سید کمپیادر و سرگذشت مملکت بلنسیه (والینسیا)
(۴۹۵ هـ - ۱۱۰۲ م)
جنگجوئی و سلحشوری قرون وسطی، با همه مظالم و سرکشیها و تفاخری که داشت، و با بزرگواری و مهربانی و مجاملهای که به جای گذاشت، و نظر به عوامل کینه و جرأت و مخاطرات و ایمان و خضوعی که به همراه آورد، یکی از شگفتانگیزترین وضع اجتماعی بود که موجب پدیدآمدن نظام سرمایهداری گردید.
این روح سلحشوری در کاخ اجتماع سرمایهداری شکل میگرفت و آن را مطابق میل خود میگردانید، و از آن بهرهبرداری میکرد.
اسپانیای اسلامی و اسپانیای مسیحی، در اثنای این قرون، صحنههای زد و خورد و پیکارهای مستمر بود، و همین پیکارها نیز از لحاظ پیشرفت و تمدن در هر دو قسمت سهم به سزائی داشت.
با این فرق که نبرد دائمی میان اسلام و مسیحیت گذشته از جنبههای ملیت، به رنگ تند تعصب دینی نیز آغشته بود. نبردهای مداوم در این صحنهها از همین انگیزه دینی نیرو میگرفت.
این معنی را ما در سر گذشت یکی از قهرمانان اسپانیای مسیحی که تاریخ زندگانی وی با بسیاری از حوادث تاریخ اندلس بستگی دارد و روایات و افسانههای کاستیلی او را نمونهی اعلای یک قهرمان ملی و مسیحی میداند، مجسم میبینیم.
گفتیم روایات و افسانهها، نه تواریخ؛ زیرا چنانکه خواهیم دید تاریخ روی بسیاری از این افسانهها خط بطلان میکشد، و قهرمان اسپانیائی را در لباس غیر از آنچه سرودها و اساطیر قومی پوشانده است، جلوهگر میسازد.
این جنگجوی مشهور «رودیگوردیاس دینیبار» است که در تواریخ اروپائی به سید کمپیادور Elcid, elcampeador موسوم است.
«سید کمپیادر» قرنها به عنوان قهرمان کاستیل شناخته میشد، و سرگذشت او منبع سرشاری برای خیالبافی شعرا و نویسندگان بود. ولی این افسانهها فقط به این منظور نوشته میشد که روح دینی و ملیت را در مردم آن عصرها بر انگیزد، تا بدانوسیله بتوانند سرزمین خود را که مسلمانان تصاحب کرده، و چند قرن بود که در آن سکنی گزیده بودند، مسترد دارند.
ولی اگر ما جنبه تعصب قضیه و پندار و مبالغهای را که در آن راه یافته است، کنار بگذاریم و آن را به همانگونه که میان اسلام و مسیحیت در قرون وسطی جنگ و ستیز برقرار بوده است، در نظر بگیریم، خواهیم دید که افسانههای سید کمپیادور دارای نواقص بسیاری است.
کثرت جنگها و جرأت و جسارت و جاهطلبیهای او، بیشتر به اوضاع عصر وی و عوامل اختلاف با دشمنانش بازگشت میکند، تا به کاردانی و لیاقت و شخصیت او!
داستان «سید کمپیادور» جایگاه زیادی از روایات و تواریخ کاستیلی را گرفته، و به همان نسبت نیز در تواریخ اسلامی انعکاس یافته است.
بیشتر سرگذشت «سید» مخصوصاً به جنگهای او در منطقه بلنسیه (والینسیا) و فتح آن توسط وی و تسلط چندین سالهی او بر آن شهر تا هنگام وفاتش که پیوسته از آن در مقابل جنگجویان «مرابطین» دفاع مینمود، مربوط است. این حوادث درخشانترین صفحه تاریخ سرگذشت «کمپیادور» است، و همینهاست که تواریخ کاستیلی، عناصر قهرمانی او را از آن انتزاع کرده و در مقام قهرمان ملی اسپانیا درآورده است.
« کمپیادور» اصلا جنگجوئی از مردم کاستیل بود. نام اصلی وی چنانکه گفتیم «رود ریگور» یا «روی دیاس دیبیبار» است.
لقب وی به «سید» EL CID تحریفی از کلمه «سید» عربی است. این لقب را مسلمانان که به خدمت کاستیلها درآمده بودند و به اتفاق میجنگیدند و به وی اطلاق میکردند.
اما ملقبشدن او به «کمپیادور» El Campeador به معنی جنگجوی شجاع است. این لقب را به لحاظ شجاعت و تهوری که داشت به او داده اند [۱۱۲].
« کمپیادور» در شهر «برگوس» به سال ۱۰۴۳ میلادی متولد شد. پدر او «لایان کالگو» در زمان «فرویلا دوم» پادشاه کاستیل، قاضی آن سرزمین بود.
[۱۱۲] سید کمپیادور در تواریخ عربی معروف به «القنبیطور» است (نفخ الطیب ج ۲ ص ۷۷. ابن بسام در ذخیره او را «الکنبیطور» و ابن عذاری در «البیان المغرب» ج ۳ ص ۲۰۵ و ابن الخطیب در «اعمال الاعلام» ص ۲۰۳ و ابن آبار در «الحلة السیراء» ص ۱۸۹ به همین نام نامیده اند.