نماز پیامبر صلی الله علیه وسلم

فهرست کتاب

نگاه کردن به سجده گاه و خشوع

نگاه کردن به سجده گاه و خشوع

پیامبرصهر گاه که نماز می‌گزارد، سرش را پایین می‌انداخت و نگاهش را به زمین می‌دوخت [۱۴۷]. هنگامی که به کعبه داخل شد تا زمان خروج از آنجا، جز به سجده گاهش به جای دیگری نظر نمی‌افکند و می‌فرمود: «لاَ يَنْبَغِى أَنْ يَكُونَ فِى الْبَيْتِ شَىْءٌ يَشْغَلُ الْمُصَلِّىَ» [۱۴۸]«نباید در خانه چیزی باشد که نمازگزار را به خود مشغول سازد» در نماز از نگاه کردن به آسمان نهی می‌کرد [۱۴۹]. در نهی از آن تأکید می‌کرد و می‌فرمود: «لَيَنْتَهِيَنَّ أَقْوَامٌ يَرْفَعُونَ أَبْصَارَهُمْ فِي الصَّلاةِ إِلَى السَّمَاءِ أَوْ لا تَرْجِعُ إِلَيْهِمْ»(و در روایتی: لَتُخْطَفَنَّ أَبْصَارَهُمْ) [۱۵۰]«کسانی که چشمان خود را در نماز به آسمان می‌دوزند یا باید از این کار دست بردارند و یا بینایی‌شان به آن‌ها برنخواهد گشت». «و در روایتی: نور چشمانشان ربوده خواهد شد».

در حدیث دیگری آمده که: «فَإِذَا صَلَّيْتُمْ فَلاَ تَلْتَفِتُوا فَإِنَّ اللَّهَ يَنْصِبُ وَجْهَهُ لِوَجْهِ عَبْدِهِ فِى صَلاَتِهِ مَا لَمْ يَلْتَفِتْ» [۱۵۱]. «هر وقت نماز گزاردید به اطراف نگاه نکنید؛ زیرا به هنگام نماز خداوند رو به بنده‌اش می‌کند تا زمانی که او به اطراف نگاه نکند».

درباره‌ی التفات و نگاه نمازگزار به اطراف فرمود: این اختلاسی است که شیطان از نماز بنده می‌کند [۱۵۲]. حضرت فرمود: «لَا يَزَالُ اللَّهُ مُقْبِلًا عَلَى الْعَبْدِ فِي صَلَاتِهِ مَا لَمْ يَلْتَفِتْ ، فَإِذَا صَرَفَ وَجْهَهُ انْصَرَفَ عَنْهُ» [۱۵۳]. «مادامی که بنده در نمازش به این سو و آن سو نگاه نکرده، خداوند به وی نظر دارد، ولی همین که روی برگرداند خداوند نیز از وی رو برمی‌گرداند».

روایتی نقل شده که: «ونَهی عن ثلاث: عَنْ نَقْرَةٍ كَنَقْرَةِ الدِّيكِ وَإِقْعَاءٍ كَإِقْعَاءِ الْكَلْبِ وَالْتِفَاتٍ كَالْتِفَاتِ الثَّعْلَبِ» [۱۵۴]. «از سه چیز نهی کرده است: نوک زدن همچون نوک زدن خروس، چون سگ چمباتمه زدن و چون روباه نگریستن و التفات کردن».

می‌فرمود: «صَلِّ صَلاةَ مُوَدِّعٍ، فَإِنَّكَ إِنْ كُنْتَ لا تَرَاهُ فَإِنَّهُ يَرَاكَ» [۱۵۵]. «نماز بگزار همچون نماز وداع کننده، گویی که او را می‌بینی. اگر تو او را نبینی، همانا او تو را می‌بیند» و می‌فرمود: «مَا مِنِ امْرِئٍ مُسْلِمٍ تَحْضُرُهُ صَلاَةٌ مَكْتُوبَةٌ فَيُحْسِنُ وُضُوءَهَا وَخُشُوعَهَا وَرُكُوعَهَا إِلاَّ كَانَتْ كَفَّارَةً لِمَا قَبْلَهَا مِنَ الذُّنُوبِ مَا لَمْ يُؤْتِ كَبِيرَةً وَذَلِكَ الدَّهْرَ كُلَّهُ» [۱۵۶]. «هر آن مسلمان که نماز واجبش فرا رسد و وضو و خشوع و رکوعش را به خوبی انجام دهد کفاره‌ی گناهان قبل وی خواهد بود، به شرط آنکه گناه کبیره‌ای از وی صادر نشده باشد و این به زمان خاصی مربوط نیست».

پیامبر یکبار در حینی که لباس خزّ منقش بر تن داشت نماز گزارد و در نماز برای لحظه‌ای نگاهش متوجه نقش‌های لباس گشت. نمازش که به پایان رسید فرمود: «اذْهَبُوا بِخَمِيصَتِى [۱۵۷] هَذِهِ إِلَى أَبِى جَهْمٍ وَائْتُونِى بِأَنْبِجَانِيَّةِ [۱۵۸] أَبِى جَهْمٍ، فَإِنَّهَا أَلْهَتْنِى آنِفًا عَنْ صَلاَتِى»(در روایتی) «كُنْتُ أَنْظُرُ إِلَى عَلَمِهَا وَأَنَا فِى الصَّلاَةِ فَأَخَافُ أَنْ تَفْتِنَنِى» [۱۵۹]. «این لباس را برای ابی جهم ببرید و لباس زبر و بی‌نقش و نگار (انبجانیه) او را برایم بیاورید؛ چون لحظه‌ای پیش مرا از نمازم غافل کرد. ( بنا به روایتی در حال نماز نگاهم به نقشش افتاد و بیم بردم که فریفته‌اش شوم)».

عایشهلپیراهنی داشت که دارای تصاویر بود و روی گنجه‌اش کشیده بود؛ پیامبر رو بدان نماز می‌گزارد فرمود: «أَخِّرِيهِ عَنِّى فَإِنَّهُ لاَ تَزَالُ تَصَاوِيرُهُ تَعْرِضُ فِى صَلاَتِى» [۱۶۰]. «آن پیراهن را از من دور کن، زیرا همواره تصاویر آن در نمازم در برابر من قرار می‌گیرد». و می‌فرمود: «لَا صَلَاةَ بِحَضْرَةِ طَعَامٍ وَلَا هُوَ يُدَافِعُهُ الْأَخْبَثَانِ» [۱۶۱]. «در صورت حاضر بودن غذا و در حال نیاز به رفع حاجت، نماز جایز نیست».

[۱۴۷] بیهقی و حاکم آن را آورده‌اند و همان‌گونه که حاکم می‌گوید: صحیح است و برای حدیث اول شاهدی از ده صحابه وجود دارد که ابن عساکر روایتش نموده (۱۷/۲۰۲/۲) ضمناً به «الإرواء» (۳۵۴) رجوع شود. گفتنی است براساس این دو حدیث پیامبرصدر نماز نگاهش را به سجده‌گاه می‌دوخت اما اینکه بعضی از نمازگزاران در نماز چشمشان را می‌بندند درست نیست و بی‌مورد است. بهترین طریق هدایت، طریق محمدصاست. [۱۴۸] ابوداود و احمد با سند صحیح و در صحیح ابی داود (۱۷۷۱) تخریج شده و مراد از بیت در دینی کعبه است به طوری که شأن ورود حدیث دال بر آن است. [۱۴۹] بخاری و ابوداود. [۱۵۰] مسلم، بخاری و سراج. [۱۵۱] ترمذی و حاکم آن را روایت نموده و صحیحش دانسته‌اند. صحیح الترغیب (شماره ۳۵۳). [۱۵۲] بخاری و ابوداود. [۱۵۳] ابوداود و دیگران روایتش کرده‌اند و ابن خزیمه و ابن حبان آن را صحیح دانسته‌اند. «صحیح الترغیب» (شماره ۵۵۵). [۱۵۴] احمد و ابویعلی. «صحیح الترغیب» (شماره ۵۵۶). [۱۵۵] المخلص فی «احادیث منتقاه» و طبرانی و رویانی و ضیاء در «المختاره» و ابن ماجه و احمد و ابن عساکر آن را آورده‌اند و هیثمی فقیه نیز آن را در «أسنی المطالب» صحیح دانسته است. [۱۵۶] مسلم. [۱۵۷] خمیصه: لباس خز یا نوعی پشم که دارای دو نوع نقش است. [۱۵۸] انبجانیه: جامه‌ای است ساده و بدون نقش. [۱۵۹] بخاری، مسلم و مالک روایت نموده‌اند و در «الإرواء» (۳۷۶) نیز تخریج شده است. [۱۶۰] بخاری، مسلم و ابوعوانه آن را روایت نموده‌اند. پیامبر به کندن و پاره کردن تصاویر لباس امر نکرد، بلکه تنها به دور کردنش بسنده نمود، چون تصایور متعلق به موجودات جان‌دار نبودند. به دلیل اینکه پیامبر ص دیگر تصاویر جان‌دار را پاره کرده است. نیز به دلیل آنکه پیامبر در موارد دیگر شدت به خرج می‌داد بطوری که روایات متعددی در «صحیحین» آمده است. کسی که خواهان اطلاعات بیشتری است به فتح الباری (۱۰/۳۲۱) و غایة المرام فی تخریج احادیث الحلال والحرام (شماره ۱۳۱-۱۴۵) رجوع کند. [۱۶۱] بخاری و مسلم.