وجوب صلوات بر پیامبر
پیامبر شنید که مردی در نمازش دعا میکرد و خدا را تمجید نمیکرد و بر حضرت نیز صلوات نمیفرستاد فرمود: عجل هذا (این مرد عجله میکند) آن گاه او را خواست و به او و دیگران متذکر شد که: «إذَا صَلَّى أَحَدُكُمْ فَلْيَبْدَأْ بِتَحْمِيدِ رَبِّهِ وَالثَّنَاءِ عَلَيْهِ، ثُمَّ يُصَلِّي (وفي رواية ليُصل) عَلَى النَّبِيِّ ج، ثُمَّ يَدْعُو بِمَا شَاءَ» [۵۶۷]. «هر گاه یکی از شما نماز میگزارد با حمد و ثنای پروردگارش شروع کند، آن گاه حضرت بر پیامبر صلوات بفرستد و سپس هر چه میخواهد دعا کند». حضرت مردی را دید که نماز میگزارد و خدا را تمجید و ستایش میکرد و بر پیامبر صلوات میفرستاد، پس گفت: «ادْعُ تُجَبْ وَسَلْ تُعْطَ» [۵۶۸]. «دعا کن اجابت میشوی، بخواه که به تو داده میشود».
[۵۶۷] احمد، ابوداود، ابن خزیمه (۱/۸۳/۲) و حاکم روایت کردهاند؛ حاکم صحیحش دانسته و ذهبی موافق اوست. با عنایت به دستور پیامبرصباید دانست که این حدیث بیانگر وجوب درود فرستادن بر پیامبرصدر این تشهد است. نظر امام شافعی و احمد، در آخرین روایتی که از وی شده، وجوب آن است. پیش از آنان گروهی از صحابه و غیره چنین گفتهاند. بدین جهت آجری در «الشریعة» (ص۴۱۵) میگوید: «هر کس در تشهد آخر بر پیامبر درود نفرستد اعاده نماز بر وی واجب است». بدین جهت به خاطر قول به وجوب تشهد اخیر، امام شافعی را به شذوز و تکروی متهم کند، انصاف به خرج نداده است. چنان که فقیه هیثمی در «الدر المنضود في الصلاة والسلام علی صاحب المقام المحمود»(ق ۱۳-۱۶) بیان کرده است. [۵۶۸] نسائی با سند صحیح.