کتاب «شیعه و سنت» ما:
این کتاب درد بزرگی را در میان شیعیان ایجاد کرد، چون آنان را رسوا و رازهایشان را برملا کرد تا جایی که یکی از مؤلفانشان که تلاش کرده ردی را بر آن بنویسد، فریاد زده است: صفحهای از کتاب «الشیعة و السنة» را ورق بزن و بخوان و بنگر که چه چیزی در آن نوشته شده است، آنگاه در مییابی که سخن من حق است و شبههای در آن وجود ندارد. میبینی که مؤلف کتاب سعی میکند نظر همگان را علیه شیعه تحریک کند- تا آنجا که میگوید-: در این سال موفق شدم که حج عمره را به جای آورم و دیدم که عبارات و سخنان این شخص بر زبان برخی از علمای اهل سنت بیشتر از سالهای قبل جاری است. آنان سخنان این شخص را تکرار میکردند دقیقاً به همان صورت که طوطی کلمات حفظ شده را تکرار میکند، آنگاه فهمیدم که این سخنان متأثر از آن کتاب است. [۱]
همچنین یکی از ائمهی شیعه در کاظمیه نامهای به من نوشت و مرا سرزنش کرد: «در یکی از جمعهها یکی از دوستان مخلص و صمیمی بغدادی خود را دیدم که طبق معمول به خطبههای من گوش داد اما این بار قبل از اقامهی نماز، آنجا را ترک کرد. بعدها وقتی او را دیدم علت انصرافش را قبل از نماز پرسیدم. گفت: من نماز خواندن پشت سر شما را جایز نمیدانم. حیرتم بیشتر شد و گفتم: چه اتفاقی افتاده است؟ گفت: من کتاب «الشیعة والسنة» را خواندم که یکی از علمای پاکستان آن را نوشته و در آن اعتقادات شما را خواندم که در گذشته نمیدانستم. من به خاطر علاقه به شما و سخنان و خطبههایتان آمدم تا به آنها گوش دهم، اما برای نماز خواندن نیامده بودم». [۲]
[۱] الشیعة والسنة فی المیزان، صفحهی: ۲۵و۲۶ متعلق به صاحب لقبهای س-خ. در صفحات بعدی گاهی از این کتاب سخن به میان میآید. [۲] - خطبهی شیخ، خطیب جمعه کاظمیه - بغداد.