نماز وتر
پیامبر در رکعت اول، ﴿سَبِّحِ اسْمَ رَبِّكَ الْأَعْلَى١﴾و در رکعت دوم ﴿قُلْ يَا أَيُّهَا الْكَافِرُونَ١﴾و در رکعت سوم ﴿قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ١﴾را میخواند [۳۲۹]. گاهی ﴿قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ١﴾و ﴿قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ١﴾را بدان میافزود [۳۳۰]. یک بار در یک رکعت وتر صد آیه از سورۀ نساء خواند [۳۳۱]و اما در دو رکعت بعد از وتر [۳۳۲]سورههای ﴿إِذَا زُلْزِلَتِ الْأَرْضُ زِلْزَالَهَا١﴾و ﴿قُلْ يَا أَيُّهَا الْكَافِرُونَ١﴾را میخواند.
[۳۲۹] نسائی آورده است. حاکم نیز صحیحش دانسته. [۳۳۰] ترمذی و ابوالعباس أصم در حدیثش» (ج۲ شماره ۱۱۷) حاکم نیز آورده است و صحیحش دانسته و ذهبی هم با وی موافق است. [۳۳۱] نسائی و احمد با سند صحیح. [۳۳۲] این دو رکعت در «صحیح مسلم» و غیره ثبت شده است و با گفتۀ حضرت «اجعلوا آخر صلاتکم باللیل وتراً» که بخاری و مسلم روایت کردهاند منافات دارد. علما در توافق بین این دو حدیث بنا بر وجوهی که به نظرم هیچ کدام بر دیگری ترجیح ندارد با هم اختلاف کردهاند و احتیاط در ترک آن دو رکعت بعد از وتر شده بود. پس امر با فعل توافق پیدا میکند و مشروعیت دو رکعت را برای همگی مردم ثابت میکند. امر اول مسئله مستحب بودن را مطرح میکند و منافاتی ندارد. آن را در کتاب الصحیحه (۱۹۹۳) تحقیق کردهام.