[امارت دادن به عبدالله بن عامر بن کریز]
۱۰- و اما عبدالله بن کریز را ولایت داد – همانگونه که میگوید – چون نسبت پدری و مادری بسیار کرمی دارد [۷۴].
[۷۴] نسبت پدری او «عبشمی» و نسبت مادری او «هاشمی» است. چون مادر پدر او «اروی بنت کریز «دختر بیضاء» دختر عبدالمطلب ابن هاشم، عمه نبی جاست. و هنگامی که بدنیا آمد او را نزد نبی جآوردند و ایشان جبه بنیعبدالشمس فرمودند: «او به ما شبیهتر است تا به شما». و آنگاه آب دهان مبارکشان را در دهان او انداختند و فرمودند: «امیدوارم که مسقی (کسی که آب را در زمین پیدا میکند) باشد». و او هرگز به زمینی نمیپرداخت که مگر اینکه از آن زمین آب بیرون میآمد. او با سخاوت، کرم، شجاعت، نفوذ رأی، و سختیهای بسیاری نشأت یافت. همه خراسان، اطرف فارس، سجستان و کرمان را فتح کرد تا اینکه به توابع غزنه رسید. و بر یزدگرد بن شهریار، آخرین پادشاه فارسی غلبه کرد. ایرانیان اینگونه عقیده دارند که سلسله پادشاهان آنان از «کیومرث» آغاز شده و بصورت منتظم و متوالی تا زمان یزدگرد ادامه یافت که در زمان خلافت عثمان توسط جهاد همین جوان شیردل یعنی عبدالله بن عامر بن کریز سرنگون شد. و این مسئله همانند آتشی است که قلوب اهل مجوسیت را میسوزاند و باعث میگردد که حقد و کینه اسلام، عثمان و ابن کریز را در دل گیرند. پس آنان تنها راه خاموش ساختن این کینهسوزان را سلاح کذب، دروغ، دسیسه و بغض دیده، و تا روز قیامت با همین سلاح با اسلام و اهل آن به مبارزه میپردازند. اما این را نیز هرگز از یاد نباید برد که همین ایران در زمانی که مذهب شافعی را به تن گرفت، بزرگانی را تقدیم نمود که به اسلام صادق بودند. همین ایران علمای سنت محمدی را تقدیم کرد که نبوغ سرشار آنان زبانزد خاص و عام شد. همین ایران بزرگ ائمه، محدثین و فقها را تقدیم کرد که قلوب خود را از هر گونه غل و کینه نسبت به کسانی که ایمان آوردند و با جان و مال خود جهاد نمودند تا اینکه خداوند توسط آنان اقطار زمین را گشود، و امتها را هدایت کرد، پاک نمودند. آری، اهل سنت، اصحاب رسول خدا جرا با توجه به مرتبه و منزلت آنان دوست داشته و آنان را اجلال میکنند. ما پس از رسول خدا جعصمت را برای هیچکس ادعا نکردهایم، و خطا و اشتباه را از همه انسانها، چه صحابی، و چه تابعی، و چه تابع تابعی باشد، توقع داریم. اما کسانی که آنقدر کوردل هستند که حسنات این بزرگمردان را که در سنگینی به عظمت کوهها میرسد نمیبینند، و تنها همشان در دنیا این است که در زبالهدانیهای تاریخ گشته و کثافت را بو میکشند تا شاید اشتباه و لغزشی پیدا کنند و توسط آن بتوانند این بزرگان را مورد مذمت و توهین قرار دهند، دروغ ساخته و بافته و تقدیم همگان میکنند، آیا کرامت انسانی و اسلامی اینگونه حکم نمیکند که گوش فروبسته و به سخنان و نیرنگ آنان اهمیت و اعتنایی نکرد؟ حال از فتوحات عبدالله بن عامر بن کریز که به اقصی نقاط شرق رسیده بود واز بین بردن امپراطوری مجوسیت توسط او بگذریم. جدای از اینها، او حسناتی خیرخواهانه و جدیر به ذکر دارد که بسادگی نمیتوان از آن گذشت. ابن کثیر در البداية والنهاية میگوید: «او اولین کسی است که در «عرفه» برای حجاج خانه خدا حوض اختیار نموده و در آن آب جاری کرد». و نیز شیخ الاسلام ابن تیمیه در منهاج السنه میگوید: «او صاحب حسنات بوده و در قلوب مردم محبتی دارد که هرگز نمیتوان آن را انکار نمود». همانند این شیرمردان، اگر از نسل انگلیسیها یا فرانسویها بودند، نام و عظمت آنان در کتابهای درسی، فرهنگی و تاریخی، برای ابد جاوید میماند. اما متأسفانه وزارتخانههای ما از نقل نام این بزرگان در کتابهای درسی چشمپوشی نموده، تا نام بزرگان انگلیس و فرانسه، در این کتابها جاوید گردد. اما نیاکان خودمان، پس باید دانست که شیطان قلبهایی فاسد را بر سر کار گمارده است، که بجای خیر، از آنان زشتی و کذب میتراود، و اکثریت نیز این زشتی و دروغ را باور میکنند. در نتیجه ما تبدیل به امتی شدهایم خالی از مجد و عظمت، که در حقیقت بر گنجینهای از بزرگی و افتخار خوابیده است که انسانیت نمونه آن را بچشم ندیده است. (خ)