اذکار رکوع
پیامبر در این رکن، اذکار و ادعیهای متفاوت، به ترتیب زیر میخواند:
۱- سُبْحَانَ رَبِّيَ الْعَظِيْمِ، سه بار [۳۸۱]و گاهی بیشتر [۳۸۲]. یک بار در نماز شب به کثرت این ذکر را تکرار نمود، که رکوعش چون قیامش شد. در قیام سه سورۀ طولانی بقره، نساء و آل عمران را خوانده بود و در لابلا آنها (هم چنان که در بحث «نماز شب» گفتیم) دعا و استغفار هم میکرد.
۲- سُبْحَانَ رَبِّيَ الْعَظِيْمِ وَبِحَمْدِهِ، سه بار [۳۸۳].
۳- سُبُّوحٌ، قُدُّوْسٌ [۳۸۴] رَبُّ الْمَلاَئِكَةِ وَالرَّوْحِ [۳۸۵]. «بسیار پاک و منزّه است پروردگار فرشتگان و جبرئیل»
۴- سُبْحَانَكَ اللَّهُمَّ رَبَّنَا وَبِحَمْدِكَ اللَّهُمَّ اغْفِرْلِيْ. «پروردگارا! تو پاک و منزّهى، خدایا تو را ستایش مى نمایم، الهى، مرا ببخشاى» این دعا را در رکوع و سجدهاش زیاد میخواند؛ به عنوان عمل به توصیه قرآن. ﴿فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ وَاسْتَغْفِرْهُ﴾[النصر: ۳]. [۳۸۶]
۵- اللَّهُمَّ لَكَ رَكَعْتُ، وَبِكَ آمَنْتُ، وَلَكَ أَسْلَمْتُ خَشَعَ لَكَ سَمْعِيْ وَبَصَرِيْ، وَمُخِّيْ، وَعَظْمِيْ (و در روایتی: عظامی) وَعَصَبِيْ، (وَمَا اسْتَقَلَّ بِهِ قَدَمِيْ [۳۸۷] لله رب العالمين) [۳۸۸]. «پروردگارا! براى تو رکوع کردم، به تو ایمان آوردم، و به تو تسلیم شدم. گوش، چشم، مخ، استخوان، پى و رگم و تمام اعضاى بدنم براى تو خشوع و فروتنى نمودند».
۶- اللَّهُمَّ لَكَ رَكَعْتُ، وَبِكَ آمَنْتُ، وَلَكَ أَسْلَمْتُ خَشَعَ لَكَ سَمْعِيْ وَبَصَرِيْ، ولحمي، ودمي، وَمُخِّيْ، وَعَظْمِيْ، وَعَصَبِيْ، لله رب العالمين [۳۸۹].
۷- سُبْحَانَ ذِيْ الْجَبَرُوْتِ، وَالْمَلَكُوْتِ [۳۹۰] وَالْكِبْرِيَاءِ، وَالْعَظَمَةِ.«پاک است پروردگارى که مالک قدرت، فرمانروایى، بزرگى و عظمت است» که این را در نماز شب گفته است [۳۹۱].
[۳۸۱] احمد، ابوداود، ابن ماجه، دارقطنی، طحاوی و بزار ابن خزیمه (۶۰۴) و طبرانی در «الکبیر» از هفت صحابی روایت کردهاند. این نکته جواب ردی است به آن کسی که منکر مقید بودن به سه تسبیح است، مانند ابن قیم و دیگران. [۳۸۲] از این احادیث (به طوری که توضیحش میآید) چنین برداشت میشود که حضرت در قیام و رکوع و سجودش مساوی عمل میکرد که توضیحش خواهد آمد. [۳۸۳] حدیث صحیحی است. ابوداود، دارقطنی، احمد، طبرانی و بیهقی روایت کردهاند. [۳۸۴] ابواسحاق گوید: «سبوح» کسی است که از هر عیبی پاک باشد و قدوس یعنی مبارک و نظیر طاهر. ابن سیده گفته است: سبوح قدوس از صفات خداست، زیرا وی تسبیح و تقدیس میشود /لسان العرب. [۳۸۵] مسلم و ابوعوانه. [۳۸۶] بخاری و مسلم. [۳۸۷] به معنی «ما حملته» که برای تعمیم بعد از تخصیص چنین گفته شده است. [۳۸۸] مسلم، ابوعوانه، طحاوی و دارقطنی. [۳۸۹] نسائی با سند صحیح. [۳۹۰] جبروت مبالغه است در جبر و قهر و ملکوت تصرف در ملک است. یعنی صاحب قهر و تصرف غایی. [۳۹۱] ابوداود و نسائی با سند صحیح آوردهاند. فائده: درآید آیا جمع بین این اذکار در رکوع مشروع است یا از اخلاف هست. ابن تیم در «الزاد» در این باب تردید دارد اما نووی. در «الاذن» نظرش مثبت است و میگوید: و چنانکه ممکن باشد بهتر آن است که بین همه از آن اذکار جمع شود و نیز شایسته است در خصوص اذکار در همه قسمتها چنین عمل شود. اما ابوطیب صدیق حسن خان در «نزل الأبرار» (۸۴) گفته است. یکبار به این شکل و بار دیگر به شکل دیگر آمده و من دلیلی برای جمع آنها نمیبینیم. و پیامبرصآنها را در یک رکن جمع نمیکردند بلکه این را یکبار و آن را بار دیگر میگفت. پیروی از ایشان بهتر از بدعتگذاری است. این سخنی است بحق. اما در سنت اطالة این رکن و سایر ارکان ثابت شده کما اینکه بیان میشود که گاهی رکوع به اندازه قیام طول میکشید و چون نمازگزار بخواهد در این سنت به پیامبرصاقتدا کند جز روش جمع (اذکار) که نووی آن را قبول داشته برایش ممکن است ابن نصر در قیام اللیل (۷۶). از طریق ابن جریح و آن را روایت کرده است. و نزدیکترین شیوه به سنت نبوی در این باب تکرار یکی از این اذکار است. والله علم.