[مسئله ترک کردن نماز قصر در منی]
۸- و اما مسئله ترک گفتن نماز قصر: پس اجتهادی بیش نیست. عثمان شنیده بود مردم به نماز قصر مفتون شده و در خانههای خود نماز را بصورت قصر میخوانند. او میدید که بجای آوردن سنت ممکن است باعث از بین رفتن فریضه گردد. پس بصورت مصلحت، انجام نماز قصر را ترک گفت [۷۰].
با اینکه جماعتی از علما گفتهاند که مسافر اختیار دارد تا میان قصر و اتمام نماز، یکی را انتخاب کند [۷۱]. و صحابه در مورد آن اختلاف کردهاند [۷۲].
[۷۰] این مسئله در موسم حج سال ۲۹ هجری در منی بوقوع پیوست. و عبدالرحمن بن عوف نیز بخاطر این مسئله عثمان را مورد عتاب قرار داد که چرا نماز را در منی بصورت تمام خوانده است. عذر عثمان اینگونه بود که افرادی از اهل یمن که در سال گذشته برای حج آمده بودند گفتهاند که:«نماز برای شخص مقیم دو رکعت میباشد. و حتی امام خود عثمان را ببینید که نماز را دو رکعت میخواند». آنگاه عثمان در سخنش با عبدالرحمن بن عوف ادامه میدهد که: «من در مکه زن گرفته بودم» (یعنی اینکه او در این حالت حکم مقیم را دارد، و نه مسافر) «پس بعلت ترسم بر مردم، نماز را بصورت تمام، و چهار رکعت خواندم». عبدالرحمن بن عوف از نزد عثمان خارج شده، و عبدالله بن مسعود را میبیند و سخنان عثمان را برای او بازگو میکند. عبدالله بن مسعود میگوید: «همانا اختلاف شر است، و من میدانستم که نماز را چهار رکعت خوانده است، پس من نیز همراه با یاران خود نماز را چهار رکعت خواندم». و عبدالرحمن بن عوف میگوید: «و من دانستم که او نماز را چهار رکعت خوانده است، ومن نماز را با یاران خود دو رکعت خواندم. اما هم اکنون، آن کاری را که تو کردی میکنم، و نماز را چهار رکعت میخوانم». (روایت طبری: ۵: ۵۶ – ۵۷) [۷۱] قاضی ابن العربی چه زیبا ترک نماز قصر در سفر را برای عثمان اجتهاد میخواند. و در حدیث نبوی آمده است که: «اگر حاکم به اجتهاد دست زده، و اجتهادش درست باشد، دو اجر، و اگر اجتهادش اشتباه باشد یک اجر خواهد برد».و عثمان سدر اینجا اشتباه کرده است، و ما این را به صراحت میگوییم. چون اتباع حق از همه چیز واجبتر است، و عثمان به هر صورت در اینجا بعلت اجتهاد خویش اجر برده است. و دلیل اشتباه عثمان این حدیث از قول ابن عمر شاست که: «من مصاحب نبی جبودهام و او هرگز در سفر بر دو رکعت نمیافزود، و همچنین ابابکر و عمر و عثمان». (روایت بخاری و مسلم) امام شوکانی میگوید: این سخن که: «او در سفر هرگز بر دو رکعت نمیافزود»، این معنی را میدهد که او همواره در سفر نماز را بصورت قصر میخواند و هرگز آن را بصورت تمام ادا نمیکرد. و حدیث عایشه که متفق علیه میباشد میگوید: «نماز، دو رکعت فرض شد. پس برای سفر همان دو رکعت ماند، و برای حضر (اقامت) به چهار رکعت اتمام گردید». در این دو حدیث دلیلی قوی وجود دارد که نماز قصر واجب است و آنگونه که بعضیها میگویند مندوب نیست. علی، عمر، اکثر علماء سلف، فقهای مناطق مختلف، عمرابن عبدالعزیز، قتاده و حسن را همچنین امام حنیفه بر واجب بودن ادای نماز قصر در سفر رای دادهاند. حمادبن سلیمان میگوید: اگر در سفر نماز را چهار رکعت بخواند بر او اعاده نماز واجب است. و مالک میگوید: در صورتی که وقت آن نگذشته باشد، اعاده میکند. و کسانی که میگویند نماز قصر اختیاری بوده و وجوبی ندارد، هیچ حجت قاطعی در دست نداشته و نیز احادیثی که آن را حجت قرار میدهند غیر صحیح میباشند. و اگر کسی بخواهد در این مورد تحقیق کند، میتواند به کتاب «نیل الاوطار» علامه شوکانی مراجعه کند. (۳/۲۱۳) هنگامی که عثمان در منی نماز را بصورت تمام ادا میکند، جماعتی از صحابه این مسئله را بر وی انکار میکنند، و برخی نیز آن را تأویل کردهاند، ابن قیم میگوید: بهترین تأویل این است که او در منی ازدواج کرده بود، و مسافر هنگامی که به مکانی برسد و در آن ازدواج کند، یا در آنجا زوجهای داشته باشد، حکم مقیم را پیدا کرده و نماز را بصورت تمام ادا میکند. و احمد از عثمان روایت میکند که گفت: «ای مردم هنگامی که به اینجا آمدم در اینجا ازدواج کردم. و من از رسول خدا جشنیدهام که فرمودند: کسی که در شهری ازدواج کند، پس در آنجا نماز شخص مقیم را بخواند». بیهقی این حدیث را بخاطر انقطاعش و وجود عکرمه ابن ابراهیم در اسنادش معیوب میخواند و میگوید که این شخص ضعیف است. او در «فتح» میگوید: این حدیث صحتی ندارد چون منقطع بوده و در راویان آن کسی وجود دارد که نمیتوان او را حجت قرار داد. و همچنین آنچه به عثمان نسبت داده شده است که او نماز قصر را از ترس اینکه برخی از اعراب فکر کنند که نماز برای مقیم دو رکعت است ترک کند، نمیتواند صحتی داشته باشد. و حتی اگر عایشه لنیز عمل عثمان را تأویل کرده باشد، در مورد او نیز همانند عثمان میگوییم که ایشان نیز اجتهاد نموده و اجتهادش اشتباه بوده است. [۷۲] محمدابن یحیی الاشعری المالکی، معروف به ابنبکر در کتابش «التمّهید و البیان في مقتل الشهید عثمان» نقل میکند که از جماعتی از صحابه، اتمام نماز در سفر روایت شده است، که عایشه، سلمان، و چهارده نفر دیگر جزو آنان میباشند. و در ابواب نماز قصر از صحیح بخاری، حدیث زهری، از عروه ابن الزبیر، از عایشه وجود دارد که میگوید: «نماز در ابتدا دو رکعت فرض شد. پس برای سفر همان دو رکعت ماند، و برای حضر (اقامت) به چهار رکعت اتمام گردید». زهری میگوید که از عروه پرسیدم: پس چگونه عایشه نماز را بصورت تمام میخواند؟ او گفت: او آنچه را که عثمان تأویل کرده بود، تأویل کرده است. و در مسند امام احمد از عباده ابن عبدالله بن زبیر آمده است که میگوید: هنگامی که معاویه بقصد حج به اینجا آمد، ما همراه با او به مکه آمدیم، و او امام جماعت بود و نماز را دو رکعت ادا نمود. آنگاه به دارالندوه رفت و عثمان در آنجا بود که هنگامی که به مکه میآمد، نمازهای ظهر و عصر و عشاء را چهار رکعتی میخواند. و هنگامی که به منی و عرفات میرفت، نماز را بصورت قصر ادا میکرد. و هنگامی که از حج فارغ شده و در منی اقامت میگزید، نمازها را بصورت تمام ادا میکرد، تا اینکه از مکه بیرون برود. در نتیجه هنگامی که معاویه نماز ظهر را برای ما دو رکعت خواند، مروان و عمربن عثمان بسوی او رفته و به او گفتند: هیچکس به این زشتی که تو از پسر عمویت عیب گرفتی از او عیب نگرفته است. معاویه از آنان پرسید: چرا این حرف را میزنید؟ و آنان گفتند: آیا نمیدانی که عثمان در مکه نماز را بصورت تمام ادا میکند؟ (معاویه به آنان گوشزد نمود که او همراه با رسول خدا جو ابوبکر و عمر نماز را بصورت قصر میخوانده است). و آنان گفتند: پس بدان که پسر عموی تو، این نمازها را بصورت تمام ادا میکند. (و ظاهر قضیه این است که معاویه پنداشته است که قصر خواندن نماز، رخصهای بیش نیست و مسافر میتواند قصر و یا اتمام نمودن نماز را بسته به رغبتش اختیار کند. در نتیجه نماز عصر را چهار رکعت خواند). (خ)