جمع بین سورههای نظیر هم و دیگر سورهها در یک رکعت
پیامبر، نظایر را از سورههای مفصل [۲۲۵]با هم قرائت میکرد. وی سورۀ «الرحمان» و «النجم» را در یک رکعت، «اقترب» و «الحاقة» را در رکعتی، «طور» و «ذاریات» را در رکعتی، «واقعه» و «قلم» را در یک رکعت و «معارج» و «نازعات» را در رکعتی، «مطففین» و «عبس» را در رکعتی، «مدثر» و «مزمل» را در رکعتی «انسان» و «قیامت» را در رکعتی «نبأ» و «مرسلات» را در رکعتی و «دخان» و «تکویر» را در یک رکعت با هم میخواند [۲۲۶].
گاهی چند سوره از سبع طوال مانند بقره و نساء و آل عمران را در یک رکعت نماز شب با هم جمع میکرد (که توضیحش خواهد آمد) میفرمود: «أَفْضَلُ الصَّلَاةِ طُولُ القِيَامِ» [۲۲۷]. «بهترین نماز، نمازی است که قیامش طولانی باشد». هنگامی که این آیه را میخواند: ﴿أَلَيْسَ ذَلِكَ بِقَادِرٍ عَلَى أَنْ يُحْيِيَ الْمَوْتَى٤٠﴾[القيامة: ۴۰]. «آیا خداوند نمیتواند مردگان را زنده کند؟!» میگفت: سبحانك فبلی؛ «خداوندا! پاک و منزهی، آری میتوانی» و چون ﴿سَبِّحِ اسْمَ رَبِّكَ الْأَعْلَى١﴾[الأعلى: ۱]. «نام پروردگار برتر خویش را تسبیح گوی» را بر زبان جاری میکرد، میگفت: سُبْحانَ رَبِّيَ الأَعْلَی [۲۲۸]. «پاک و منزه است پروردگار بلند مرتبهام».
[۲۲۵] نظایر به سورههایی گفته میشود که از حیث معنا و مفهوم همانند باشند، مانند موعظه یا حکم یا قصص. بنا بر قول صحیحتر، آغاز سورههای مفصل از «ق» به بعد است و پایان آن هم به اتفاق همه، پایان قرآن است. [۲۲۶] بخاری و مسلم. [۲۲۷] مسلم و طحاوی. [۲۲۸] ابوداود و بیهقی با سند صحیحی آوردهاند که مطلق است؛ زیرا شامل قرائت در نماز و غیر آن میشود. ابن أبی شیبه (۲/۱۳۲/۲) از ابوموسی اشعری و مغیره نقل میکند که آنان آن را در نماز واجب میگفتند. مطلق بودنش را هم از عمر و علی نقل نموده است.