نماز شب
پیامبر در این نماز گاه با صدای بلند قرائت میکرد و گاه با صدای آهسته [۳۰۶]، قرائت سوره را گاهی کوتاه و گاهی طولانی میکرد؛ گاه نیز در اطالهاش مبالغه میکرد. عبدالله بن مسعود نقل میکند که شب را با پیامبر نماز میگزاردم، حضرت پیوسته ایستاده بود؛ به طوری که قصد کار بدی کردم. پرسیدند: چه کاری؟ گفت: میخواستم بنشینم و پیامبر را همراهی نکنم [۳۰۷]. حذیفه بن یمان نقل کرده که شبی با پیامبر نماز میگزاردم. پیامبر شروع به خواندن سوره بقره کرد؛ با خود گفتم: صد آیه را که بخواند به رکوع میرود؛ صد آیه را خواند و رکوع نکرد. باز گفتم: بقره را در دو رکعت میخواند ولی بقره را در همان رکعت خواند. گفتم: هم اکنون به رکوع میرود، ولی به رکوع نرفت و سورۀ نساء را هم شروع کرد و تا پایان خواند. سپس آل عمران را شروع کرد و تمام کرد [۳۰۸]. آیات را هم آرام و شمرده میخواند. چنانچه به آیهای میرسید که مضمون آن تسبیح بود تسبیح میکرد. اگر دعایی در آن میبود دعا میکرد و اگر شامل مفهوم تعویذ بود به خدا پناه میبرد. آن گاه به رکوع رفت [۳۰۹]. شبی با آن که بیمار بود و درد میکشید هر هفت سورۀ طولانی را خواند [۳۱۰]، و گاهی در هر رکعت تنها یک سوره را میخواند [۳۱۱]. هیچ گاه شنیده نشده که وی تمام قرآن را در یک شب خوانده باشد [۳۱۲]. به طوری که راضی نبود عبدالله بن عمرو این کار را بکند، به وی سفارش فرمود که: «اقْرَإِ الْقُرْآنَ فِى كُلِّ شَهْرٍ»«قرآن را در هر ماه یک بار بخوان» عبدالله عرض کرد بیش از این هم میتوانم. فرمود: «فَاقْرَأْهُ فِى عِشْرِينَ لَيْلَةً»«قرآن را در بیست شب تمام کن» گفت: بیش از این هم قادرم. فرمود: «فَاقْرَأْهُ فِى سَبْعٍ وَلاَ تَزِدْ عَلَى ذَلِكَ» [۳۱۳]. «در هفت شب قرآن را کامل بخوان، ولی زیادهتر از این مرو» بعدها به او اجازه داد که قرآن را در پنج [۳۱۴]یا سه شب [۳۱۵]بطور کامل تلاوت کند. قرائت قرآن را در کمتر از این مدت نهی فرمود. دلیل آن را نیز چنین برشمرده است: «مَنْ قَرَأَ الْقُرْآنَ فِى أَقَلَّ مِنْ ثَلاَثٍ لَمْ يَفْقَهْهُ» [۳۱۶]. «هر کس همه قرآن را در کمتر از سه شبانهروز کامل بخواند آن را نمیفهمد». در روایتی دیگر چنین آمده: «لاَ يَفْقَهُ مَنْ قَرَأَ الْقُرْآنَ فِى أَقَلَّ مِنْ ثَلاَثٍ» [۳۱۷]. «کسی که در کمتر از سه شبانهروز قرآن را بخواند آن را در نمییابد». همچنین فرموده است: «فَإِنَّ لِكُلِّ عَابِدٍ شِرَةٌ وَلِكُلِّ شِرَةٍ فَتْرَةٌ فَإِمَّا إِلَى سُنَّةٍ وَإِمَّا إِلَى بِدْعَةٍ فَمَنْ كَانَتْ فَتْرَتُهُ إِلَى سُنَّةٍ فَقَدِ اهْتَدَى وَمَنْ كَانَتْ فَتْرَتُهُ إِلَى غَيْرِ ذَلِكَ فَقَدْ هَلَكَ» [۳۱۸]. «هر عبادتگری شتاب و نشاطی دارد. هر شتاب و نشاطی نیز فرجامش سستی است. این سستی، یا به سنت راه میبرد یا به بدعت. اگر به سنت راه برد آن شخص هدایت یافته است وگرنه هلاک میشود».
این سختگیری در اموری است که مسلمانان در اعمالی که میخواهند به خداوند تقرب جویند از خود انتظار دارند؛ در حالی که رسول خدا در این امور کمتر از این سختگیری را برای آنان میپسندد و به آنان دستور داده است که در اعمال صالحشان به چیزی تمسک جویند که بر آن دوام یابند و تا هنگام دیدار با پروردگار بر آن پایدار باشند. در بیان چنین معنایی است که وی فرمود: «أَحَبُّ الأَعْمَالِ إِلَى اللَّهِ تَعَالَى أَدْوَمُهَا وَإِنْ قَلَّ»«دوستداشتنیترین اعمال نزد خدا با دوامترین آن است هر چند کم باشد» [۳۱۹]. بدین سبب خود حضرت تمامی قرآن را در کمتر از سه شبانه روز نمیخواند [۳۲۰]، و میفرمود: «مَنْ صَلَّى فِي لَيْلَةٍ بِمِئَتَيْ آيَةٍ، فَإِنَّهُ يُكْتَبُ مِنَ الْقَانِتِينَ الْمُخْلِصِينَ» [۳۲۱]. «کسی که در یک شب دویست آیه بخواند از زمره مطیعان مخلص خواهد شد» وی هر شب سورههایی «بنی اسرائیل» و «زمر» را میخواند و نیز میفرمود: «مَنْ صَلَّى فِي لَيْلَةٍ بِمِئَةِ آيَةٍ، لَمْ يُكْتَبْ مِنَ الْغَافِلِينَ» [۳۲۲]. «کسی که در یک شب صد آیه بخواند جزو غافلان نخواهد بود». گاهی در هر رکعت حدوداً پنجاه آیه یا بیشتر میخواند [۳۲۳]. گاهی آیاتی در حدود سورۀ «مزمل» را میخواند [۳۲۴]. پیامبر (جز در موارد نادر) تمام شب را نماز نمیگزارد [۳۲۵].
عبدالله بن خباب بن أرت (وی در جنگ بدر در رکاب پیامبر بود) یک شب کامل تا نزدیک صبح مراقب رسول خدا بود. چون از نماز فارغ شد، خباب خطاب به پیامبرگفت: پدر و مادرم فدایت باد، نمازی را امشب گزاردی که تاکنون نظیر آن را ندیده بودم. پیامبر فرمود: آری، این نماز رجا و خوف بود. از پروردگارم سه چیز را درخواست کردم که دو مورد آنها را عطا کرد و سومی را رد نمود؛ از خداوند خواستم تا با چیزی که امتهای دیگر را هلاک کرد ما را هلاک نکند (و در روایتی: امتم را با قحطی هلاک نکند) که عطایش کرد. همچنین دعا کردم که دشمنان بیگانه را بر ما تسلط نبخشد که آن را هم عطا کرد. همچنین از حضرتش خواستم تا ما را گروه گروه نکند که این دعا را رد کرد [۳۲۶]. شبی را پیامبر با زمزمه و تکرار این آیه به صبح رساند:
﴿إِنْ تُعَذِّبْهُمْ فَإِنَّهُمْ عِبَادُكَ وَإِنْ تَغْفِرْ لَهُمْ فَإِنَّكَ أَنْتَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ١١٨﴾[المائدة:۱۱۸].
«اگر عذابشان کنی بندگان تواند و اگر ببخشایی به راستی که تو عزیز و حکیمی».
با آن به رکوع و سجده میرفت و دعا میکرد. چون صبح شد ابوذر گفت: ای رسول خدا، تا صبح تو پیوسته این آیه را میخواندی و با آن به رکوع و سجود میرفتی و دعا میکردی، حال آنکه خداوند تمام قرآن را به تو آموخته است. اگر یکی از ما این کار را میکرد بر او خشمگین میشدیم. فرمود: از خداوند شفاعت امتم را خواستم و او هم آن را به من عطا کرد و اگر خدا بخواهد شامل حال آن کس که برای خداوند شریکی نگیرد خواهد شد [۳۲۷].
مردی به پیامبر گفت: ای رسول خدا! همسایهای دارم که نماز شب میخواند و جز سورۀ ﴿قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ١﴾چیزی نمیخواند. مرتب آن را زمزمه و تکرار میکند و چیزی نمیافزاید انگار این شخص ﴿قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ١﴾را ناچیز میشمرد، گویی اگر چنین کند او را چیزی میشود. حضرت فرمود: «قسم به کسی که جانم در دست اوست، سوره ﴿قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ١﴾برابر ثلث قرآن است» [۳۲۸].
[۳۰۶] روایت نسائی با سند صحیح. [۳۰۷] بخاری و مسلم [۳۰۸] تقدیم سوره نساء بر آل عمران که در این روایت آمده دلیلی است بر جایز بودن ترک مراعات ترتیب مصحف عثمانی در قرائت. [۳۰۹] مسلم و نسائی. [۳۱۰] ابویعلی آن را آورده، همچنین حاکم صحیحش دانسته است. ذهبی هم با وی موافق است. در روایتی «طول» ضبط شده است. ابن اثیر گوید: با ضم، جمع طولی است. مثل: الکبری و الکبر و سبع الطوال عبارتند از بقره، آل عمران، نساء، مائده، انعام، اعراف، توبه. [۳۱۱] ابوداود و نسایی با سند صحیح آوردهاند. [۳۱۲] مسلم و ابوداود. [۳۱۳] بخاری و مسلم. [۳۱۴] نسائی آورده است. ترمذی نیز آن را روایت نموده و صحیحش دانسته است. [۳۱۵] بخاری و احمد. [۳۱۶] احمد با سند صحیح. [۳۱۷] دارمی آن را آورده ترمذی نیز آورده و صحیحش دانسته است. [۳۱۸] احمد آن را آورده و ابن حبان نیز در «صحیحش» شرة (با کسر شین و تشدید راء): نشاط و همت؛ شرة الشباب: آغاز و حدّت جوانی. امام طحاوی میگوید: شرة، حدت و نشاط در کارهاست که مسلمانان در اعمالشان آن را از خودشان میطلبند تا با آن به خدای عزوجل تقرب یابند. رسول اللهصدوستدار کسانی است که در اعمالشان تندروی نمیکنند چرا که این افراد بناچار از تندرویشان خواهند کاست. وی فرموده است: به اعمال صالحهای تمسک کنید که عمل و پایبندی به آنها تا دیدار پروردگار بادوام باشد و در تفسیر همین معنی از رسولاللهصنقل است که فرمود: «أحب الأعمال إلى الله أدومها وإن قل»و این حدیث که از روایت عایشه است صحیح و متفق علیه است. [۳۱۹] حدیث متفق علیه است و از عایشه نقل شده است. [۳۲۰] ابن سعد (۱/۳۷۶) و ابوشیخ در «أخلاق النبی» (۲۸۱). [۳۲۱] دارمی آن را آورده، حاکم نیز روایت کرده و صحیحش دانسته است، ذهبی نیز با وی موافق است. [۳۲۲] دارمی روایت کرده، حاکم نیز آورده است و صحیحش دانسته و ذهبی هم با وی موافق است. [۳۲۳] بخاری و ابوداود. [۳۲۴] احمد و ابوداود با سند صحیح. [۳۲۵] مسلم و ابوداود آوردهاند. به نظرم این حدیث و احادیثی دیگر بیانگر کراهت بیدار ماندن در تمام شب به صورت همیشگی یا بیشتر اوقات میباشد، زیرا خلاف سنت است و اگر بیداری تمام شب بهتر بود حتماً پیامبر آن را از دست نمیداد. و مسلماً بهترین شیوه، شیوه پیامبر است. نباید فریب آن چیزی را خورد که درباره ابوحنیفه روایت شده مبنی بر اینکه چهل سال نماز صبح را با وضوی نماز عشا میخواند؛ زیرا اساس ندارد. علامه فیروزآبادی در «الرد علی المعترض» (۴۴/۱) میگوید: این مطلب از دروغهای واضحی است که نسبت دادن آن به امام سزاوار نیست و در آن هیچ فضیلتی هم نیست. برای چنین امامی شایسته بود که کار بهتر را انجام دهد و بیتردید تجدید وضو برای هر نماز بهتر است. این نکته که درباره او گفته شده اگر بدین معنا باشد که وی چهل سال به صورت متوالی شبها را بیدار میماند، محال است. و از خرافات بعضی از متعصبان نادان است که در مورد ابوحنیفه و دیگران گفتهاند و همهاش کذب و دروغ است. [۳۲۶] نسائی، احمد و طبرانی (۱/۱۸۷/۲) آوردهاند. ترمذی هم صحیحش دانسته. [۳۲۷] نسائی، ابن خزیمه (۱/۱۷۰/۱) و احمد و ابن نصر روایت نمودهاند. حاکم نیز روایت کرده و صحیحش دانسته است. ذهبی نیز با وی موافق است. [۳۲۸] احمد و بخاری.