اهل شورا:
علیسدر این نامه که به معاویهسنوشت، اظهار میدارد: «شورا حق مهاجران و انصار است، هرگاه آنان بر امامبودن مردی اجماع کردند و او را امام نامیدند، رضایت خداوند در آن است. اگر کسی از روی عیب و ایراد به رأی شورا یا از روی بدعت از فرمان آنان خارج شد، او را به تبعیت از رأی شورا بر میگردانند. اگر خودداری کرد و از شورا تبعیت نکرد، به خاطر پیروی از غیر راه مؤمنان با او میجنگند و خدا او را به راهی که در پیش گرفته، میگرداند». [۷۰]
پس موضعگیری شیعه در قبال حضرت علی و سخنانش چیست که:
نخست: شورا را میان مهاجرین و انصار از اصحاب پیامبر جمیداند و حل و عقد نیز بر خلاف پندار شیعه به دست آنان بود.
دوم: توافق آنها بر امام بودن شخصی نشانهی رضایت خداوند و موافقت وی میداند.
سوم: از نظر علیسامامت در زمان مهاجرین و انصار بدون حضور آنان و بدون اختیار و رضایت آنان منعقد نمیشود. [۷۱]
چهارم: علیسمعتقد است که هیچکس نمیتواند از قول و حکم صحابه خارج شود مگر شخص بدعتگزار و سرکش و کسی که پیرو غیر راه مؤمنان است.
[۷۰] - نهج البلاغه، بیروت ،ج۳ ،ص۷، به تحقیق محمد عبده و ص۳۶۷ تحقیق صبحی صالح. [۷۱] - اشکال از اینجا پیدا شد که امامت و خلافت در اسلام با شوری و انتخاب است نه با تعیین و وصیت و نص. همچنانکه شیعه بر خلاف نصوص ائمه و معصومین خود میپندارند.