خواندن قنوت در نماز وتر
پیامبر در رکعت وتر [۵۵۷]گاهی [۵۵۸]قنوت میخواند. این قنوت پیش از رکوع بود [۵۵۹]. به حسن ابن علی یاد داد که پس از فراغت در وتر چنین بخواند: «اللَّهُمَّ اهْدِنِيْ فِيْمَنْ هَدَيْتَ، وَعَافِنِيْ فِيْمَنْ عَافَيْتَ، وَتَوَلَّنِيْ فِيْمَنْ تَوَلَّيْتَ، وَبَارِكْ لِيْ فِيْمَا أَعْطَيْتَ، وَقِنِيْ شَرَّ مَا قَضَيْتَ، فَإِنَّكَ تَقْضِيْ وَلاَ يُقْضَى عَلَيْكَ، إِنَّهُ لاَ يَذِلُّ مَنْ وَالَيْتَ [وَلاَ يَعِزُّ مَنْ عَادَيْتَ]، تَبَارَكْتَ رَبَّنَا وَتَعَالَيْتَ (ولا ملجأ ولا منجأ إلا إليك)» [۵۶۰]. «خداوندا! هدایتم کن با کسانی که هدایتشان کردی، عافیتم ده همراه کسانی که عافیتشان دادی، سرپرستیام کن با آنان که سرپرستیشان کردهای و در آنچه به من عطا کردهای برکت ده. مرا از بدی آنچه مقدر فرمودهای حفظ کن، چون تو داوری میکنی و علیه تو داوری نمیشود، کسی را که دوست بداری خوار نمیشود و کسی که دشمنش شوی بزرگ و عزیز نمیگردد و تو مبارک و بزرگواری، گریزی از تو جز به سوی تو نیست».
[۵۵۷] ابن نصر و دارقطنی با سند صحیح. [۵۵۸] علت اینکه گفتهایم: «گاهی» این است که صحابهای که راوی نماز وتر بودهاند قنوت را در آن ذکر نکردهاند. اگر پیامبر همیشه در وتر قنوت میخواند همگی روایت میکردند. تنها ابی ابن کعب این را روایت کردهاست و این دلیل است بر اینکه وی گاهی آن را انجام میداده و باز دلیل است بر اینکه قنوت در وتر واجب نیست و این مذهب جمهور علماست. بدین جهت ابن همام در «فتح القدیر» (۱/۳۰۶، ۳۵۹، ۳۶۰) گفته است که: قول وجوب آن ضعیف است و دلیلی برای اثباتش نیست. این سخن ناشی از انصاف و عدم تعصب اوست. چون این نظر وی خلاف مذهب اوست. [۵۵۹] ابن أبی شبیه (۱۲/۴۱/۱) ابوداود، نسائی در «السنن الکبری» (ق ۲۱۸/۱-۲)، احمد، طبرانی، بیهقی و ابن عساکر (۴/۲۴۴/۲) با سند صحیح آوردهاند. ابن منده در «التوحید» (۷۰/۲) با سندی دیگر که حسن است تنها دعا را تخریج کرده. این حدیث در «الإرواء» (۴۲۶) تخریج شده است. نکته: نسائی در آخر قنوت «و صلی الله علی النبي الأمی»را میافزاید که اسنادش ضعیف است این انتقاد را حافظ ابن حجر، قسطلانی، زرقانی و دیگران از وی گرفتهاند لذا آنها را به خاطر شرطی که در مقدمه کتاب ذکر کردیم وارد نساختیم. عزبن عبدالسلام در «الفتاوی» (۶۶/۱- سال ۱۹۶۲) میگوید: صلوات بر رسولالله در قنوت صحیح نیست و چیزی هم بر نماز او نباید افزود. در این سخن وی نکتهای است و آن اینکه نباید بدعت حسنه را هم توسعه داد، چنانکه بعضی از متأخران بدان عاملند. جز اینکه در روایت مربوط به امامت ابی بن کعب آمده که در ماه رمضان وی در آخر قنوت بر پیامبر صلوات میفرستاد و این در زمان عمر بود که ابن خزیمه در «صحیحش» (۱۰۹۷) روایت کرده است؛ همچنین عین همین مطلب از ابی حلیمه معاذ انصاری که امامت مردم را میکرد نیز روایت گشته که اسماعیل قاضی (شماره ۱۰۷) و دیگران روایت کردهاند. پس آن قسمت زیادی مشروعیت دارد؛ چرا که سلف بدان عمل میکردهاند. [۵۶۰] ابن خزیمه (۱/۱۱۹/۲) همچنین ابن ابی شیبه و دیگران.