سجده بر زمین و حصیر
پیامبر بر زمین زیاد سجده میکرد [۴۶۷]. اصحابش در گرمای زیاد با وی نماز میگزاردند؛ چنانچه یکی از آنان نمیتوانست که پیشانی بر زمین نهد، لباسش را پهن میکرد و بر آن سجده میکرد [۴۶۸]. میفرمود: «وَجُعِلَتِ الأَرْضُ كُلُّهَا لِى وَلأُمَّتِى مَسْجِداً وَطَهُوراً فَأَيْنَمَا أَدْرَكَتْ رَجُلاً مِنْ أُمَّتِى الصَّلاَةُ فَعِنْدَهُ مَسْجِدُهُ وَعِنْدَهُ طَهُورُهُ (وَكَانَ مَنْ قَبْلِى يُعَظِّمُونَ ذَلِكَ إِنَّمَا كَانُوا يُصَلُّونَ فِى كَنَائِسِهِمْ وَبِيَعِهِمْ» [۴۶۹]. «تمام زمین برای من و امتم سجدهگاه و وسیلهی طهارت قرار داده شده است. در هر جا برای یک از افراد امتم وقت نماز فرا برسد مسجد و وسیلهی طهارت وی همان جاست. کسانی که پیش از من بودند، این چیز را بزرگ (و گران) میدانستند، به طوری که فقط در کنیسهها و کلیساها نماز میگزاردند».
بر آب گل نیز سجده میکرد؛ به طوری که در سپیده دم بیست و یکم رمضان باران بارید و از سقف مسجد که از چوب درخت خرما بود آب چکه کرد. وی در آب و گل سجده کرد. ابوسعید خدری گفته است: با چشمان خود پیامبر خدا را دیدم که بر پیشانی و بینیاش اثر آب و گل بود [۴۷۰]. گاهی هم برچیز تمیزی چون شاخۀ خرما [۴۷۱]یا حصیر نماز میگزارد [۴۷۲]. یک بار برحصیری نماز گزارد که از بس پهن شده بود، سیاه شده بود [۴۷۳].
[۴۶۷] چون مسجد پیامبر با حصیر و مانند آن مفروش نبود. احادیث فراوان دیگری هم دلالت بر این نکته دارد؛ مانند حدیث بعدی و حدیث دیگری به روایت ابوسعید که خواهد آمد. [۴۶۸] مسلم و ابوعوانه. [۴۶۹] احمد، سراج و بیهقی با سند صحیح. [۴۷۰] بخاری و مسلم. [۴۷۱] همان. [۴۷۲] مسلم و ابوعوانه. [۴۷۳] بخاری و مسلم. حدیث دلیل است بر آنکه نشستن بر روی چیزی به منزله پوشیدن آن است و دلالت دارد بر تحریم جلوس بر حریر به خاطر اثبات نهی از پوشیدن آن در صحیحین و سایر منابع، حتی از نشستن بر آن به طور صریح نهی شده است. نباید به خاطر اقدام بعضی از بزرگان به نشستن بر روی آن فریب خورد.