قرائت پس از فاتحه
پیامبرصپس از فاتحه سورهای غیر از فاتحه را میخواند، گاهی آن را طول میداد و گاهی به خاطر سرفه یا بیماری و یا شنیدن گریۀ کودکی کوتاهش میکرد. چنانکه انس بن مالک روایت میکند که روزی به هنگام گزاردن نماز صبح، حضرت سوره را کوتاه کرد. در روایتی دیگر آمده که نماز صبح را با خواندن دو سوره که کوتاهترین سورههای قرآن است گزارد، عرض شد: ای رسول خدا! چرا نماز را کوتاه کردی؟ فرمود: «سَمِعْتُ بُكَاءَ صَبِىٍّ فَظَنَنْتُ أَنَّ أُمَّهُ مَعَنَا تُصَلِّى فَأَرَدْتُ أَنْ أُفْرِغَ لَهُ أُمَّهُ» [۲۱۵]. «صدای گریه کودکی را شنیدم، گمان کردم که مادرش با ما نماز میگزارد، خواستم مادرش زودتر به وی بپردازد» [۲۱۶]. و میفرمود: «إِنِّى لأَدْخُلُ فِى الصَّلاَةِ وَأَنَا أُرِيدُ إِطَالَتَهَا، فَأَسْمَعُ بُكَاءَ الصَّبِىِّ، فَأَتَجَوَّزُ فِى صَلاَتِى مِمَّا أَعْلَمُ مِنْ شِدَّةِ وَجْدِ أُمِّهِ مِنْ بُكَائِهِ» [۲۱۷]. «وارد نماز که میشوم قصد اطالۀ آن را دارم، لیکن چون صدای گریۀ کودکی را میشنوم به خاطر شدت اندوهی که در مادر به خاطر گریۀ کودک سراغ دارم نماز را کوتاه میکنم». رسول خدا سوره را از اول شروع میکرد و در بیشتر احوال تا آخر میخواند [۲۱۸]. و میفرمود: «أَعْطُوا كُلَّ سُورَةٍ حَظَّهَا مِنَ الرُّكُوعِ وَالسُّجُودِ» [۲۱۹]. «به هر سورهای بهرهاش را از رکوع و سجود ببخشید» و در عبارتی چنین آمده: «لِكلِّ سُورَةٍ رَكعَةٌ» [۲۲۰]«هر سورهای رکعتی دارد» گاهی سوره را در دو رکعت میخواند [۲۲۱]. گاهی همهاش را در رکعت دوم تکرار میکرد [۲۲۲]. و گاه دو سوره یا بیشتر را در یک رکعت با هم میخواند [۲۲۳]. مردی از انصار در مسجد قبا امامت میکرد؛ عادت داشت هر گاه که سوره را میخواند ﴿قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ١﴾را تا پایان بخواند، سپس سورهای دیگر میخواند و در هر رکعتی چنین میکرد. دوستانش به وی گفتند: نخست این سوره را میخوانی و سپس گمان میکنی که کافی نیست و سورهای دیگر با آن میخوانی. یا ﴿قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ١﴾را به تنهایی بخوان، یا اینکه سورهای دیگرا را. وی گفت: خواندن ﴿قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ١﴾را ترک نمیکنم. اگر دوست دارید که امامتتان را برعهده داشته باشم همین شیوه را خواهم داشت و اگر دوست ندارید امامتتان را ترک میکنم؛ اما چون آنان میدیدند که او در امامت از همه برتر است دوست نداشتند که کسی غیر او امامشان باشد. چون پیامبر نزدشان آمد قضیه را برایش باز گفتند: پیامبر پرسید: ای فلان! چه چیز سبب شده که از توصیۀ دوستانت سرباز زنی و چه چیز وادارت کرده که این سوره را در هر رکعتی بخوانی؟ وی جواب داد: چون آن را دوست دارم. حضرت فرمود: همین دوست داشتن سورۀ توحید تو را وارد بهشت خواهد کرد [۲۲۴].
[۲۱۵] احمد با سند صحیحی روایتش نموده. حدیث دیگر را ابن أبی داود در «المصاحف» (۴/۱۴/۲) آورده. [۲۱۶] از این روایت و امثال آن چنین برداشت میشود که بردن کودکان به مساجد صحیح است برخلاف حدیثی که بر زبانها متداول است و میگوید: کودکانتان را از مساجد دور کنید که چنین حدیثی ضعیف است و به اتفاق محدثین به آن استناد نمیشود. از جمله افرادی که آن را ضعیف داشتهاند: ابن جوزی، منذری، هیثمی، حافظ ابن حجر عسقلانی و بوصیری و عبدالحق اشبیلی گفته است: این حدیث بیاساس است. [۲۱۷] بخاری و مسلم. [۲۱۸] احادیث فراوانی بر این مطلب دلالت دارند که بعد ذکر خواهد شد. [۲۱۹] ابن أبی شیبه (۱/۱۰۰/۱) و أحمد و عبدالغنی المقدسی در «السنن» (۹/۲) با سند صحیحی آوردهاند. [۲۲۰] ابن نصر و طحاوی با سند صحیح روایتش کردهاند و به عقیده من، معنی حدیث این است در هر رکعت سورهای کامل بخوانید، تا بهره آن رکعت بدان کامل شود و این امر مستحب است؛ به دلایلی که میآید. [۲۲۱] احمد و ابویعلی به دو صورت روایت کردهاند. در این باره به قرائت در نماز صبح رجوع شود. [۲۲۲] چنانکه در نماز صبح آن را انجام داده که به زودی میآید. [۲۲۳] تفصیل و تحقیق آن به زودی خواهد آمد. [۲۲۴] بخاری این حدیث را به صورت معلق روایت نموده است. معلق به معنی سقوط راوی از سلسله راویان است، یعنی آنکه بخاری از استاد خود روایت نکرده، بلکه از استاد استادش که او را هم ندیده روایت نموده) ترمذی نیز به صورت «موصول» آن را روایت کرده و صحیحش دانسته است.