نماز پیامبر صلی الله علیه وسلم

فهرست کتاب

اذکار بین دو سجده

اذکار بین دو سجده

وی در این نشستن می‌گفت:

۱- اللَّهُمَّ (ودر الفظي: رَبِّ) اغْفِرْ لِيْ وَارْحَمْنِيْ، وَاهْدِنِيْ، وَاجْبُرْنِيْ، وَعَافِنِيْ، وَارْزُقْنِيْ، وَارْفَعْنِيْ» [۴۸۶].

۲- رَبِّ اغْفِرْ لِيْ رَبِّ اغْفِرْ لِيْ [۴۸۷]. این دو را در نماز شب می‌گفت [۴۸۸]. سپس تکبیر می‌گفت و به سجدۀ دوم می‌رفت [۴۸۹]، به آن شخص که نمازش را درست نمی‌گزارد پس از سفارش به اطمینان نشستن بین دو سجده فرمود: سپس می‌گویی: «الله اکبر» بعد به سجده می‌روی تا مفاصلت آرام گیرند. پس این کارها را در همه‌ی نمازت انجام بده [۴۹۰]. گاهی دست‌ها را با این تکبیر برمی‌افراشت [۴۹۱]، در سجده دوم همچون سجده اول عمل می‌کرد، سپس تکبیرگویان سر از سجده برمی‌داشت [۴۹۲]، و بدان شخص سفارش فرمود که در هر رکعت و سجده‌ای این کار را انجام بده [۴۹۳]، هر گاه چنین کردی نمازت کامل است و اگر چیزی از آن کاستی، نماز ناقص خواهد بود [۴۹۴]. گاهی دست‌ها را بلند می‌کرد [۴۹۵].

[۴۸۶] ابوداود، ترمذی، ابن ماجه و حاکم آورده‌اند. حاکم صحیحش دانسته و ذهبی موافق اوست. [۴۸۷] ابن ماجه با سندی حسن آورده و این دعا را امام احمد برگزیده است. اسحاق بن راهویه گفته است: اگر شخص خواست این دعا را سه بار بگوید و اگر خواست بگوید: اللهم اغفرلی ... زیرا هردوی آن‌ها از پیامبر روایت شده، همچنین در «مسائل امام احمد و اسحاق بن راهویه» روایت اسحاق مروزی (ص ۱۹) آمده است. [۴۸۸] این نکته مشروعیت اذکار مزبور را در نماز واجب نفی نمی‌کند، به خاطر عدم وجود فرق بین آن و نقل (مستحب) شافعی، احمد و اسحاق نیز چنین گفته‌اند. بنا به رأی آنان این مسئله در نماز واجب و مستحب جایز است. به طوری که ترمذی روایت کرده امام طحاوی نیز در «مشکل الآثار» آن را مشروع می‌داند و عقل سلیم همین را تأیید می‌کند. زیرا در نماز جایی نیست که ذکر، در آن مشروع نباشد. پس بجاست که قضیه در اینجا هم از همین قرار باشد. موضوع کاملاً روشن و واضح است. [۴۸۹] بخاری و مسلم. [۴۹۰] ابوداود و حاکم روایت کرده‌اند. حاکم صحیحش دانسته و ذهبی موافق اوست و بخش زاید آن را بخاری و مسلم روایت کرده‌اند. [۴۹۱] ابوعوانه و ابوداود با دو سند صحیح روایت کرده‌اند. احمد، مالک و شافعی در روایتی از آن‌ها، این رفع را پذیرفته‌اند. ر.ک: پاورفی ۲ از صفحه ۱۲۰. [۴۹۲] مسلم و بخاری. [۴۹۳] ابوداود و حاکم روایت کرده‌اند حاکم صحیحش دانسته و ذهبی موافق اوست. [۴۹۴] احمد و ترمذی روایت کرده‌اند و ترمذی صحیحش دانسته. [۴۹۵] ابوعوانه و ابوداود با دو سند صحیح روایت کرده‌اند. احمد و مالک و شافعی در روایتی از آن یاد کرده‌اند.