شیعه و اهل بیت

فهرست کتاب

بدترین شما، فدیه‌ی بهترین شماست:

بدترین شما، فدیه‌ی بهترین شماست:

در اخیر سبّ و دشنام و طعن درباره‌ی فاروق اعظم را با این کلام به پایان می‌رساند:

اما آنچه از پستی نسب و حسب عمر و زنازاده‌بودن او در کتاب‌های مبسوط گفته شده، ‌در این مختصر نمی‌گنجد. [۴۹۸]

سپس آنچه درباره‌ی ابوبکر و عمر گفته، درباره‌ی عثمان ذی النورین نیز، می‌گوید: بزرگان صحابه بر تفسیق و تکفیر وی اتفاق نظر دارند – دروغ می‌گویی ای دشمن خدا و ای یهودی زاده‌ی مجوسی – و همگی به کافر بودن او شهادت می‌دهند. حذیفه می‌گفت: «سپاس خدای را که من در کفر عثمان شکی ندارم. اما در این شک دارم که آیا قاتل وی کافر بود یا مؤمن، تا اگر مؤمن باشد، ایمانش از همه‌‌‌ی مؤمنان بیشتر است». همچنین هرکس معتقد باشد عثمان به مظلومی کشته شده، گناه وی بیشتر از گناه گوساله‌پرست‌ها است. [۴۹۹]

دلیل واضح برای کفر عثمان، این است که علی÷ قتل او را مباح دانسته و اشکالی در آن ندیده است. [۵۰۰]

دلیل اینکه امیرالمؤمنین، عثمان را کافر می‌پنداشت، این بود که جسد او را رها کرد تا سگ‌ها بخورند. این سگ‌ها او را با یک پا می‌کشیدند.- دشمنی و کینه‌ی یهودیت را بنگرید که چگونه این کلمات نیش دار را برای اثبات حبّ علی و اهل بیتش، به کار می‌برند که نشان دهند علی و اهلش از آن‌ها بیزارند- و جسدش تا سه روز، مانند جسد سگ در زباله‌دان پرت شده بود تا سگ‌ها آن را بخورند. [۵۰۱]

-آری! سگ‌هایی مثل تو- و علی بر جسد وی نماز نخواند. [۵۰۲]

دروغ‌های دیگری مثل این دروغ‌ها، آن قدر زیادند که قابل شمارش نیستند و من حتی نمی‌توانم آن‌ها را نقل کنم. سپس این سگ پا بریده، هرگاه اسم ابوبکر و عمر و عثمان و حتی امهات المؤمنین ـ عایشه و حفصه که به نص قرآن، مادران مؤمنانی چون علی و سایر مؤمنان بنی‌هاشم بوده‌اند ـ را می‌آورد، آن‌ها را با نفرین و ناسزا توصیف می‌کند و بسیار کم پیش می‌آید که آن‌ها را بدون این صفات زشت نام نبرد.

قبل از بیان چند مثال در این باره، از تمام شیعیانی که شعور و درک دارند، می‌پرسیم: آیا ممکن است شخصی حلال زاده باشد و مادر خود را دشنام و فحش و لعن بدهد؟

پس این فرد چگونه توانسته مادر تمام مؤمنان و اهل بیت را دشنام بدهد؟

آیا لعنت کننده‌ی علی یا اهل بیت، مؤمن و مسلمان است؟پس عدالت داشته باشید ای بندگان خدا! یا منکر ولایت علی بن ابی طالب کافر است؟ او خود مصداق همین انکاری است که خود شیعه اظهار می‌دارند، و منکر مادرش است و او را دشنام می‌دهد و لعن و تکفیر می‌کند. پس درباره‌ی او چه می‌گویید؟

اینک داستان جدیدی را می‌آوریم که هیچکس جز این مجلسی دروغگو و گناهکار و افترا زننده نیاورده است،‌ می‌گوید:

عیاشی با سند معتبر از صادق÷ روایت کرده که عایشه و حفصه- لعنت خدا بر آن‌ها و پدرانشان بادـ (وای پروردگارا، تا کی اینان اجساد این پرهیزگارانِ خوب را می‌خورند و تا کی آنان را مهلت می‌دهی و عذاب سختت و زورت را شامل حالشان نمی‌کنی؟) رسول الله جرا با زهر کشتند. [۵۰۳]

این یکی از هزاران هزار خرافات این قوم است. هیچ کتابی از کتاب‌های آن‌ها را نمی‌توان یافت که خالی از دشنام صریح و تفسیق آشکار و تکفیر خلفای راشدین و امهات المؤمنین باشد. [۵۰۴]

مگر آنچه از روی نفاق و تقیه و فریب مسلمانان و اظهار دوستی و نزدیکی به مسلمانان نوشته شده است. ‌

فلم أر ودّهم إلا خداعاً
ولم أر دینهم إلا نفاقاً

«دوستی آن‌ها را جز نیرنگ و دینشان را جز نفاق ندیده ام».

این دین و عقیده‌ای است که آن‌ها به آن معتقدند. این دیدگاه شیعه درباره‌ی ابوبکر، عمر، عثمان و‌ خلفای هدایت یافته است که عقیده و دیدگاهی کاملاً مخالفِ کتاب خداوند-‌ثقل اکبر از نظر شیعه- و مخالف تعالیم اهل بیت‌ -ثقل اصغر از نظر شیعه- می‌باشد. چون آنان هستند که به آنان گفته می‌شود همان طور که در کتاب‌های خودشان روایت می‌کنند:

اما ثقل اکبر را رها کردید و با این گفته‌تان که قرآن تحریف شده و تغییر کرده و بسیاری آیات از آن کم شده و در بعضی جاها ناقص است، و نسخه‌ی اصلی آن تنها در دست امام غایب است، از آن روی گرداندید؛ امام غایبی که هزار سال است ظهور نکرده و هرگز ظهور نخواهد کرد. همچنان‌که با دلایل قاطع، آن را در کتاب «الشیعة و السنة» خود اثبات کردیم و کسی نمی‌تواند آن را رد کند. [۵۰۵]

ثقل اصغر را نیز، تکذیب کرده و با آن مخالفت کرده‌اید؛ چون اهل سنت خلفای سه گانه را دوست می‌دارند و تمجید می‌کنند ولی شما آنان را دشمن می‌‌‌دارید و به آنان ناسزا می‌گویید، و اهل بیت آنان را دوست می‌دارند و از آنان پیروی می‌کنند ولی شما با آن‌ها دشمنی می‌ورزید و از آن‌ها بیزار هستید. اهل بیت خلفا را به سبب اسلامشان می‌ستایند اما شما خلفا را تکفیر و اسلامشان را انکار می‌کنید. اهل بیت با خلفا بیعت و آن‌ها را ائمه‌ی حق و عدالت می‌دانند اما شما آن‌ها را غاصب و ظالم و خائن می‌خوانید. اهل بیت دخترانشان را به ازدواج خلفا در می‌آورند و فرزندانشان را به نام آن‌ها می‌نامند اما شما به آن‌ها تهمت‌هایی می‌زنید که عوام نیز، به آن نمی‌پردازند،‌ چه برسد به خواص، و از نام و نسب آن‌ها بدتان می‌آید. پس شما در یک طرف و اهل بیت در طرف دیگر هستند.

[۴۹۸] مجلسی، حق الیقین، ص۲۵۹ . [۴۹۹] حق الیقین، ص۲۷۰ [۵۰۰] همان، ص۲۷۱. [۵۰۱] پروردگارا مرا ببخش و توبه می‌‌‌‌کنم که این عبارات زشت و ناپسند را علیه بنده‌ای از بندگان صالحت نقل می‌کنم که در زمان حیات‌شان به بهشت مژده داده شدند. علیه کسی که فرستاده‌ی تو که وحی را بر زبان می‌آورد، به خواست تو دو دختر و نور چشمانش و پاره تنش را به ازدواج وی درآورد. بارالها! از تو طلب بخشش می‌کنم و تو می‌دانی که قصد من از نقل این عبارات، فقط بیان مذهب و عقیده‌ی شیعه و کینه توزی‌شان نسبت به مسلمانان و پیشوایان دینی‌شان و رهبرانشان به سوی بهشت می‌باشد. هرکس آنان را دوست بدارد، به خاطر محبت تو و محبت پیامبرت، او را دوست می‌دارم و هرکس آنان را دشمن بدارد، به خاطر دشمنی پیامبر هدایتگرت و دین خوبت، او را دشمن می‌دارم. پس ما را از آنان قرار نده و ما را به سبب آنچه که جهت اطلاع بندگانت از این یهودی‌های پلید و کثیف، نقل کردیم، بازخواست مکن. [۵۰۲] - همان، تهران ،ص۲۷۳ و ۲۷۴. [۵۰۳] مجلسی، حیاة القلوب، تهران، ج۲، ص۷۰۰. [۵۰۴] قمی به دروغ گفته که آیه‌ی: ﴿إِن جَآءَكُمۡ فَاسِقُۢ بِنَبَإٖ فَتَبَيَّنُوٓاْ[الحجرات: ۶]. درباره‌ی عایشه نازل شده است. (تفسیر قمی، ‌۲/۳۱۹). البته بهتان‌هایی بیشتر از این در دین روافض بر علیه بهترین امت وجود دارد. [۵۰۵] صدوق از کسانی است که تحریف را در قرآن‌های اولیه انکار می‌کند،‌ می‌گوید: هشتاد آیه درباره‌ی علی نازل شده که در کتاب خداوند است و هیچکس با او شریک نیست. (کتاب الخصال، قمی، ‌ملقب به صدوق، ۲/۵۹۲) پس این آیات کجا هستند؟