العواصم من القواصم

فهرست کتاب

[خلافت عمر س، واگذاری تعیین كردن خلیفه به شورا]

[خلافت عمر س، واگذاری تعیین كردن خلیفه به شورا]

و پس از او عمر بخلافت رسید. پس برکت اسلام ظهور نموده و وعده صادق خداوندی در مورد دو خلیفه عملی گشت [۲۶].

و سپس عمر امر خلافت را به شورا واگذار کرد. عبدالرحمن ابن عوف خود را از جمع نامزد‌شدگان کنار کشید، تا در امر دیگر نامزدان نگریسته و پرس‌وجو کند [۲۷].

[۲۶] این سخن اشاره به وعده خداوند در سوره نور، آیه ۵۵ است که می‌فرماید: ﴿ وَعَدَ ٱللَّهُ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ مِنكُمۡ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ لَيَسۡتَخۡلِفَنَّهُمۡ فِي ٱلۡأَرۡضِ كَمَا ٱسۡتَخۡلَفَ ٱلَّذِينَ مِن قَبۡلِهِمۡ وَلَيُمَكِّنَنَّ لَهُمۡ دِينَهُمُ ٱلَّذِي ٱرۡتَضَىٰ لَهُمۡ وَلَيُبَدِّلَنَّهُم مِّنۢ بَعۡدِ خَوۡفِهِمۡ أَمۡنٗاۚ يَعۡبُدُونَنِي لَا يُشۡرِكُونَ بِي شَيۡ‍ٔٗاۚ وَمَن كَفَرَ بَعۡدَ ذَٰلِكَ فَأُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلۡفَٰسِقُونَ ٥٥. و می‌بینیم که جامعه اسلامی – با تمسک به توجیهات این دو خلیفه بزرگوار – مبدل به سعادتمندترین جامعه‌ای می‌گردد که به منصه ظهور رسیده است. چون در این مجتمع، رابطه مردم – چه والیان و چه رعایا – رابطه‌ای مبنی بر از خودگذشتگی و ایثار بود. به این صورت که یک فرد از افراد این جامعه، به اندازه‌ای که حاجت و نیازش را سیراب سازد بسنده نموده، و در مقابل، تا حد توان در راه اقامه حق در زمین و گسترش خیر در میان مردم کوشش می‌نمود. دراین جامعه هنگامی که شخصی دارای صفات خیر، با فردی که وسوسه‌های شر در دل داشت روبرو می‌گردید، در مقام نصیحت و واجب آنقدر به تذکره می‌پرداخت تا او را براه راست باز گرداند. اما عجیب است که در میان کسانی که خود را منتسب به اسلام می‌دانند، حتی تا به امروز طوایفی یافت می‌گردند که نه تنها از ابوبکر و عمر، بلکه از دیگر صحابه نیز دلی مالامال از کینه دارند. آنان همواره کوشیده‌اند تا با تمسک به روایات و اخبار دروغین، چهره تابناک این بزرگان را مشوه نموده و آنان را با مظهری کریه جلوه‌گر سازند. تا شاید بدینوسیله توانسته باشند بخود بقبولانند که این بزرگان در حقیقت شایسته کینه و نفرتند. و بدینگونه است که می‌بینیم تاریخ اسلامی، سرشار از دروغ و بهتان و اکاذیب گشته است. پس باید بدانیم، تا زمانی که مسلمانان حقیقت گذشتگان و سلف خود را ندانسته و نفهمند، جنبش و نهضت اسلامی هرگز راه بجایی نمی‌برد. و حقیقت آن پاکان را فقط می‌توان با تطهیر و پاکسازی تاریخ اسلامی از اکاذیب و ملصقات دروغین آشکار ساخت. (خ) [۲۷] در کتاب فضائل الصحابه از صحیح بخاری، حدیثی از عمرو بن میمون ... وجود دارد که از واقعه مقتل امیرالمؤمنین عمر سخبر می‌دهد. و در ضمن آن عنوان می‌کند که چگونه عمر سامر خلافت را بین شش نفری که رسول خدا جتا هنگام مرگش از آنان راضی و خوشنود بود قرار می‌دهد. و چگونه عبدالرحمن بن عوف خود را از جرگه آنان خارج می‌سازد. و این خبر نهایتاً به مقدم شدن عثمان می‌انجامد. این حدیث از صحیح‌ترین احادیثی است که درباره این موضوع به ثبت رسیده است. و در صورتی که شخصی بخواهد درباره این موضوع بیشتر تحقیق کند، می‌تواند آنچه را که شیخ‌ الاسلام ابن تمیمه در کتاب منهاج السنه در مورد واگذار نمودن امر خلافت به شورا توسط عمر نوشته است مراجعه کنید، تا حدود اتفاق و محبت بنی‌هاشم و بنی‌امیه را در ایام نبی جو ابوبکر و عمر بخوبی و روشنی تمام دریابد و بداند که چگونه عثمان و علی به یکدیگر نزدیک بوده و همیاری و انس و همکاری داشتند. ابن تیمیه سپس قول امام احمد را نقل می‌کند که می‌گوید: هرگز مردم بر بیعتی همانند بیعت عثمان اتفاق و اتحاد نداشته‌اند: مسلمانان پس از سه روز مشورت او را به ولایت برگزیدند. در حالی که همه به ریسمان خداوند چنگ زده و در این موضوع متفق، متحد، و همیار و همکار بودند. و نیز به همین خاطر بود که خداوند آنان را ظهور داده، و نیز دین حق محمدی را توسط آنان ظهور و بروز داد، و آنان را پیروز گردانید، و بلاد شام، عراق و قسمتی از خراسان را بوسیله آنان فتح گردانید... (خ)