العواصم من القواصم

فهرست کتاب

[علی سخلافت را به هیچکس واگذار ننمود]

[علی سخلافت را به هیچکس واگذار ننمود]

قاضی ابوبکر(/) می‌گوید: و اما در مورد این قول رافضه که علی خلافت را پس از خودش به حسن واگذار نمود، پس باید بگوئیم که این سخن، سخنی باطل است. چون او خلافت را به هیچکس واگذار ننمود [۲۵۸].

[۲۵۸] امام احمد در مسندش، از وکیع از اعمش از سالم بن ابی‌الجعد از عبدالله بن سبع روایت می‌کند که گفت: شنیدم که در هنگام مرگ علی حاضران به او می‌گفتند که: برای ما خلیفه‌ای انتخاب کن. و او جواب داد: نه. اما شما را همانگونه رها می‌کنم که رسول خدا جشما را رها گذاشت. پس به او گفتند: پس هنگامی که خداوند را ملاقات کنی به او چه جوابی خواهی داد؟ گفت: «می‌گویم: خداوندا، به همان اندازه که می‌خواستی مرا در میان آنان نگاه داشتی، و سپس مرا بسوی خویش کشیدی، در حالی که خودت بر حال آنان ناظر‌ بودی. پس اگر می‌خواستی آنان را به اصلاح می‌کشیدی، و نیز اگر می‌خواستی بر آنان فساد را مستولی می‌نمودی». و نیز امام احمد مانند این حدیث را از اسودبن عامر از اعمش از سلمه بن کهیل از عبدالله بن سبع روایت می‌کند، که اسناد هر دو خبر صحیح است. و نیز حافظ ابن کثیر در البداية والنهاية (۲۵۰: ۵، ۲۵۱) از امام بیهقی از حدیث حصین ابن عبدالرحمن از امام شعبی از ابی وائل برادر بن سلمه الاسدی که یکی از بزرگان تابعین است نقل می‌کند که به علی گفته شد: آیا برای ما خلیفه‌ای بر نمی‌گزینی؟ و او جواب داد: «رسول خدا جبرای شما خلیفه‌ای بر نگزید که من برگزینم. اما اگر خداوند خیر مردم را بخواهد آنان را پس از من بر بهترین آنان گرد خواهد آورد، همانگونه که آنان را پس از نبیشان بر بهترین آنان گرد آورد». و این حدیث اسنادش خوب است. و نیز ابن کثیر (۳۲۳: ۷) از امام بیهقی، حدیث حبیب بن ابی‌ثابت الکاهلی الکوفی از ثعلبه بن یزید الحمانی (که از شیعیان کوفه بوده و مورد اطمینان نسائی است) نقل می‌کند که به علی گفته شد: آیاخلیفه‌ای بر نمی‌گزینی؟ و او جواب داد: نه. اما همانگونه که رسول خدا جشما را رها گذارد، من نیز رها می‌گذارم». (خ)