صحنه های تکان دهنده در تاریخ اسلام

فهرست کتاب

تفوق دریائی مسلمانان در قرن سوم هجری

تفوق دریائی مسلمانان در قرن سوم هجری

تمدن اسلام تا مدتی بعد از آنکه «سیسیل» به دست «نورمان»های فرنگی افتاد، نیز باقی بود و همچنان می‌درخشید. امیران نورمانی نیز دارای دیدی وسیع بودند. برتری تمدن اسلامی را مورد توجه قرار دادند و از علوم و معارف مسلمین بهره‌ها بردند.

به همین جهت بازماندگان مهاجرین مسلمان توانستند در سایۀ حکومت «ورمان»ها با آسایش زندگی نمایند، و روش و دانش خویش را نگاه دارند، تا جائی که «دوک رجر دوم» پسر فاتح جزیره گروهی از مسلمانان محلی سیسیل و افریقا و اسپانیا را در دربار خود به کار گماشت.

سرآمد اینان دانشمند و جغرافی‌دان بزرگ محمد بن عبدالله ادریسی مشهور به «شریف ادریسی» بود. دوک مزبور ادریسی را به دربار خود دعوت نمود و مورد احترام بسیار قرار داد، دوک از ادریسی خواست کره‌ای به شکل زمین از نقره خالص برای او بسازد، و نقشه هفت اقلیم را که پایه تقسیم جغرافی قدیم بود، به روی آن ترسیم کند. دانشمند مسلمان نیز به بهترین وجه از عهده این کار مهم برآمد و از «دوک» به دریافت بزرگترین پاداش‌ها نائل گردید.

دوک سپس از ادریسی خواست کتابی جامع در جغرافی، مشتمل بر کیفیت شهرهای کره زمین و شکل‌های آن و دریاها و کوه‌ها و خصوصیات هریک و چگونگی زندگی سکنه زمین بنویسد. ادریسی نیز کتاب بزرگ جغرافی خود را به نام نزهة المشتاق فی اختراق الآفاق که نام او را جاوید گذاشته است، نوشت و اندکی پیش از وفات دوک به سال ۱۱۵۴ م از نگارش آن فراغت یافت.

چون نگارش این کتاب بزرگ به درخواست و تشویق دوک انجام گرفته بود، ادریسی در مقدمه کتاب، آن را به وی اهداء کرده و به نام دیگر «کتاب رجار» نامید، یعنی دانشمندی مسلمان به تشویق امیری غربی کتابی بدانگونه تألیف کرده است.

کتاب «نزهة المشتاق» ادریسی به عنوان بزرگترین کتاب جغرافی قرون وسطی شناخته شده است، و مشتمل بر چندین جلد بزرگ می‌باشد این کتاب در عصری که تألیف گردید، یکی از بزرگترین‌ همکاری علمی شرق و غرب بود [۶۴].

***

سیسیل از موقعی که توسط مسلمانان فتح شد، به صورت پایگاهی برای حملات و جنگ‌های دریائی بزرگی درآمد. به این معنی که دولت اغلبی افریقا یا حکمرانان مسلمان سیسیل، دسته‌هائی از جنگجویان مسلمین را برای جنگ در مرزها و سواحل ایتالیا، سازمان می‌دادند.

این حملات دائماً در سواحل شرقی و غربی ایتالیا بود. در سال ۲۲۹ هـ بر اثر کشمکش دو تن از امیران «لومباردیه» برای تصاحب امیرنشین بنفونتوم (جنوب ایتالیا) یکی از آنان از حکمران مسلمان سیسیل فضل بن جعفر برای سرکوبی رقیب خود کمک خواست، حکمران مسلمان نیز با یک حمله پی‌گیر به «کلابریا» که عرب آن را (قلوریه) می‌خواند واقع در انتهای جنوب ایتالیا و ساحل باری (باره) را تصرف نمود و در آنجا استقرار یافت. سپس آن را به صورت یک پایگاه نیرومند دریائی، در آن آب‌ها درآورد. متعاقب آن «فضل بن جعفر» به سواحل «کلابریا» دست یافت و بر اغلب شهرهای آن مالیات (جزیه) بست.

در سال ۲۳۲ هـ حمله دریائی دیگری توسط مسلمانان سیسیل به سواحل غربی ایتالیا انجام گرفت، و بعد از آنکه نواحی آن اشغال شد و «فوندی» را تصرف نمودند، در مقابل مصب رود «شفیری» قرار گرفتند، آنگاه وارد «رم» شدند، و کلیسای معروف پطرس و پولس را که در آن موقع در خارج «رم» بود تصرف نمودند.

رم (عروس جهان) فقط توانست با سپاه امپراطور لوئی دوم پادشاه فرانسه در سال (۸۵۰ م) دست به کار محاصره «چایتا» شود پاپ لیون چهارم نیز ناگزیر به تحکیم موقعیت دفاعی زاویۀ واتیکان گردید. بدینگونه کلیساهای پولس و پطرس ضمیمه شهر جدید شد که به نام پاک مزبور معروف به (شهرلیون) شد [۶۵].

در همان موقع مسلمانان بر مرزهای «تارانتو» (تارانت) و راجوزا (رگوسا) واقع در سواحل دریای آدریاتیک شرقی دست یافتند. متعاقب آن سواحل دیگر ایتالیا مورد حملات پی در پی دریائی مسلمین قرار گرفت، تا جائی که ساکنان آن ناگزیر شدند در طول ساحل، برج‌ها و قلعه‌های نیرومندی به وجود آورند، تا بتوانند از هجوم مسلمانان جلوگیری نمایند.

این برج‌ها و قلعه‌ها بسیار مرتفع بود، تا آتشی که از پای برج و قلعه می‌افروختند به بالای آن نرسد؛ ایتالیا در این عصر پیوسته در بیم و هراس حملات مسلمانان به سر می‌برد، و پریشانی به همه طبقات مردم آن سرایت کرده بود [۶۶].

حملات دریائی مسلمانان در مشرق مدیترانه، کمتر از آب‌های ایتالیا نبود؛ زیرا در آب‌های شرقی نیز چندین بار میان نیروهای دریائی مسلمین و روم شرقی (بیزانس) پیکار دریائی روی داد.

[۶۴] خلاصه‌ای از این کتاب در سال ۱۵۹۲ در «رم» منتشر شد و قسمت‌های مخصوص جغرافیای اسپانیا و افریقا و ایتالیا و سیسیل نیز منتشر شده است. اخیراً هیئتی از خاورشناسان برای چاپ و انتشار همگی آن شروع به کار کرده اند. [۶۵] در فصل (پیکار مسلمانان در رم) راجع به این موضوع به تفصیل سخن می‌گوئیم. [۶۶] تاریخ ابن خلدون ج ۴ ص ۲۰۲ و کامل ابن اثیر ج ۶ ص ۱۷۷.