگویند که ما احوالی با خدا داریم که هیچ فرشتهی مقرب و پیامبری مرسل این احوال را ندارد، و این عقاید از اصول و مبانیای است که مذهب ما بر آن استوار است». [۴۷]
آنچه خمینی گفته، مطلب جدید و عجیبی نیست بلکه عقیدهی شیعه دربارهی امامانشان است. همچنانکه ابن بابویه قمی ملقب به صدوق در کتاب خود که یکی از صحاح اربعهی شیعه میباشد، روایتی را به پیامبر جنسبت داده که جابر بن عبدالله انصاری روزی از پیامبر جپرسید: ای رسول خدا ج، وضعیت ما اینگونه است، وضعیت شما و جانشیان پس از شما چگونه است؟ پیامبر جاندکی ساکت شد و سپس فرمود: ای جابر، از امر بسیار عظیمی پرسیدی که جز انسانهای خوشبخت تاب آن را نمیآورند. انبیاء و اوصیاء از نوری خلق شدهاند که خداوند متعال نور آنها را به شکل دیوارهای محکم در آنها به امانت گذاشته است و توسط ملائکه حفظ میشوند و خداوند با حکمت خود آنها را پرورش میدهد ... و به عنوان خلیفهی بندگانش و نور سرزمینهایش قرار میدهد و آنها را حجت و برهانی قاطع برای مردم قرار داده است. ای جابر، اینها از اسرار پوشیدهی علم است پس آن را پوشیده نگه دار و جز برای اهلش باز مگو. [۴۸]
[۴۱] - الکافی، الکلینی، از مهمترین منابع حدیثی شیعه و یکی از صحاح چهارگانه آنهاست که ارزش آن نزد روافض در حد صحیح بخاری در میان اهل سنت میباشد. [۴۲] - ابوجعفر محمد بن یعقوب کلینی، الروضة من الکافی (وصیت پیامبر به امیر المؤمنین)، تهران، دار الکتب اسلامیة، ج۸، ص۸۰. [۴۳] - الأصول من الکافی (کتاب الحجة)، ج۱، ص۱۸۸. [۴۴] - همان، ص۱۹۴. [۴۵] - منتهی الآمال، ص۲۹۸. الصافی، ج۱، ص۴. مستدرک الوسایل، ج۳، ص۵۳۲و۵۳۳. نهایة الدرایة، ص۲۱۹. روضات الجنات، ص۵۵۳ (به نقل از معاشر الاصول، ص۳۱). [۴۶] - الأصول من الکافی (کتاب الحجة، باب معرفة الإمام والرد علیه)، ج۱، ص۱۸۰. [۴۷] - خمینی، ولایت فقیه در خصوص حکومت اسلامی (باب ولایت تکوینی از اصل فارسی)، تهران، ص۵۸. [۴۸] - من لا یحضره الفقیه (باب النوادر في احوال الانبیاء والأوصیاء في الولادة )، ج۴، ص۴۱۴و۴۱۵.