دعای پیش از سلام و انواع آن
پیامبر در نماز [۵۷۲]دعاهای متنوعی میخواند؛ و گاهی این و گاهی دیگری را برمیگزیند. دعاهایی را (که اصحاب بر زبان آوردهاند) نیز تأیید کرده است. به نمازگزار سفارش کرده است که هر یک را میخواهد برگزیند [۵۷۳] این دعاها عبارتند از:
۱- اللَّهُمَّ إِنِّيْ أَعُوْذُ بِكَ مِنْ عَذَابِ الْقَبْرِ، وَأَعُوْذُ بِكَ مِنْ فِتْنَةِ الْمَسِيْحِ الدَّجَالِ، وَأَعُوْذُ بِكَ مِنْ فِتْنَةِ الْمَحْيَا وَالْمَمَاتِ، اللَّهُمَّ إِنِّيْ أَعُوْذُ بِكَ مِنَ المَأْثَمِ والمَغْرَمِ [۵۷۴]. «خداوندا! از عذاب قبر و فتنۀ دجال و فتنۀ زندگی و مرگ به تو پناه میبرم. خداوندا! از گناه و وام به تو پناه میبرم».
۲- اللَّهُمَّ إِنِّي أَعُوذُ بِكَ مِنْ شَرِّ مَا عَمِلْتُ وَمِنْ شَرِّ مَا لَمْ أَعْمَلْ بَعْدُ [۵۷۵]. «خداوندا! از شر آنچه انجام دادهایم و آنچه هنوز انجام ندادهام به تو پناه میبرم».
۳- اللَّهُمَّ حَاسِبْنِیْ حِسَابًا يَسِيْراً [۵۷۶]. «خداوندا! در در حساب کشی از من آسان گیر».
۴- اللَّهُمَّ بِعِلْمِكَ الغَيْبَ، وَقُدْرَتِكَ عَلَى الْخَلْقِ أَحْيِنِيْ مَا عَلِمْتَ الْحَيَاةَ خَيْراً لِيْ، وَتَوَفَّنِيْ إِذَا عَلِمْتَ الْوَفَاةَ خَيْراً لِيْ، اللَّهُمَّ إِنِّيْ أَسْأَلُكَ خَشْيَتَكَ فِيْ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ، وَأَسْأَلُكَ كَلِمَةَ الْحَقِّ (وفي راوية: الحكم) فِي الرِّضَا وَالْغَضَبِ، وَأَسْأَلُكَ الْقَصْدَ فِي الْغِنَى وَالْفَقْرِ، وَأَسْأَلُكَ نَعِيْماً لاَ يَنْفَدُ، وَأَسْأَلُكَ قُرَّةَ عَيْنٍ لاَ تَنْقَطِعُ، وَأَسْأًلُكَ الرِّضَا بَعْدَ الْقَضَاءِ، وَأَسْأَلُكَ بَرْدَ الْعَيْشِ بَعْدَ الْمَوْتِ، وَأَسْأَلُكَ لَذَّةَ النَّظَرِ إِلَى وَجْهِكَ وَالشَّوْقَ إِلَى لِقَائِكَ فِيْ غَيْرِ ضَرَّاءَ مَضِرَّةٍ وَلاَ فِتْنَةٍ مُضِلَّةٍ، اللَّهُمَّ زَيِّنَا بِزِيْنَةِ الإِيْمَانِ وَاجْعَلْنَا هُدَاةً مُهْتَدِيْنَ» [۵۷۷]. «خداوندا! تو را به علمت بر نهان و قدرتت بر خلق سوگند میدهم، مادام که زندگی را برای من خیر میداری مرا زنده نگهدار و چون مرگ برایم بهتر باشد مرا بمیران. خداوندا! خشیت و ترس از تو را در نهان و آشکار میخواهم و سخن حق را از تو میخواهم. عدل را در خشم و خشنودی خواهانم. حد وسط را در فقر و غنی از تو میخواهم و نعمتی را خواستارم که فنا نیابد و نور چشمی را که تمام نشود. بعد از قضا رضایت و خوشنودی را میخواهم و خنکای زندگی را بعد از مرگ و لذت نگریستن بر تو و شوق لقایت را خواستارم. (مرا زنده بدار) بدون آن که زیانی تحملناپذیر و فتنهای گمراه کننده متوجه میباشد. خداوندا! ما را با زینت ایمان بیارای و از هادیان و هدایت یافتگان قرار ده».
۵- پیامبر، ابوبکر صدیق را تعلیم داد که بگوید: «اللَّهُمَّ إِنِّيْ ظَلَمْتُ نَفْسِيْ ظُلْماً كَثِيْراً، وَلاَ يَغْفِرُ الذُّنُوْبَ إِلاَّ أَنْتَ، فَاغْفِرْ لِيْ مَغْفِرَةً مِنْ عِنْدِكَ وَارْحَمْنِيْ إِنَّكَ أَنْتَ الْغَفُوْرُ الرَّحِيْمُ» [۵۷۸]. «خداوندا! من بر خود ستم بسیار کردم، و جز تو کسی گناهانم را نمیآمرزد. با آمرزشی از جانب خودت ببخش و به من رحم کن، همانا تو آمرزندۀ مهربانی».
۶- و به عایشه امر کرد که بگوید: «اللَّهُمَّ إِنِّى أَسْأَلُكَ مِنَ الْخَيْرِ كُلِّهِ عَاجِلِهِ وَآجِلِهِ مَا عَلِمْتُ مِنْهُ وَمَا لَمْ أَعْلَمْ وَأَعُوذُ بِكَ مِنَ الشَّرِّ كُلِّهِ عَاجِلِهِ وَآجِلِهِ مَا عَلِمْتُ مِنْهُ وَمَا لَمْ أَعْلَمْ وَأَسْأَلُكَ (وفي رواية: اللَّهُمَّ إِنِّى أَسْأَلُكَ) الْجَنَّةَ وَمَا قَرَّبَ إِلَيْهَا مِنْ قَوْلٍ أَوْ عَمَلٍ وَأَعُوذُ بِكَ مِنَ النَّارِ وَمَا قَرَّبَ إِلَيْهَا مِنْ قَوْلٍ أَوْ عَمَلٍ وَأَسْأَلُكَ (وفي رواية: اللَّهُمَّ إِنِّى أَسْأَلُكَ) مِنَ الْخَيْرِ مَا سَأَلَكَ عَبْدُكَ وَرَسُولُكَ مُحَمَّدٌ جوَأَسْتَعِيذُكَ مِمَّا اسْتَعَاذَكَ مِنْهُ عَبْدُكَ وَرَسُولُكَ مُحَمَّدٌ جوَأَسْأَلُكَ مَا قَضَيْتَ لِى مِنْ أَمْرٍ أَنْ تَجْعَلَ عَاقِبَتَهُ (لي) رَشَداً» [۵۷۹]. «خداوندا! تمامی خیر را در حال و آینده از تو میخواهم، آنچه را میدانم و آنچه را که از آن نمیدانم. از همۀ شر و بدی به تو پناه میبرم، در حال و آینده، چه آنچه را میدانم و چه آنچه را نمیدانم و بهشت را میخواهم و هر قول و عملی که بدان نزدیک میگرداند و از آتش دوزخ به تو پناه میبرم و نیز از هر قول و عملی که انسان را بدان نزدیک گرداند. بهترین آنچه را بنده و رسولت محمد صاز تو خواسته میخواهم و به تو پناه میبرم از شرآنچه بنده و رسولت محمد صبه تو پناه میبرد و از تو میخواهم تا آنچه را بر من مقدر کردهای انجامش را مایۀ رشدم قرار دهی».
۷- روزی حضرت محمد صاز مردی پرسید که در نماز چه میگویی؟ وی گفت: تشهد را میخوانم؛ سپس از خداوند رفتن به بهشت را درخواست میکنم و از دوزخ به وی پناه میبرم؛ اما به خدا سوگند، چه خوب است آنچه تو زمزمه میکنی، نه آنچه معاذ زمزمه میکند. پیامبر فرمود: ما نیز چیزی شبیه سخنان تو زمزمه میکنیم [۵۸۰].
۸- پیامبر شنید که مردی در تشهدش میگوید: «اللَّهُمَّ إِنِّيْ أَسْأَلُكَ يَا اللهُ (وفي رواية: بالله) بِأَنَّكَ الْوَاحِدُ الأَحَدُ الصَّمَدُ الَّذِيْ لَمْ يَلِدْ وَلَمْ يُوْلَدْ وَلَمْ يَكُنْ لَهُ كُفْواً أَحَدٌ، أَنْ تَغْفِرَ لِيْ ذُنُوْبِيْ إِنَّكَ أَنْتَ الْغَفُوْرُ الرَّحِيْمُ»«خداوندا! ای خدای یکتا واحد و بینیازی که نزاده و زاده نشده و همتایی ندارد، از تو میخواهم که گناهانم را بیامرزی، تو آمرزندۀ مهربانی».
حضرت فرمود: قَدْ غُفِرَلَهُ، قَدْ غُفِرَلَهُ [۵۸۱]. «همانا وی آمرزیده شده است، آمرزیده شده است».
۹- از مرد دیگری شنید که در تشهدش میگفت: «اللَّهُمَّ إِنِّيْ أَسْأَلُكَ بِأَنَّ لَكَ الْحَمْدُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ أَنْتَ وَحْدَكَ لاَ شَرِيْكَ لَكَ، الْمَنَّانُ، يَا بَدِيْعَ السَّمَوَاتِ وَالأَرْضِ يَا ذَا الجَلاَلِ وَالإِكْرَامِ، يَا حَيُّ يَا قَيُّوْمُ، إِنِّيْ أَسْأَلُكَ الْجَنَّةَ وَأَعُوْذُ بِكَ مِنَ النَّارِ»«خداوندا! از تو مسئلت دارم که ستایش تو راست. هیچ معبودی جز تو نیست. تو تنها و بیشریک هستی. ای بخشنده و ای آفرینندۀ آسمانها و زمین! ای صاحب شوکت و بخشندگی! ای زنده! ای پایدار! من از تو بهشت را میخواهم و از دوزخ به تو پناه میبرم». حضرت از اصحابش پرسید: میدانید چه دعایی کرد؟ گفتند: خدا و رسولش داناترند. گفت: سوگند به کسی که جانم در دست اوست، وی خدا را با اسم اعظمش خواند؛ اسم اعظمی که هر گاه با آن خدا خوانده شود اجابت کند و هر گاه بدان درخواستی شود داده میشود [۵۸۲].
۱۰- آخرین دعایی که بین تشهد و سلام میگفت، این بود: «اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِيْ مَا قَدَّمْتُ، وَمَا أَخَّرْتُ، وَمَا أَسْرَرْتُ، وَمَا أَعْلَنْتُ، وَمَا أَسْرَفْتُ، وَمَا أَنْتَ أَعْلَمُ بِهِ مِنِّيْ، أَنْتَ الْمُقَدِّمُ وَأَنْتَ الْمُأَخِّرُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ أَنْتَ» [۵۸۳]. «خداوندا! گناهان پیشترم و گناهانی را که بعد مرتکب میشوم و آنچه را پنهانی، انجام دادم و آنچه را آشکار، ببخشای و مرا به خاطر آنچه اسراف کردهام و بخاطر آنچه تو بهتر از من میدانی بیامرز. تقدیم و تأخیر هر امری به دست توست، هیچ معبودی جز تو نیست».
[۵۷۲] بدان جهت نگفتیم «در تشهد» که در متن حدیث، تقیدی به تشهد و غیره صورت نپذیرفته و از مطلق نماز سخن رفته است. این سخن شامل دعا گفتن در بخشی که مناسب باشد، مثل سجده و تشهد میباشد. هم چنان که گذشت در تشهد و سجده امر به دعا نشده است. [۵۷۳] بخاری و مسلم روایت کردهاند. أثرم میگوید: به احمد گفتم: پس از تشهد چه دعایی بخوانم؟ گفت: از آنچه در خبر آمده انتخاب کند. دوباره پرسیدم. باز گفت: آنچه در خبر آمده است. این مطلب را ابن تیمیه نقل کرده و من از نسخه خطیاش (مجموع ۶۹/۲۱۸/۱) نقل کردم. او آن را نیکو پنداشته. وی میگوید: پس «ال» در «الدعاء» برای دعایی است که خدا دوست دارد و نه هر دعایی، سپس میگوید: بهتر است گفته شود که: جز دعای مشروعی که در اخبار آمده و نافع است. به نظر من هم چنین است، ولی دعای نافع منوط به دانش صحیح افراد است که چنین افرادی هم قلیلاند. سزاوارتر این است که بگوییم باید دعایی کرد که در احادیث وارد شده باشد، به ویژه دعایی که در آن خواستههای دعا کننده هم باشد. والله علم. [۵۷۴] بخاری و مسلم. مأثم یعنی عملی که آدم با آن گنهکاری شود، همچنین مقصود از معزم، وام و بدهی است و چون در پایان حدیث آمده است که عایشهلگفت که شخصی گفت: ای پیامبر خدا، چه زیاد از وام به خدا پناه میبری! فرمود: هنگامی که آدمی بدهکار شود وسخن بگوید، دروغ میگوید، و چون وعده کند، خلاف آن عمل میکند». [۵۷۵] نسائی با سند صحیح و ابن ابی عاصم در کتاب «السنه» (شماره ۳۷۰ باتصحیح نگارنده و چاپ المکتب الاسلامی) قسمت زاید از اوست. [۵۷۶] احمد و حاکم روایت کردهاند. حاکم صحیحش دانسته و ذهبی موافق اوست. [۵۷۷] احمد و حاکم روایت کردهاند. حاکم صحیحش دانسته و ذهبی موافق اوست. [۵۷۸] بخاری و مسلم. [۵۷۹] احمد، طیالسی، بخاری در «الأدب المفرد» ابن ماجه و حاکم صحیحش دانسته و ذهبی موافق است. من آن را در «الصحیحه» (۱۵۴۲) تخریج کردهام. [۵۸۰] ابوداود، ابن ماجه و ابن خزیمه (۱/۸۷/۱) با سند صحیح. [۵۸۱] ابوداود، نسائی، احمد و ابن خزیمه روایت کردهاند. حاکم صحیحش دانسته و ذهبی موافق اوست. [۵۸۲] ابوداود، نائی، احمد و بخاری در «الأدب المفرد» طبرانی و ابن منده در «التوحید» (۴۴/۲، ۶۷/۱، ۷۰/۱ – ۲) با اسنادهای صحیح. در اینجا توصیه به توسل به اسماء الله الحسنی و صفات خداوند در دعا شده است. [۵۸۳] مسلم و ابوعوانه.