شیعه و اهل بیت

فهرست کتاب

حکم مخالفت با صحابه:

حکم مخالفت با صحابه:

پنجم: از نظر علیسمخالف صحابه به قتل می‌رسد و حکم شمشیر درباره‌ی وی اجرا می‌شود.

ششم: علاوه بر این، چنین کسی نزد خداوند معاقبه می‌شود چون با اصحاب و دوستداران رسول خدا ج؛ یعنی، مهاجرین و انصار ـ رضی الله عنهم ورضوا عنه ـ مخالفت کرده‌اند.

علی بن حسین ملقب به زین العابدین ـامام معصوم چهارم شیعیان و سالار اهل بیت زمان خودـ ‌از اصحاب حضرت محمد جنام برده و در نمازهای خود برای آن‌ها رحمت و آمرزش خواسته است. چون آن‌ها برترین آفریده‌ی خداوند بوده‌اند و پیامبر جرا در نشر دعوت توحیدی و تبلیغ رسالت الهی، یاری داده‌اند. او می‌گوید: «خداوندا، اصحاب محمد جرا بیامرز؛ همان کسانی که بهترین یاران پیامبر جبودند و امتحان یاری پیامبر جرا به نیکی جواب دادند و او را به سرعت یاری دادند و خود را در راه برتری کلمه‌ی حق، و پدران و فرزندان خود را در راه تثبیت نبوت پیامبر ج، فدا کردند و آن زمان که سخت پایبند قبیله و عشیره بودند از آن جدا شدند و هنگامی که در زیر سایه‌ی قرابت پیامبر ججای گرفتند سایر قرابت‌ها را کنار نهادند. خداوندا، آنچه به جا گذاشتند برای تو و در راه تو بود و رضایت و خشنودی آن‌ها در رضایت توست؛ چون از آنچه علیه تو بود، حاشا کردند و این به خاطر تو و برای توست. به خاطر ترک دیار خود و رها کردن نعمت‌های زیاد و پناه‌آوردن به سختی، شکرگزار تو بودند و نیز، به خاطر تقویت دین تو از کثرت جمعیت به جمعیت کمی روی آورده‌اند. خداوندا، ما را جزو پیروان آن‌ها به نیکی قرار بده؛ کسانی که می‌گویند: ﴿رَبَّنَا ٱغۡفِرۡ لَنَا وَلِإِخۡوَٰنِنَا ٱلَّذِينَ سَبَقُونَا بِٱلۡإِيمَٰنِ[الحشر: ۱۰]. «خداوندا، ما را و برادران ما را که در ایمان بر ما پیشی جسته‌اند بیامرز». آنان که قصد تعالی و آزادی داشتند. و اگر آن‌ها را به خودشان وا می‌گذاشتی، شکی در بصیرتشان و در پیروی از آنان به خود راه نمی‌دادند و بر دین آن‌ها و هدایت آن‌ها می‌رفتند و به آنچه آنان به آن رسیده بودند، اتهام وارد نمی‌‌کردند». [۷۲]

یکی از ذریه‌ی وی؛ یعنی، حسن بن علی معروف به حسن عسکری–امام یازدهم شیعیان–در تفسیرش می‌گوید: «موسی کلیم الله از خداوند پرسید که آیا در میان اصحاب پیامبران فاضل‌تر از اصحاب من وجود دارد؟ خداوند فرمود: ای موسی، آیا نمی‌دانی که اصحاب محمد جبر تمام اصحاب رسولان برتری دارند، همچون محمدج که بر سایر پیامبران و رسولان برتری دارد». [۷۳]

بعد از آن در تفسیر حسن عسکری آمده است: «اگر کسی نسبت به آل حضرت محمد و اصحاب برتر وی و یا یکی از آن‌ها کینه و بغض داشته باشد،‌ خداوند متعال عذابی به او می‌دهد که اگر آن عذاب را بر تمامی انسان‌ها تقسیم کنی،‌ همگی نابود می‌شوند». [۷۴]

به همین دلیل جدّ بزرگ وی علی بن موسی ملقب به رضا – امام هشتم شیعیان – هنگام سؤال درباره‌ی این حدیث پیامبر جکه می‌فرماید: «أصحابي كالنجوم فبأيهم اقتديتم اهتديتم» [۷۵]: «اصحاب من مانند ستارگان هستند به هرکدام اقتدا کنید، هدایت می‌یابید»، می‌گوید: این حدیث صحیح است. [۷۶]

روایتی را نقل می‌کنیم که پسر عموی پیامبر جو پسر عموی علیس؛ عبدالله بن عباس، فقیه اهل بیت و کارگزار علیس، درباره‌ی صحابه گفته است: «خداوند پاک و منزه، اصحابی را برای پیامبرش جاختصاص داد که او را بر جان و مال خود ترجیح می‌دادند و جان خود را در هر حالتی، فدای او می‌کردند و خداوند متعال در قرآن آن‌ها را اینگونه توصیف کرده است: ﴿رُحَمَآءُ بَيۡنَهُمۡۖ[الفتح: ۲۹].

) کسانی که دین را برپای داشتند و نهایت تلاش خود را در راه خدمت به مسلمانان به خرج دادند تا اینکه راه‌های دین پاک، و اسبابش قویّ، و نعمت‌های خداوند آشکار شد و دینش، مستقر و پایه‌هایش، روشن و هویدا شد، و شرک را به وسیله‌ی آنان نابود و پایه‌های شرک را محو کرد و سخن و برنامه‌ی خدا، بالا و برنامه‌ی کفر، پایین آمد. پس سلام و درود خدا بر چنین روح‌های پاک و متعالی باد. آن‌ها در دنیا، اولیای خداوند و پس از مرگ، زنده‌اند. برای بندگان خدا خیرخواه و پند دهنده بودند. قبل از اینکه بمیرند، به دنیای آخرت رحلت کردند و در حالی که در دنیا بودند، از دنیا بیرون رفتند». [۷۷]

پسر علی بن زین العابدین، محمد باقر روایتی را آورده که نفاق و دورویی را از اصحاب رسول الله جنفی می‌کند و ایمان و محبت خداوند متعال را برای آن‌ها ثابت می‌کند همچنان‌که عیاشی و بحرانی [۷۸]در تفاسیر خود در ضمن آیه‌ی: ﴿إِنَّ ٱللَّهَ يُحِبُّ ٱلتَّوَّٰبِينَ وَيُحِبُّ ٱلۡمُتَطَهِّرِينَ٢٢٢[البقرة: ۲۲۲]. آورده‌اند.

از سلام نقل شده که می‌گوید: من نزد ابوجعفر بودم که حمران بن اعین بر او وارد شد و درباره‌ی چیزهایی از او سؤال کرد. وقتی که حمران خواست بلند شود به ابوجعفر÷ گفت: «آیا می‌دانی که خداوند شما را باقی می‌گذارد و ما را توسط شما رزق می‌دهد. من نزد تو ‌آمده‌ام و تا قلبم لطیف نشود و روح خود را از امور دنیوی خالی نکنم و بر ما آرامش عرضه نکنی، بیرون نمی‌روم. اگر این کار را کردی، از نزد تو می‌رویم. ولی وقتی همراه مردم و تاجران باشیم، دنیا دوست می‌شویم؟

ابوجعفر گفت: این همان قلب است که گاهی سخت و گاهی نرم است. سپس ابوجعفرگفت: اما اینکه اصحاب رسول الله جمی‌گفتند: ای رسول الله ج، ما از نفاق می‌ترسیم. رسول خدا به آن‌ها می‌گفت: چرا از آن می‌ترسید؟ می‌گفتند: ما هنگامی که نزد شما هستیم، و مطالب را به ما یادآوری می‌کنی، این امر باعث شادی و جلای روح ما و فراموشی دنیا و باعث زهد می‌شود گویی که آخرت و بهشت و جهنم را می‌بینیم. اما وقتی از نزد تو بیرون می‌رویم و وارد خانه‌های خود می‌شویم و فرزندانمان را بغل می‌کنیم و اهل و عیال و اموال خود را می‌بینیم، از حالی که نزد شما داشتیم، منقلب می‌شویم؛ تا جایی که گویی هیچ حالی نداشته‌ایم، ‌می‌ترسیم این امر نفاق باشد! رسول الله جبه آن‌ها گفت: هرگز نترسید؛ ‌بلکه این از القائات شیطان می‌باشد که شما را به امور دنیا تشویق و علاقمند می‌کند. به خدا قسم اگر شما بر آن حالی که بودید،‌ ادامه بدهید و بر آن حالی باشید که خود وصف کردید، ملائکه با شما همنشین می‌شوند و می‌توانید بر روی آب راه بروید اما اگر شما گناهکار باشید از خداوند طلب آمرزش کنید و خداوند شما را می‌آمرزد. همانا مؤمن همیشه در حال آزمایش و امتحان است و همیشه توبه می‌کند. مگر نشنیده‌ای که خداوند می‌فرماید: ﴿إِنَّ ٱللَّهَ يُحِبُّ ٱلتَّوَّٰبِينَ.. در جای دیگری می‌فرماید: ﴿ٱسۡتَغۡفِرُواْ رَبَّكُمۡ ثُمَّ تُوبُوٓاْ إِلَيۡهِ[هود: ۳]. «از او طلب آمرزش کنید و سپس به سوی او باز گردید.» [۷۹]

اما پسر باقر جعفر ملقب به صادق می‌گوید: «اصحاب رسول الله جدوازده هزار نفر بودند. هشت هزار نفر از مدینه، دو هزار نفر از مکه و دو هزار نفر از مکیانی بودند که پس از فتح مکه مسلمان شدند. از میان این اصحاب، قدریه یا مرجئه و حروریه و معتزله یا صاحب رأی دیده نشده است. آن‌ها شب و روز گریه می‌کردند و می‌گفتند: پروردگارا، قبل از اینکه به رفاه برسیم، روح ما را بگیر». [۸۰]

همچنین علی بن موسی الرضا از رسول الله جروایت کرده که آن حضرت فرمودند: «من زارني في حياتي أو بعد موتي فقد زار الله تعالى» [۸۱]: «کسی که در دوران زندگی من یا بعد از مرگم، مرا زیارت کند، در حقیقت خداوند را زیارت کرده است».

خود پیامبر جکه بسیار صادق،‌ امین و سرور تمام انسان‌ها است، اصحابش را به سعادت و بهشت وعده داده است. آن طور که قمی [۸۲]، محدث شیعیان و امام آن‌ها، ملقب به صدوق از ابوامامه نقل کرده که گفت: رسول خدا جفرموده است: «طوبى لمن رآنى وآمن بي» [۸۳]: «خوشا به حال کسی که مرا دیده باشد و به من ایمان آورده باشد».

حمیری قمی [۸۴]، مانند این روایت را از جعفر بن باقر از پدرش روایت کرده که پیامبرجفرمود: «من زارني حياً وميتاً كنت له شفيعاً يوم القيامة » [۸۵]: «کسی که در حال حیات یا پس از مرگم مرا زیارت کرده باشد، در روز قیامت شفیع وی خواهم بود.»

[۷۲] - زین العابدین، صحیفۀ کاملة، هند، طبع کلکته، ۱۲۴۸هـ، ص۱۳. [۷۳] - تفسیر حسن عسکری، هند، ص۶۵. البرهان، ج۳، ص۲۲۸. [۷۴] - همان، ص۱۹۶. [۷۵] - قابل توجه است که این حدیث از روایت‌های خود شیعه ذکر شده است، پس روایت از خود آن‌ها است و حجت علیه خودشان می‌باشد. [۷۶] - متن آنچه از رضا نقل شده از کتاب «عیون اخبار الرضا» از ابن بابویه قمی ملقب به صدوق، ج ۲/۸۷ می‌باشد. [۷۷] - مروج الذهب، بیروت، دارالاندلس، ج۳، ص۵۲ و ۵۳. [۷۸] - بحرانی،‌ هاشم بن سلیمان بن اسماعیل در یکی از روستاها به نام «توبلی» در نیمه‌ی دوم قرن یازدهم متولد شد و در سال ۱۱۰۷هـ درگذشت. خوانساری می‌گوید: او فاضل و عالم ماهر و فقیه آگاه به تفسیر و عربی و علم الرجال بود. او محدث فاضلی بود که احادیث را دنبال می‌کرد و در این مسأْله جز شیخ مجلسی کسی بر او مقدم نبود. از جمله تألیفات وی «البرهان فی تفسیر القرآن» است. (روضات الجنات، ج ۸،ص۱۸۱؛ ‌اعیان الشیعة). [۷۹] - تفسیر العیاشی، ج۱، ص۱۰۹. البرهان، ج۱، ص۲۱۵. [۸۰] - قمی، الخصال، تهران، الصدوق، ص۶۴۰. [۸۱] - ابن بابویه قمی، عیون اخبار الرضا، ج۱، ص۱۱۵. [۸۲] - ابوجعفر محمد بن علی بن حسن بن بابویه قمی ملقب به صدوق، متولد اوایل قرن چهارم هجری بود که در سال ۳۸۱ هجری درگذشت. او در قم به دنیا آمد و در ری به خاک سپرده شد. وی از بزرگان شیعه و محدثان آن‌ها بود. کتاب «مَن لا یحضره الفقیه» او یکی از کتاب‌های چهارگانه‌ی شیعه است که از جمله مهمترین و صحیح‌ترین کتاب‌های شیعه در حدیث می‌باشد. همچنین او تألیفات زیادی دارد که غالباً درباره‌ی مذهب شیعه نگاشته شده‌اند. شیعیان درباره‌اش می‌گویند: از میان علمای قم تا به حال کسی مانند او با علم و دانش زیاد و حفظ احادیث دیده نشده است. (اعیان الشیعة، ج ۱، ص۱۰۴ و الخلاصة، ‌حلی). مجلسی درباره‌اش می‌گوید: تمامی اصحاب او را ثقه دانسته اند؛ چون به صحت تمامی اخبار و احادیث آمده در کتابش حکم کردند؛ یعنی، هر آنچه از وی روایت شده است، بدون تأمل پذیرفتنی است، بلکه او رکنی از ارکان دین می‌باشد. (به نقل از خوانساری ۲/۱۳۲). [۸۳] - ابن بابویه، الخصال ،ج۲ ،ص۳۴۲ . [۸۴] - ابوالعباس عبدالله بن جعفر بن حسن حمیری قمی، شیخ قمی‌ها و برجسته‌ترین آن‌ها و ثقه و مورد اعتماد اصحاب محمد عسکری÷بود. وی در سال دویست و نود و اندی به کوفه رفت و اهل کوفه از وی کسب علم نمودند. حمیری قمی کتاب‌های زیادی را تألیف کرده است؛ از آن جمله می‌توان کتاب «قرب الأسناد» ر ا نام برد. (الکنی والألقاب ۲/۱۷۷). او یکی از اساتید کلینی بوده که کلینی در کتاب الکافی، احادیث زیادی را از وی روایت کرده است. او مکاتباتی با ابوالحسن داشته است. همچنین با ابو محمد – از امامان مزعوم شیعه – مکاتبه داشته است. (مقدمة قرب الاسناد ص۲). [۸۵] - قرب الاسناد، تهران، ص۳۱ .