این کتاب:
این کتاب، کتابی جداگانه از کتاب «الشیعة و السنة» است و هدفم از نوشتن آن، تعریف و شناساندن شیعه و روشنشدن حقایق و امور پوشیدهی آن و بررسی شیعه و مسایل و عقایدی که ابداع کردهاند، میباشد.
چون ما درک کردهایم که شیعه-به ویژه مردم عوام- مذهب حقیقی و عقاید واقعیشان را نمیشناسند. [۶]پس آنها نسبت به حقیقت مذهبی که به آن معتقدند و آن را به ارث بردهاند، در جهل کامل و غفلت عمیق به سر میبرند و با نام دوستی اهل بیت پیامبر جفریب خوردهاند. آنان حتی اهل بیت را نمیشناسند؛ چون شیعیان، منظورشان از اهل بیت، اهل بیت پیامبر نیست بلکه در پس این کلمات، اهل بیت علی را در نظر دارند نه اهل بیت پیامبر را. حتی تمام فرزندان علی را جزو اهل بیت نمیدانند با اینکه فاطمه، دختر پیامبر آنها را به دنیا آورده است. پس در واقع منظورشان از اهل بیت، کسانی است که تعدادشان کمتر از انگشتان یک دست است؛ همچنانکه خواننده در این کتاب خواهد دید.
در اصل این کتاب را برای این فریب خوردگان نوشتهام؛ همان کسانی که حقیقت شیعه و اصل عقاید آنها را نمیشناسند؛ تا شاید خداوند آنها را توفیق دهد و به راه راست باز گردند و بفهمند که اهل بیت پیامبر جو حتی اهل بیت علیسموافق شیعه و عقاید آنها نیستند. بلکه آنها درست در مقابل هم قرار دارند. همهی این مطالب از کتابهای شیعه و سخنان خودشان است. این در حالی است که ادعا میکنند، مطیع و دوستدار اهل بیت هستند.
همچنین این کتاب دلیل قاطع و برهان بُرندهای در دست اهل سنت و پیروان قرآن و سنت پیامبر جو پیروان و دوستداران اصحاب و پیروان سلف صالح این امت و سالکان راه آنان و پیروانشان میباشد؛ همانگونه که خداوند میفرماید: ﴿وَٱلَّذِينَ ٱتَّبَعُوهُم بِإِحۡسَٰنٖ﴾[التوبة: ۱۰۰]. «و کسانی که با نیکوکاری راه ایشان را به خوبی پیمودند.»
و تا مصداق این کلام خداوند قرار گیرند: ﴿رَّضِيَ ٱللَّهُ عَنۡهُمۡ وَرَضُواْ عَنۡهُ وَأَعَدَّ لَهُمۡ جَنَّٰتٖ تَجۡرِي تَحۡتَهَا ٱلۡأَنۡهَٰرُ خَٰلِدِينَ فِيهَآ أَبَدٗاۚ ذَٰلِكَ ٱلۡفَوۡزُ ٱلۡعَظِيمُ١٠٠﴾[التوبة: ۱۰۰]. «خداوند از آنان خشنود است و آنان از خداوند خشنودند و خداوند برای آنان بهشت را آماده کرده که در زیر (درختان و کاخهای) آن، رودخانهها جاری است و جاودانه در آنجا میمانند. این است پیروزی بزرگ و رستگاری سترگ».
از جمله کارهای عجیب شیعه این است که از شدت بغض و کینهای که نسبت به اصحاب رسول الله جدارند، حتی تعلیمات ائمهی خود را که آنها را معصوم میدانند که هیچ خطا و گناهی از آنان سر نمیزند، و در کتابهای خودشان آمده نه در کتابهای مخالفان و دشمنانشان، رها کردهاند.
همان طور که روابط و رفتار ائمه با اصحاب دیگر از جمله ابوبکر صدیق، عمر فاروق، عثمان ذی النورین، معاویه (دایی/ مامای مؤمنان) و سایر اصحاب بزرگوار و یاران و وزیران و مشاوران و شاگردان و مریدان پیامبر جکه همگی در کتابهایشان آمده است، را فراموش کردهاند.
خوانندهی این کتاب، شگفتیهای بسیاری را مشاهده خواهد کرد که در نوع خود منحصر به فرد است. پس از مشاهدهی درستی دلایل، غبار کینه و حسدهای قدیمی و به ارث رسیده و جهل را میبیند که با نام اهلبیت از نسلی به نسل دیگر منتقل شده است در حالی که اهل بیت، مخلصترین مخلصان و پاکترین دوستانِ رسول خدا جو اصحاب ایشان بودند که و به صحابهی کرام زن میدادند و از آنان زن میگرفتند.
[۶] - آری، اعتقادات واقعی اما اعتقاداتی که بعضی از آنان در مقابل اهل سنت اظهارش میدارند از جمله: انکار تحریف قرآن و ... که از روی تقیه اظهار میدارند، هدفی جز فریب اهل سنت ندارند.