متعه برای چه مدت است؟
از ابوالحسن – امام دهم شیعیان – روایت کردهاند که از او سوال شد: «کمترین مدت متعه چقدر است؟ آیا جایز است که مرد فقط به شرط یک دفعه از وی بهره ببرد؟ گفت: آری، و از جدم ابوعبدالله نقل شده که کمترین آن یک بار آمیزش است. گفت: اشکالی ندارد اما بعد از اتمام آمیزش، باید رویش را از زن برگرداند و به او ننگرد». [۵۶۷]
مرد میتواند چندین بار با وی ازدواج موقت بکند، همان طور که از جعفرصادق دربارهی مردی که با یک زن چندین بار ازدواج موقت میکند، سؤال شد و او گفت: «اشکالی ندارد هرچند بار که با وی ازدواج موقت کند». پدرش، محمد باقر نیز بدان تصریح کرده و از وی روایت کردهاند که گوید: «آری، هرچند بار میتواند با او ازدواج موقت بکند؛ چون او اجارهای است و اجرت میگیرد». [۵۶۸]
مرد متعه کننده میتواند در مقابل اجرتی که به زن متعه شده میدهد، از زن حساب بکشد تا آن مدتی که قرار بوده با هم باشند، زن رعایتش کند و در صورت عدم رعایت شرط، میتواند از اجرت زن کم کند؛ همان طور که از ابوالحسن روایت کردهاند که از وی سؤال شد: «مرد با زن ازدواج موقت میکند به شرطی که زن هر روز پیش مرد بیاید تا اینکه به شرطش وفا بکند، یا مرد شرط میگذارد که زن روزهای مشخصی نزد مرد بیاید، اما زن عذر میآورد و بر اساس شرطی که گذاشته شده، پیش مرد نمیآید، آیا مرد میتواند زن را در مقابل روزهایی که پیش مرد نیامده، بازخواست کند و از او حساب بکشد و به حساب این چند روزی که پیش مرد نیامده، از اجرتش کم کند؟ گفت: بله، به مقدار روزهایی که قرار بوده زن پیش مرد بیاید اما نیامده، توجه میشود و به آن مقدار از اجرتش کم میشود [۵۶۹]، بجز ایام قاعدگی؛ چون این ایام حق زن است که پیش مرد نیاید».
این متعهی شیعه است که آن را واجب میدانند، و روایات و احادیثی را به دروغ از پیامبر جساختهاند که مؤمن کامل نمیشود [۵۷۰]تا زمانی که متعه نکند. [۵۷۱]ابوعبدالله در جواب کسی که از متعه پرسیده بود، گفت: «من بدم میآید از مرد مسلمانی که از دنیا برود و متعه نکند». [۵۷۲]
همچنین از ابوجعفرسوال شد:
«آیا کسی که ازدواج موقت میکند، ثواب دارد؟ گفت: اگر به خاطر رضای خدا و مخالفت با منکران متعه باشد، در مقابل هر کلمهای که با زن متعه شده بر زبان میآورد، خداوند ثواب حسنهای را به او میدهد. و هر بار دستش را به سوی زن دراز کند، خداوند حسنهای را به او میدهد. و هربار به او نزدیک شود، خداوند گناهی را از او میبخشد و هرگاه غسل کند، خداوند به اندازهی آبی که بر موهایش میریزد، گناهانش را میبخشد. گفتم: به تعداد موها؟ گفت: آری! به تعداد موها». [۵۷۳]
امثال این روایات بسیار زیاد است.
این بحث را با آوردن روایت دیگری که در کتابهای تفسیر و حدیث و فقه شیعه آمده، خاتمه میدهیم. این روایت یکی دیگر از افتراهای شیعه است که به جعفر بستهاند. گویا وی گفته است:
«متعه، جزو دین من و اجداد من است پس کسی که به آن عمل کند به دین ما عمل کرده و کسی که آن را انکار کند، دین ما را انکار کرده است. متعه باعث نزدیکی به پیشینیان و محافظت از شرک است و بچهی حاصل از متعه برتر از بچهی حاصل از نکاح است. منکر متعه، کافر و مرتد است و اقرارکنندگان به آن، مؤمن و موحد هستند؛ چون متعه دو اجر دارد: اجر صدقهای که به آن زن متعه شده داده میشود و اجر متعه». [۵۷۴]
دلیل اینکه متعه بهتان و تهمت به اهل بیت است، این است که تا به حال در هیچیک از کتابهای شیعه نام زنی که یکی از امامان شیعه با او ازدواج موقت انجام داده باشد، نیامده است. در حالی که تمام زنان ائمه ذکر شدهاند و نامهای آنان در کتابهایی که در سیره و زندگینامهی آنان تألیف کردهاند، آمده است. از علی بن ابیطالب تا حسن عسکری و امام غائب موهوم آنها، ثابت نشده که یکی از فرزندان آنها مولود نکاح موقت باشد در حالی که کتابهای تاریخ و انساب و سیره، پر از اسطوره و چیزهای باطل است.
این از جمله مسائلی است که هیچیک از آنها از کوچکترینشان گرفته تا بزرگترینشان جوابی برای آن ندارند. پس اگر راست میگویید دلیل خود را بیاورید؟
[۵۶۷] همان، ج۵، ص۴۶۰. الاستبصار، ج۳، ص۱۵۱. [۵۶۸] الفروع من الکافی، ج۵، ص۴۶۰. [۵۶۹] آیا از خدا شرم نمیکنند که این حماقت و بیبندوباری را نکاح مینامند؟! آیا نکاح چنین است که در مقابل روزهایی که زن پیش مرد نیامده، از مهریه کم میشود؟ ای بندگان خدا کمی انصاف داشته باشید!. [۵۷۰] نمیدانم چگونه شیعه برای جواز متعه دلیل میآورند که متعه برای مسافران و کسانی که توانایی ازدواج دائم را ندارند، ضروری است؛ چون غالباً در صورت عدم جواز متعه، تبعات و آثار ناگواری به بار میآید. (أصل الشیعة وأصولها، اثر محمد حسین کاشف الغطاء ص۱۴۶، چاپ بیروت ۱۹۶۰م). همان طور که درک نمیکنیم این چه عذری است که میآورند: شیعیان سوریه و لبنان و عربهای عراق ازدواج موقت نمیکنند. ولی نقل شده که برخی از زنان سن بالا در شهرهای ایران ازدواج موقت میکنند، اما بر اساس قاعدهای که بیان کردیم. به رغم آن شیعیان سوریه و لبنان و عراق ازدواج موقت نمیکنند و متعه در مناطق آنان رایج نیست. (الشیعة فی المیزان، اثر مغنیة، ص۳۵۸، چاپ بیروت). کسی نیست بپرسد اگر آن را ثواب میدانید پس چرا همیشه از آن استفاده نمیکنید؟ و مادام که معتقدید ایمان با آن کامل میشود و فاعل آن اجر میبرد، چرا آن ر انجام نمیدهید؟ اینکه آن را انجام نمیدهید، آیا این امر نشان نمیدهد که دل انسان به این کار راضی نیست و این کار نادرستی است؟ و گرنه چرا عرب و عجم آن را انجام نمیدهند؟ سپس چرا برای تعلیل آن مسافران را میآورند؟ اگر متعه از مکملات ایمان و سبب رفع درجات است، فرق میان گشاد دست و تنگدست و مسافر و مقیم چیست؟ در حالی که بزرگان شما گفتهاند: لازم است فرد در صورتی که به آن نیاز ندارد از آن خودداری کند. در این سخنان، عبرتهایی برای خردمندان است. [۵۷۱] من لا یحضره الفقیه، ج۳، ص۳۶۶. [۵۷۲] همان، ج۳، ص۴۶۳. [۵۷۳] همان، ج۳، ص۳۶۶. [۵۷۴] - ملا کاشانی، تفسیر منهج الصادقین، ج۲، ص۴۹۵.