سخن مترجمان
به سفارش و تشویق دوستی همدل و همزبان، حدوداً ده سال پیش کتاب حاضر به فارسی برگردانده شد. الدّال علی الخیر كفاعله. عواملی چند در کار بود که کار نشر آن را به تأخیر انداخت. مجوز انتشار کتاب را گرفتیم و ناشر در شرف انتشار آن بود که ترجمهای دیگر از آن عرضه شد که خداوند جزای خیر مترجم و عوامل چاپ آن را دهد اما ترجمۀ حاضر افزودهها، اصلاحات و بازبینیهای نسبتاً زیاد مؤلف و نیز مقدمهای تازهتر به همراه تهیۀ فهرست موضوعی برای کتاب را داراست.
نخستین نکتهای که برای خواننده کنجکاو جلب نظر میکند دسترسی نویسنده است به متون و منابعی که تعداد زیادی از آنها به صورت خطی در کتابخانههای مختلف نگهداری میشوند و هنوز به کسوت طبع در نیامدهاند. این، از سوی عظمت و گستره بسیار وسیع دانشهای دینی را در مسابقه فرهنگ زرین اسلامی نشان میدهد که دانشمند مسلمان با وقف هنر و دانش خود برای دین خدا چه زحمات طاقتفرسایی در عرصههای گونهگون آن هم با آن همه دقت و عمق انجام دادهاند و از سویی دیگر حاکی از دقت و عمق کمنظیر مؤلف و تخصص مرحوم ناصرالدین ألبانی در شناسای احادیث صحیح و ضعیف از هم و جرحه و تعدیل آنها بنا بر اصولی که در این فن شریف یعنی علمالحدیث وجود دارد.
علم حدیث یا حدیثشناسی دانشی بس مهم بوده و هست. قول و فعل رسولاللهصمکمل و مفسر وحی ربانی است. قرآن، این گرامیترین هدیه و ارمغان خداوند به انسان و امت آخر زمان، صحیح و سالم و به دور از تحریف آنگونه که به دست پیامبر رسیده بود به ما نیز رسیده است:
﴿إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ٩﴾[الحجر: ۹].
«بى گمان ما قرآن را فرو فرستادهایم و به راستى ما نگهبان آن هستیم».
اما حدیث نبوی در طول تاریخ گرفتار مشکلاتی آمده و از همین رو بود که پیامبر حکیم اسلام طریقۀ تشخیص حدیث صحیح و ناصحیح را از هم، تطبیق آن با قرآن معرفی کرده بودند. گویی برای آن جناب امری پیشبینی شده بود.
در سدههای نخست اسلامی اهتمام بسیار زیاد و شگفتانگیزی به استماع حدیث و یادگیری آن و ایجاد حلقههای درس و بحث و محض میشد و در بستر این تلاشها و مجاهدتها دانشمندان بزرگی با تخصص در علم حدیث و با عرضۀ کتابها و آثار مهم و گرانقدری چون صحاح سته برآمدند. اهمیت این دانش تا بدانجاست که حتی زهاد و عرفایی بزرگ چون سفیان ثوری، حکم ترمذی، حسن بصری و دیگران از محدثان بزرگ بودهاند که بیشک حاصل چنین رویکردی برکات زیادی به همراه داشته است.
روشن است که زبان اصلی متون دین اسلام عربی است و بسیاری از منابع مهم در طول تاریخ به این زبان نگاشته شدهاند. امام اسلامی دین هم جهانیان است. روح دین، عرب و غیرعرب نمیشناسد. زبان وسیلۀ تفهیم و تفاهم و ارتباط و پیوند است و از آنجا که خیل عظیمی از مردم به لحاظ ندانستن عربی از دسترسی مستقیم به معارف دین اسلام بیبهرهاند و با عنایت به نیاز فراوانی که هست متون و آثار مهم اسلامی باید به زبانهای مختلف در سطح دنیا برگردانده شود تا معارف اسلامی در دسترس همگان قرار گیرد و این وظیفه کسانی را که در این باب توانی دارند سنگین میکند.
بسی جای تأسف است که گاهی به افرادی آن هم با سن و سال بالا برمیخوریم که حتی معنای ﴿إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ٥﴾را نمیدانند و این در حالی است که یک عمر و دست کم شبانهروز هفده بار آن را طوطیوار بر زبان تکرار میکنند. ظرافتهای بلاغی و ریزهکاریهای زبان شناسانۀ آیات مقدس قرآن [که نمودار اعجاز جاودان لفظی و هنری آن است مسألهای است دیگر که بماند] مشکلی که بدان اشاره شد حتی در بین اقشار تحصیل کرده و دارای مدارک و درجات دانشگاهی هم زیاد دیده میشود. امروز نخبگان دردشناس و دلسوزان دین و جامعه برای آشتی دادن مردم با گوهر دین و حقیقت عالم و ترویج عقیده و رفتار صحیح اسلامی و محمدیصو نجات دادن اقشار جامعه از تهدید بزرگ اباحهگری که نتیجه فعالیتها و برنامهریزیهای ممتد دین ستیزان دنیاپرست و هواداران طاغوت است وظیفهای بس سنگین و خستگیناپذیر دارند.
اساسیترین مناسک و شعایر عملی در دین اسلام نماز است. اما برای آنکه نماز به تعبیر قرآن بازدارندۀ آدمی از زشتی باشد آن را پیامبروار باید اقامه کرد چرا که خداوند محمدبن عبداللهصرا الگوی مطمئن و کامل مسلمانان معرفی کرده است:
﴿لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ﴾[الأحزاب: ۲۱].
«به راستى براى شما، در رسول خدا سرمشقى نیکوست».
حضرت گفتهاند: «صَلُّوا كَمَا رَأَيْتُمُونِي أُصَلِّي»تلاش نویسنده استخراج نزدیکترین هیأت و شکل و شیوۀ نماز به نماز پیامبر اسلام از دل منابع مهم و متقن حدیث، فقه و سیره است. با این همه اینها فقط بیانگر شکل و فرم ظاهری نمازند. دانشمندان دیگری چون ابوحامد غزالی (متوفای ۵۰۵ هجری) با تألیف آثار پرمغزی چون احیاء علومالدین به عربی و کیمیایی سعادت به زبان فارسی در تبیین روح دین و معارف و حقایق و معنویات اسلام و ترویج اخلاق سعی جمیل کردهاند. کتاب کم حجم ولی پرمغز «حضور قلب در نماز» از غزالی [که پیشتر توفیق ترجمه و انتشار آن را داشتیم] میتواند به خوبی مکمل این مبحث باشد. از این رو کتاب ناصرالدین ألبانی بیان مسائل صوری نماز را برعهده میگیرد و کتاب غزالی باطن و روحی آن را. خدای پاک و منزه را بر عنایتی که در عملی ساختن قصد و یمیمان فرمود از صمیم دل و جان شاکریم. امیدواریم هر کس این کتاب را بخواند و فائدهای از آن فراچنگ آورد. مؤلف، مترجمان و عوامل چاپ را به دعا فراموش نکند و از خدای بزرگ آنان را عفو و آمرزش خواهد تا اگر اشتباهی درگفتار و روش کار پدید آمده یا ریایی به نیت آمیخته شده خداوند با فضل و کرم خود و به برکت دعای آنان قلم عفو بر آنها بکشد و از ثواب این کتاب بیبهره نگذارد.
در پایان جا دارد از راهنماییهای خوب آقایان داود ناروئی و دکتر عبدالله رسولنژاد در اصلاح کاستیهای ترجمه حاضر سپاسگزاری کنیم.
امیدواریم خدای بزرگ و مهربان ابواب رحم و لطف و کرمش را بر ما مسلمانان گشوده دارد و توفیقمان دهد که از زمرۀ نمازگزاران راستین باشیم و کام جان خود را با شهد ذکر و یاد شیرینش گوارا سازیم وسراپردۀ دل را با آب نماز محمدیصاز آن غش و زنگ غفلت تطهیر کنیم.
و آخر دعوانا أن الحمدالله رب العالمین
شهباز محسنی ـ زیبا نریمان
تابستان ۱۳۸۳ ـ مشهد توس