صحنه های تکان دهنده در تاریخ اسلام

فهرست کتاب

ماجرای محاصره قسطنطنیه

ماجرای محاصره قسطنطنیه

حوادث محاصره قسطنطنیه و صدماتی که اعراب مسلمان در آن پیکارها متحمل گردیدند و سستی و پراکندگی که در نیروهای آن‌ها پدید آمد، باعث شد که جنگ با رومیان، در شرق و غرب با اهمیت فوق العاده تلقی شود و قوای اسلام گاهی در این نبردها متزلزل شوند.

این علل وجهات موجب گردید که پیمان صلحی به مدت چهل سال میان اسلام و روم منعقد گردید.

چنان‌که گفتیم مسلمانان از روز نخست به این قصد قسطنطنیه را مورد هجوم قرار دادند که بتوانند از آن راه، روی به غرب آورند و دعوت اسلام را در میان ملل اروپا منتشر سازند. ولی هنگامی که سپاهیان آن‌ها از مقابل دیوارهای قسطنطنیه عقب نشست، برای دست‌یافتن به اروپا راه دیگری را انتخاب کردند.

بدینگونه که بعد از تصرف افریقا وارد اسپانیا شدند و مملکت «وزیگت»‌ها را فتح نموده و سلسله جبال «پیرنه» تا «گالیسیا» را تصرف کردند.

موسی بن نصیر نظام‌دهنده‌ی این فتوحات نیز در این اندیشه بود که اروپای مسیحی را از غرب تا شرق دور زده و از راه قسطنطنیه به دمشق پایتخت آن روز اسلام در اروپای مسیحی و قلمرو روم شرقی گسترش دهد. ولی در آن اوقات، اوضاع خلافت دمشق و اختلافاتی که میان حکمرانان آنجا به وقوع پیوست موجب شد که فتوحات اسلامی در جنوب فرانسه متوقف گردد.

سیاست دولت اسلام بر این فکر استوار بود که قسطنطنیه را فتح کرده و از راه روم شرقی وارد اروپا گردد. در سال ۹۶ که سلیمان بن عبدالملک در شام به خلافت رسید، مسلمانان از لحاظ قدرت جنگی و نیرومندی به آخرین مرحله رسیده بودند.

به عکس دولت روم شرقی رو به انحلال و ضعف می‌رفت دچار نزاع و کشمکش شده بود. به طوری که فقط در مدت بیست سال، شش تن از قیصرها روی کار آمدند و معزول شدند.

از یک طرف بلغارها و اسلاوها اقلیم‌های شمالی آن را اشغال کردند و به پشت دیوارهای پایتخت رسیدند، و از طرف دیگر قوای اسلام آسیای صغیر را پیموده و دامنه پیکارهای خود را به سواحل «بسفر» کشاندند.

هنگامی که سلیمان بن عبدالملک به خلافت رسید، قسطنطنیه در معرض انقلاب‌های داخلی و جنگ‌های خانگی بود، و در مدت شش سال سه نفر از امپراطوران یکی پس از دیگری روی کار آمدند.

این سه تن به ترتیب «انستاسیوس دوم» (نسطاس) بود که در سال ۷۱۱ میلادی زمام امور را به دست گرفت سپس «تیودیس سوم» و بعد از او «لیون سوم» در سال ۷۱۷ روی کار آمدند.

سلیمان بن عبدالملک با استفاده از این فرصت‌ها قوای عظیمی مرکب از نیروهای زمینی و دریائی بسیج کرد و با ساز و برگ کافی برای جنگ تابستانی و زمستانی در قسطنطنیه، مهیا ساخت.

سپس برادرش «مسلمة بن عبدالملک» را به فرماندهی سپاه مزبور گماشت و دستور داد که روی به قسطنطنیه بگذارد و به هر قیمتی که شده است پایتخت روم شرقی را بگشاید.

«مسلمه» در اوائل سال ۹۸ هجری مطابق ۷۱۶ میلادی ارتفاعات اناطولی را پشت سر نهاد و پس از اشغال چندین شهر و دژهای نظامی دشمن، روی به عموریه (اموریوم) پایگاه اناطولی گذاشت و آن را به محاصره گرفت.

حکمران «عموریه» در آن هنگام «لیون آسوری» افسری جنگ‌دیده و فوق العاده زیرک و جسور بود. چون «لیون» در صدد قیام بر ضد قسطنطنیه بود و می‌خواست زمام امور روم را به دست گیرد، ناچار با «مسلمه» از در صلح وارد شد. و بر اساس شروطی که در روایات اسلامی و رومی به اختلاف ذکر شده است با وی پیمان صلح بست.

روایات اسلامی می‌گوید: «لیون در پیمان صلح تعهد کرد که «مسلمه» را در فتح قسطنطنیه راهنمائی و کمک کند. لیون قبلا نیز چنین تعهدی با «سلیمان بن عبدالملک» کرده و او را مغرور نموده بود که وسائل حمله مسلمین را به قسطنطنیه فراهم آورد تا آن‌ها به آسانی بتوانند پایتخت روم شرقی را تصرف کنند [۲۶].

ولی به روایت تاریخ «بیزانسی»: «لیون» در ظاهر با مسلمانان از راه خیرخواهی درآمد و به هیچوجه قصد نداشت که قسطنطنیه را به آن‌ها تسلیم کند، بلکه او می‌خواست راه را برای تأمین مقاصد خویش هموار سازد.

لیون با این فکر خود توانست از فرصت استفاده نماید و سلطنت خود را در «عموریه» به عنوان قیصر روم اعلام کند. لیون پس از تأمین این منظور با نیروهای خود به سوی قسطنطنیه شتافت و سپاه «تیودیس» را که به جنگ وی آمده بود شکست داد.

امپراطور «تیودیس» نیز از پایتخت خارج شد و به یکی از دیرها پناه برد.

«لیون» با سپاه فاتح خود وارد قسطنطنیه شد و در سال ۷۱۷ میلادی به عنوان «لیون سوم» تاج امپراطوری روم را به سر نهاد.

«مسلمه» در بهار همان سال یعنی اواخر ۹۸ هجری با سپاه عظیمی به حرکت درآمد و ناوگان خود را وارد آب‌های مرمره کرد. سلیمان سخت در اندیشه این کار بود، و به همین منظور برادرش «مسلمه» را با نیروهای دیگری تقویت نمود و از کلیه نقاط و سرحدات جمع‌آوری کرد.

«مسلمه» برجاموس را تصرف نمود و با نیروهائی که تا آن روز اسلام برای نبرد با نصارا بسیج کرده بود، به پشت دروازه‌های قسطنطنیه رسید.

تواریخ «بیزانسی» سپاهیان مسلمه را در این لشکرکشی هشتاد هزار جنگجو دانسته و کلیه سپاهیان اسلام را که از راه دریا و خشکی به کنار دیوارهای قسطنطنیه رسیدند به یک صد و هشتاد هزار جنگجو تخمین زده است!

«مسلمه» از (ابیدوس) ناوگان اسلام را حرکت داده و دریا را پشت سر گذاشت و سپاهیان خود را به ساحل اروپائی در دانل (هیلیس) منتقل ساخت. آنگاه از کرانه‌های دریای مرمره گذشت و به قسطنطنیه رسید.

«مسلمه» قسطنطنیه را با نیروهای عظیمی از راه دریا و خشکی محاصره نمود و منجنیق‌های سنگین برای درهم‌کوبیدن دیوارهای شهر نصب کرد.

مسلمانان نخست تصمیم گرفتند که با یک هجوم و حمله ناگهانی شهر را تصرف کنند، ولی بعد از کوشش فراوان و زحمات زیاد متوجه شدند که استحکام دیوارهای شهر و مهارتی که مهندسان رومی در بنای آن به کار برده بودند، و انبوه آلات دفاعی مانند پرتاب «آتش یونانی» و سنگ‌هائی که بر سر آن‌ها فرو می‌ریخت، مانع از آنست که به آسانی بتوانند شهر را تصرف کنند.

در آن هنگام «مسلمه» تصمیم گرفت که به جای حمله، شهر را سخت به محاصره طولانی بگیرد. از اینرو با شدت هرچه تمامتر اطراف قسطنطنیه را زیر نظر گرفت و کلیه ارتباطات آن را از ناحیه خشکی قطع کرد.

«مسلمه» در ضمن دستور داد خندق عمیقی در اطراف لشکرگاه حفر کنند و اطراف خندق را باسد محکمی محصور نمایند سفاین جنگی هم ارتباط شهر را از ناحیه دریا قطع کردند.

این سفاین بزرگترین ناوگان جنگی بود که تا آن روز مسلمانان بسیج کرده بودند. تعداد کشتی‌های مسلمانان در این لشکرکشی طبق روایت مورخان «بیزانسی» بالغ بر یک هزار و هشتصد کشتی بزرگ جنگی و سفاین حمل و نقل بود.

فرمانده نیروی دریائی اسلام «سلیمان بن معاذ انطاکی» [۲۷]تصمیم گرفت که ناوگان خود را به دو ستون بزرگ تقسیم کند: ستون اول سواحل آسیائی مرزهای «اتربیوس» و «انتیموس» را تحت مراقبت قرار دهد تا خوار بار پایتخت را از راه جزائر دریای «اژه» قطع کند. ستون دیگر ساحل اروپائی «بسفر» را به منظور قطع هرگونه ارتباط شهر تا حدود دریای سیاه بخصوص «شرمسون» و «طرابوزان» زیر نظر گرفتند.

اولین جنگ دریائی هنگام حرکت کشتی‌ها به طرف اسکله‌های خود بوقوع پیوست؛ زیرا در همان هنگام باد دو موج طوفان سهمگین پدید آورد که باعث به همخوردن کشتی‌ها شد. رومی‌ها نیز از این فرصت استفاده کردند و «آتش یونانی» را به روی آن‌ها فرو ریختند.

بعضی از کشتی‌ها سوختند و برخی دیگر را به طرف پایین دیوار شهر عقب راندند.

فرماندۀ ناوگان اسلام تصمیم گرفت که آن شکست جزئی را با پیروزی بر دشمن جبران کند. بدین منظور نیرومندترین سفاین جنگی با چندین ستون از بهترین و شجاع‌ترین سربازان خود را مهیا ساخت و به طرف دیوارهای شهر حرکت نمود.

فرمانده کوشش سختی به عمل آورد تا شهر را اشغال کند ولی «لیون» امپراطور قسطنطنیه که خود را کاملا آماده دفاع کرده بود بیکار ننشست و مهاجمین را با سیلی از آتش یونانی عقب زد.

«سلیمان» نیز ناوگان خود را که در سواحل اروپائی «بسفر» بودند به طرف خلیج «سوتنیان» حرکت داد [۲۸].

[۲۶] تاریخ طبری جلد ۲ ص ۳۱۴. [۲۷] تواریخ اسلامی نام فرمانده ناوگان اسلام را ذکر نکرده است، ولی چون تاریخ بیزانسی می‌گوید که نام وی «سلیمان» بوده و سلیمان بن معاذ انطاکی هم طبق روایات اسلامی از فرماندهان این حمله بوده است، از این رو ظاهراً باید فرمانده‌ی این ناوگان، او باشد. [۲۸] فین لای: یونان – زیر نفوذ کلیسای رم.