نماز پیامبر صلی الله علیه وسلم

فهرست کتاب

انگیزۀ تألیف کتاب

انگیزۀ تألیف کتاب

چون کتاب جامع و کاملی در این موضوع نیافتم، بر خود واجب دانستم تا برای برادران مسلمانی که تلاش و همشان را در عبادت، مصروف اقتدا به پیامبر می‌دارند کتابی تدوین کنم که تمامی مسایل مربوط به کیفیت نماز پیامبر را از تکبیر تا تسلیم در برداشته باشد؛ به گونه‌ای که عمل بدان را برای دوستداران پیامبر آسان گرداند و بدین طریق آنان را در قیام به تحقق امر او در حدیثی که پیشتر آوردیم: «صَلُّوا كَمَا رَأَيْتُمُونِي أُصَلِّي»آگاه سازد. لذا آستین همت بالا زدم و به بررسی احادیث مربوط به آن در کتاب‌های مختلف حدیث پرداختیم. نتیجۀ تحقیقاتم کتابی شد که اینک در دست شماست. قبل از شروع به کار با خودم عهد کردم که از وارد کردن احادیثی که با قواعد علم حدیث و اصول آن مطابق نیست خودداری کنم؛ لذا برحسب قواعد و اصول علم حدیث به تمامی احادیثی که به صورت انفرادی آن را روایت کرده بود، فردی «مجهول» و یا «ضعیف» بودند چه در قسمت هیأت‌های نماز وچه در اذکار یا فضایل و ... اعتنایی نکردم؛ چون معتقدم که احادیث ثابت و مقبول [۱۶]، ما را از احادیث ضعیفی که جز ایجاد ظن و گمان بهره‌ای ندارند بی‌نیاز می‌کنند. چنانکه خدای متعال می‌فرماید:

﴿وَإِنَّ الظَّنَّ لَا يُغْنِي مِنَ الْحَقِّ شَيْئًا٢٨[النجم: ۲۸].

«ظن و گمان در فهم حقیقت سودی ندارد».

و پیامبر فرمود: «إيَّاكُمْ وَالظَّنَّ، فَإِنَّ الظَّنَّ أَكْذَبُ الْحَدِيثِ» [۱۷]، «از ظن و گمان برحذر باشید، زیرا ظن و گمان دروغترین سخنان است». پس خدای متعال ما را از عمل کردن به ظن و گمان وا نداشته و رسول گرامی‌اش نیز از آن نهی کرده می‌فرماید: «اتَّقُوا الْحَدِيثَ عَنِّى إِلاَّ مَا عَلِمْتُمْ» [۱۸]«از نقل حدیث من، جز در مواردی که می‌دانید از من است بپرهیزید». پس وقتی روایت حدیث ضعیف نهی شده شایسته‌تر آن است که از عمل به آن پرهیز شود. کتاب را در دو قسمت بالا و پایین تنظیم کرده‌ام. نخست متن کتاب که نص احادیث را آورده‌ام و نیز عبارات مربوط به آن را در جاهایی که مناسب است به طوری که کتاب از آغاز تا پایان شکل منسجمی به خود گرفته است. در حفظ و ضبط نص حدیث و شکل دقیق ملفوظ آن در کتب سنت دقت زیاد داشتم. گاهی در مورد الفاظ حدیث گوناگون آمده که من یک مورد از آن‌ها را به اقتضای تألیف آوردم اما تذکر داده‌ام که در لفظی دیگر چنین آمده یا در روایتی چنان و به منظور تسهیل در مطالعه و مراجعه جز در مواردی نادر راویان صحابه را ذکر نکردم و نیز اینکه کدام یک از ائمۀ حدیث آن را روایت کرده‌اند.

اما بخش دوم به منزله شرح ماقبل آن است. احادیث وارده در بخش اول را تخریج کرده‌ام.

تلاش کرده‌ام تا الفاظ و طرق آن را با اسنادها و شواهدشان به منظور جرح و تعدیل و تصحیح و تضعیف احادیث مطابق قواعد علم حدیث بیاورم. به طوری که بسیاری از این عبارات و الفاظ در روایت‌های دیگر به شکل دیگری آمده که من آن را به حدیث آمده در قسمت بالا افزودم به طوری که با اصل آن انسجام داشته باشد. در میان دو قلاب ] [ به این نکته اشاره کرده‌ام. اما اگر منبع حدیث و تخریج کننده‌اش یک صحابی باشد آن را بیان نکرده‌ام و در موارد دیگر آن را به گونه‌ای دیگر عمل شده است به طوری که در ادعیه استفتاح و سایر موارد خواهی دید. این روش خوب و بی‌نظیری است که در هیچ کتابی به کارگرفته نشده است.

سپاس خدایی را که با نعمتش کارهای شایسته کامل می‌شوند.

سپس مذاهب علما را در خصوص حدیث تخریج شده همراه با استدلال هریک له یا علیه آن روایت ذکر کرده‌ایم. پس از آن از بحثی که در قسمت بالا آورده‌ایم خلوص می‌یابیم. مواردی هست که نص و پایه و اساسی در سنت ندارند بلکه نظر مجتهدی است، این قبیل موارد در کتاب نیامده‌اند.

اما به خاطر گرفتاری‌ها و پیش آمدهایی که داشتم انتشار کتاب به شکلی که هر دو بخش را شامل باشد برایم میسر نبود لذا مصلحت دیدیم که بخش اول را مستقل از دیگری منتشر کنیم و آن را «صفة صلاة النبيصمن التكبير إلى التسليم كأنك تراها» بنامیم. از خداوند می‌طلبم که این تلاش خالصانه برای حضرتش را بپذیرد و با آن به برادران مؤمنم منفعت برساند. إنه سمیع مجیب.

[۱۶] از دیدگاه محدثین، حدیث ثابت شامل «صحیح و حسن» می‌باشد. صحیح یا صحیح‌لذاته است یا صحیح لغیره، و حسن نیز یا حسن لذاته است یا حسن لغیره، هرکدام که باشد از نظر محدثین برابر است و مقبول. [۱۷] بخاری و مسلم روایت کرده‌اند و در (تخریج الحلال والحرام استاد قرضاوی (شماره ۴۱۲) نیز آمده، این کتاب در انتشارات المکتب الإسلامی تحت عنوان (غایة المرام فی تخریج أحادیث الحلال والحرام» به چاپ رسیده است. [۱۸] ترمذی، احمد و ابن ابی شبیه آن را استخراج کرده‌اند. شیخ محمد سعید حلبی در «مسلسلات» (۱/۲) آن را به بخاری نسبت داده و بدین صورت دچار وهم و اشتباه شده است. بعدها برایم روشن شد که این حدیث ضعیف است و پیشتر در صحیح دانستن آن به سبب اسناد ابن ابی شبیه در آن، از مناوی تبعیت می‌کردم، لیکن بعد بر ضعف آن وقوف یافتم و دیدم که کاملاً ضعیف است، چون سند آن همان سند ترمذی و دیگران بود. (ر.ک سلسلة الأحادیث الضعیفة شماره ۱۷۸۳). گاهی به جای این سخن عبارت دیگری از پیامبر آورده شده که «مَنْ حَدَّثَ عَنِّى بِحَدِیثٍ یرَى أَنَّهُ كذِبٌ فَهُوَ أَحَدُ الْكاذِبِینَ»که مسلم و دیگران روایت کرده‌اند. ر.ک. مقدمة سلسلة الأحادیث الضعیفة، مجلد اول. این حدیث صما را از آن بی‌نیاز می‌کند: «إِیاكمْ وَكثْرَةَ الْحَدِیثِ عَنِّى مَنْ قَالَ عَلَىَّ فَلاَ یقُولَنَّ إِلاَّ حَقًّا أَوْ صِدْقاً فَمَنْ قَالَ عَلَىَّ مَا لَمْ أَقُلْ فَلْیتَبَوَّأْ مَقْعَدَهُ مِنَ النَّارِ»«از روایت کردن فراوان حدیث از من بپرهیزید. کسی که از من سخن بگوید جز به حق و از روی صدق نباید سخن بگوید و اگر کسی چیزی به من نسبت دهد که آن را نگقته باشم جای آن دوزخ خواهد بود». ابن ابی شبیه (۸/۷۶۰) و احمد و دیگران روایت کرده‌اند در «الصحیحة ۱۷۵۳» تخریج شده.