حفظکننده (عاصمه)
قاضی ابوبکر سمیگوید: همه این مسائل دروغی واضح است که حتی حرفی از آن نیز گفته نشده است. بلکه این حکایت، حکایتی است که افراد مبتدع ساخته، و تاریخیان جیرهگیر برای ملوک وضع کردهاند. و پس از آن نیز افراد بیشرمی که میخواهند گناه و بدعت خویش را به نمایش بگذارند، آن را به ارث بردهاند [۲۱۴]. و آنچه که ائمه مورد اعتماد و اطمینان روایت کردهاند این است که آنها هنگامی که جهت بررسی مسئله در جمع کریمی از مردم همانند ابن عمر و امثالش گرد هم آمدند، عمرو معاویه را عزل نمود [۲۱۵].
[۲۱۴] باید دانست که تدوین و نگارش تاریخ اسلامی آغاز نگردیده است مگر پس از زوال بنیامیه و قیام دولتهای که رجال آن دوست نداشتند مفاخر ارزشمند آن ماضی و محاسن رجال و اهلش را بشنوند. در نتیجه با توجه به این حقیقت، تدوین تاریخ اسلام را سه گروه بدست گرفتند: گروه اول به همراه نوشتههای خویش میخواستند راحتی عیش و زندگانی را از تقرب به دشمنان بنیامیه کسب کنند. و گروه دوم اینگونه فکر میکردند که دین آنان کامل نشده، و تقرب به خداوند به اتمام نمیرسد مگر با تشویه و زشت جلوه دادن چهرههای درخشانی هماند ابوبکر، عمر، عثمان و تمامی بنیعبدالشمس. و گروه سوم که از اهل انصاف و دین بودند – همانند طبری، ابن عساکر؛ ابن الاثیر و ابن کثیر – میدیدند که انصاف اینگونه حکم میکند که اخبار اخباریون از همه مذاهب و مشارب – همانند لوط بن یحیی، این شیعه محترق، و سیف بن عمر العراقی معتدل – را جمعآوری کنند. و اکثر آنها اسامی راویان خبرها را در مقالات خود وارد نمودهاند تا افراد پژوهشگر بتوانند بپردازند. حال میبینیم که این ترکه و میراث نه به عنوان تاریخ، بلکه به عنوان مادهای سرشار و آکنده از اخبار جهت بررسی و پژوهش و موشکافی به ما رسیده است تا بتوانیم تاریخ خویش را از آن استخراج کنیم. و این عمل در صورتی که توسط افرادی که مواطن قوت و ضعف این اخبار را میشناسند، و قدرت پاکسازی حقیقت از زنگار دروغ و اخبار دور از حقیقت را دارند انجام پذیرد، نه تنها ممکن، بلکه آسان و میسر خواهد بود. و بدینوسیله میتوان به اصل خبرهای صحیح و دور از زیادات موضوع رسید. و رجوع به کتابهای سنت و بررسی ملاحظات ائمه امت از اموری است که این مسئله را آسان میسازد. و هم اکنون وقت آن رسیده است که با جدیت تمام به این مسئله که در مورد آن سستی زیادی بخرج دادهایم بپردازیم. اولین کسی که در عصر ما با بیداری تمام از دسیسههای اعمال شده بر تاریخ بنیامیه پرده برداشت، علامه بزرگ هندی شیخ شبلی النعمانی بود که در انتقاد خود به کتابهای جرجی زیدان پاسخ داده بود. و پس از او بلند فکرانی از اهل حقیقت این مهم را بدست گرفته و میبینیم که روز بروز حقائق بسیاری و بروشنی تمام بر مردم روشن میگردد. و اگر این جهاد در راه حق ادامه یابد، بعید نیست که فهم مسلمانان نسبت به تاریخشان دگرگون شده و اسرار اتفاقات ماضی خویش را دریابند. (خ) [۲۱۵] یعنی به گفته ابوموسی مبنی بر معلق گذاردن امامت و خلافت مسلمین تا زمان بررسی بزرگان صحابه اقرار نمود. (خ)