نماز پیامبر صلی الله علیه وسلم

فهرست کتاب

نماز صبح

نماز صبح

حضرت در نماز صبح سوره‌های طوال مفصل [۲۴۲]را می‌خواند [۲۴۳]. گاهی هم سورۀ واقعه و سوره‌هایی اینچنین در هر دو رکعت [۲۴۴]. در حجة الوداع سورۀ طور را خواند [۲۴۵].

گاهی نیز سوره‌هایی چون «ق» را در رکعت اول می‌خواند [۲۴۶]، گاهی نیز سوره‌های قصار مفصل چون ﴿إِذَا الشَّمْسُ كُوِّرَتْ١[التكوير: ۱]. را می‌خواند [۲۴۷]. یک بار «إذا زلزلت» را در دو رکعت خواند، به طوری که راوی می‌گوید: «نمی‌دانم که پیامبر دچار فراموشی شد یا عمداً چنین کرد» [۲۴۸]. یک بار در سفر بود که «معوذتین» را خواند [۲۴۹]. و به عقبه بن عامر فرمود: در نمازت معوذتین را بخوان، چرا که پناهندۀ به خدا پناهی چون آن دو، نخواهد یافت [۲۵۰]. گاهی بیش از شصت آیه می‌خواند [۲۵۱].

یکی از راویان حدیث می‌گوید: نمی‌دانم در یک رکعت چنین می‌کرد یا در هر رکعت؟! گاهی سوره روم [۲۵۲]و گاه «یس» می‌خواند [۲۵۳]. یک بار نماز صبح را در مکه با سورۀ مؤمنین آغاز کرد، تا رسید به ذکر موسی و هارون یا عیسی [۲۵۴]که [محل تردید بعضی از راویان است] سرفه‌ای کرد، سپس به رکوع رفت [۲۵۵]، گاهی هم سورۀ صافات را می‌خواند [۲۵۶]. در روزهای جمعه در رکعت اول سورۀ «سجده» و در رکعت دوم سورۀ «دهر» را می‌خواند [۲۵۷]، رکعت اول را طرد می‌داد و رکعت دوم را کوتاه می‌گزارد [۲۵۸].

[۲۴۲] دانشمندان، سوره‌های قرآن را به چهار دسته تقسیم کرده‌اند، الف: السبع الطوال، هفت سوره بلند قرآن همچون بقره، آل عمران، نساء و غیره. ب: المئون، سوره‌هایی چون یونس، هود، یوسف و غیره که حدوداً صد آیه دارد. ج: المثانی که محل اختلاف است بعضی گفته‌اند: از سوره دهم تا شانزدهم، وجوهی دیگر نیز برایش برشمرده‌اند. د: المفصل، سوره‌هایی که در آخر قرآن قرار گرفته‌اند. چون کوچک و کوتاهند و زیاد هم با بسمله فصل و جدا شده، مفصل نامیده شده‌اند. در نخستین سوره آن اختلاف هست، براساس قول نووی، مفصل خود برسه دسته است: ۱- طوال از حجرات تا بروج ۲- اوساط از طارق تا بینه ۳- قصار از زلزال تا ناس (مترجمان). [۲۴۳] نسائی و احمد با سند صحیح روایت کرده‌اند. [۲۴۴] احمد و ابن خزیمه (۱/۶۹/۱) حاکم نیز آن را آورده و صحیحش دانسته. ذهبی هم موافق اوست. [۲۴۵] بخاری و مسلم. [۲۴۶] مسلم و ترمذی نقل کرده‌اند و در «الإرواء الغلیل» (۳۴۵) تخریج شده است. [۲۴۷] مسلم و ابوداود. [۲۴۸] ابوداود و بیهقی با سند صحیح آورده‌اند. ظاهراً وی به منظور تشریع آن را عمداً انجام داده است. [۲۴۹] ابوداود و ابن خزیمه (۱/۶۹/۲) و ابن بشران در «الأمالی» و ابن أبی شیبه (۱۲/۱۷۶/۱) آن را آورده، حاکم صحیحش دانسته و ذهبی با وی موافق است. [۲۵۰] ابوداود و احمد با سند صحیح. [۲۵۱] بخاری و مسلم. [۲۵۲] نسائی و احمد و البزار. [۲۵۳] احمد با سند صحیح. [۲۵۴] منظور از ذکر موسی این آیه است که می‌فرماید: ﴿ثُمَّ أَرْسَلْنَا مُوسَى وَأَخَاهُ هَارُونَ بِآيَاتِنَا وَسُلْطَانٍ مُبِينٍ٤٥[المؤمنون: ۴۵]. و منظور از عیسی آیه بعدی است: ﴿وَجَعَلْنَا ابْنَ مَرْيَمَ وَأُمَّهُ آيَةً وَآوَيْنَاهُمَا إِلَى رَبْوَةٍ ذَاتِ قَرَارٍ وَمَعِينٍ٥٠[المؤمنون: ۵۰]. [۲۵۵] مسلم و بخاری به صورت تعلیق آورده‌اند و در «الإرواء» (۳۹۷) نیز تخریج شده است. [۲۵۶] أحمد و أبویعلی در «مسند» شان و مقدسی در «المختاره» آورده‌اند. [۲۵۷] بخاری و مسلم. [۲۵۸] بخاری و مسلم.