سلاح آتشین یونانی و نقش آن در جنگهای صلیبی
در سابق اشاره به سلاحی به نام «آتش یونانی» و اهمیت آن به عنوان یک وسیله مؤثر نمودیم. اینک به شرح تاریخ پیدایش این سلاح شگفتانگیز و نقشی را که در جنگهای دنیای قدیم داشته است، مبادرت میورزیم.
بشر از روز نخست سلاحها و وسائلی داشته که در جنگها به کار میبرده است. از قدیمترین اعصار تاریخی ذهن بشر متوجه ابتکار این وسائل بوده است. هنگامی که ما وسائل جنگی و سلاحهای قدیمی را با آنچه امروز وجود دارد مقایسه میکنیم که چقدر پیشرفت کرده و تا کجا رسیده است، خواه در خشکی یا دریا یا هوا یا در عالم اتم، نمیتوانیم از شگفتی خودداری کنیم.
این فرق فاحش و فاصله زیاد مانع از این نیست، مورخی را که سرگرم بررسی تاریخگذشتگان است، از آنچه بشر پیشین در تمدنهای مختلف خود، به منظور دفاع از خویش ابداع کرده است، دچار شگفتی نسازد.
«سلاح آتشین یونانی» در قرون وسطی، خطرناکترین وسیلۀ غافلگیری و تخریب جنگی بود.
این سلاح در چند قرن شگفتانگیزترین ابزار جنگی و تنها وسیلهی حمایت دولت روم شرقی به شمار میرفت.
همین وسیله دفاعی بود که دولت روم توانست با آن حملات دریائی مسلمانان را از حدود و سواحل خود عقب براند، و جانشینان قسطنطین به وسیلهی آن توانستند آنچه را از میراث دولت روم در دست داشتند حفظ کنند.
این سلاح که نقش بزرگی در تاریخ قرون وسطی بازی کرده است، درست معلوم نیست از چه تاریخی پدید آمده است. نخستین بار در اواخر قرن هفتم میلادی به عنوان وسیله مناسبی برای نابودی بود.
در بعضی از نقوش و رموز آشوری هست که رهاکردن آتش بر شهرهای محصور و سرباز خانههای دشمن در شهر بابل، یکی از وسائل جنگی بوده است.
توکو تیدوس نقل میکند که «اسپارتها» در محاصره شهر «پلاتیه» یونان (۴۲۹ قبل از میلاد) تصمیم گرفتند شهر را با گویهای آتشینی از چوب مخلوط با جیوه و گوگرد آتش بزنند.
در محاصره دلیوم (۴۲۴ قبل از میلاد) نیز محاصرهکنندگان، ظرفهائی مملو از جیوه و گوگرد و ذغال را روی دیوارهای شهر نهادند و به وسیله پارچه پیچیدهای هوای درون تنه درخت را به آن رسانده و آن را مشتعل میساختند [۸۷].
«تاسیتوس» نقل میکند که در این عصر، چیزی مرکب از گوگرد و جیوه و ذغال و کرک و کنان در جنگهای دریائی به کار میرود. این سلاح جنگی را در کشتیهای کوچک سریع السیر قرار میدهند و در حالی که شعلهور است به طرف عقب کشتیهای دشمن پرتاب میکنند. آنگاه در حدود سال ۳۵۰ قبل از میلاد نفت هم به اشیاء ترکیب شده این سلاح افزوده شد.
مورخانی که بعدها آمدند وقایع جنگهای بعد تا سه قرن، سلاح آتشین را مرکب از این مواد دانستهاند، سپس سلاح مزبور تکامل یافت و باروت و روغن و پیه به آن افزوده شد و در جنگهای صلیبی مورد استفاده قرار گرفت، و در آن اوقات مشهور شد به آتش یونانی.
ولی این سلاح آتشینی که در جنگهای صلیبی به کار میرفت، آن آتش یونانی نبود که در جنگهای دریائی میان بیزانسها و مسلمانان استعمال میشد، و تاکنون مواد ترکیب یافته آن درست شناخته نشده است.
«افسانههای دینی بیزانس آن را ناشی از وحی الهی میداند. برفیرو جنتوس مورخ دولت بیزانس عقیده داشت که اسرار آتش یونانی را فرشتهای از آسمان به قسطنطین اول داده بود، و این موهبت و برکتی بود که خداوند به رومیها بخشیده بود [۸۸].
ولی آنچه مسلم است این سلاح آتشین در میان اسلحه جنگی بیزانسها سه قرن بعد در زمان قسطنطین چهارم (پوگوناتوس) ۶۴۸ – ۶۸۵ م – پدید آمد.
مخترع آن مهندسی به نام «کالینکوس» بود که در شهر «هلیوبوس» شام در خدمت عرب بود و از آنجا گریخت و به قسطنطنیه رفت. بعضی هم گفتهاند که وی یک فرد مصری از مردم «هلیوبولیس» مصر بود.
ممکن است این قول درستتر باشد؛ زیرا شیمی از قرون اولیه در نزد مصریان علم درخشانی بود، و مردم مصر در آن علم نظریات جالب و اختراعات بزرگی داشتند.
اهمیت این سلاح (آتش یونانی) برای اولین بار در محاصرهی قسطنطنیه توسط مسلمانان شناخته شد (۶۶۸ م ۴۸ هـ) زیرا در آن جنگ بارها این سلاح آتشین به طرف کشتیهای جنگی مسلمین پرتاب گردید و تعداد زیادی از آن را غرق کرد و به دنبال آن مسلمانان به طرف جنوب بازگشتند و دست از محاصره پایتخت دولت روم شرقی کشیدند.
اما اسرار ترکیب این سلاح آتشین شگفتانگیز چنانکه گفتیم مانند بسیاری از کارهای مصریان قدیم (که در دوران علوم جدید نیز سر بسته مانده) همچنان در پردهی ابهام پوشیده بود.
به علاوه از اقوال مورخان بیزانسی و اشارت آنها به «آتش یونانی» میتوان استنتاج کرد که سلاح مزبور از گاز نفت و گوگرد و جیوه و چیزهای دیگری که تاکنون شناخته نشده است، ترکیب یافته بود.
این سلاح دود غلیظی و انفجار بزرگی بوجود میآورد و شعلههای آتشی که از آن برمیخاست در آن واحد به بالا و پائین کشیده میشد و به سرعت همه چیز را میسوزانید. در برخورد با آب نیز خاموش نمیشد، بلکه شعلهورتر میگردید و سوزندگی بیشتری داشت و فقط خاک و سرکه آن را خاموش میساخت. گویا مخترع آن «کالینکوس» باروت را نیز در ترکیب آن داخل کرده بود تا این انفجار را تولید کند.
ولی اشکالی که هست اینست که باروت تا پیش از قرن سیزدهم میلادی شناخته نشده بود!
کلنلهایم در کتابی که راجع به تاریخ اسلحه و ذخایر جنگی نوشته نتیجه گرفته است که «آتش یونانی» محتوی مقداری قیر بود و علت اشتعال آن در برخورد با آب نیز همین معنی بوده است.
بنابراین، سلاح مزبور مرکب از گاز نفت و گوگرد و قیر و جیوه بوده که چنان آتش گستردهای داشته است. به همین جهت نیز موسوم به «آتش گسترده» و «آتش جنگ» بوده است [۸۹].
«آتش یونانی» به هنگام تلاقی صفوف لشکر و در اثنای محاصره، در جنگهای زمینی و دریائی به کار میرفته است. این سلاح از بلندی برجها یا دیوارهای شهر در ظرف بزرگی یا درگویهای مشتعل آهنی یا سنگی یا در تیرهای پیچیده در الیاف کرک ومو، به سوی دشمن رها میشد و در دم ماده سیال مشتعلی به وجود میآورد.
اما در جنگهای دریائی این سلاح آتشزا به کشتی حمل میشد، سپس از لولههای طویل مسی که بر روی تلمبههای هواسنج در جلو کشتی قرار داشت به سوی هدف رها میگردید [۹۰].
رومیها مدتهای طولانی سراسر این سلاح هولناک را مکتوم داشته بودند و قرنها از آن در جنگ با دشمنان خود استفاده میکردند.
گاهی آن را به همپیمانهای خود هم میدادند. بدون اینکه راز ساختن آن را برای ایشان فاش سازند.
قسطنطین هفتم در تاریخ خود معتقد است که این رازپوشی، یک فریضهی آسمانی است، و فرشتهای که خداوند به منظور کتمان سرّ این سلاح آتشین به سوی قسطنطین بزرگ فرستاد به وی اعلام داشت که واجب است پادشاه و رعیت راز این نعمت را مکتوم بدارند، و گرنه از امر خداوند سر باز زده و گرفتار خشم و عذاب الهی خواهند شد!
بدینگونه راز این سلاح آتشین نزدیک به چهار قرن در کارخانههای روم شرقی مدفون ماند، تا اینکه در اواخر قرن یازدهم میلادی مسلمانان به آن دست یافتند. آگاهی مسلمین یا از راه تحلیل و کاوش بوده است و یا به وسیله بعضی از رومیان که به اسلام گرویدند به راز آن پی بردند.
***
مسلمانان نخستین کسانی بودند ه در معرض غافلگیری پرتاب آتش یونانی قرار گرفتند و پی به اهمیت آن بردند. آنها برای اولین بار در محاصره قسطنطنیه (۴۸ هـ ۶۶۸ م) در معرض خطر آن قرار گرفتند.
یونانیها آن را به روی کشتیها و سربازان مسلمین رها ساختند و بارها ناوگان و سربازان اسلام را دچار تشویش و بینظمی نمودند. همین سلاح آتشین بود که حملات مسلمین را بارها از مقابل دیوارهای قسطنطنیه عقب زد و چنانکه گفتیم به سوزاندن بیشتر کشتیهای جنگی مسلمین منتهی گشت.
در محاصرهی دوم (۹۹ هـ - ۷۱۷ م) ضربت آن بر مسلمانان سختتر و دردناکتر بود. به طوری که فرماندهی سپاه اسلام «مسلمه بن عبدالملک» را با سپاهیانش و ناوگان انبوهش از کنار دیوارهای قسطنطنیه عقب زد و ناگزیر ساخت که با نیروها و سفاین خود در مراکزی دور از سواحل اروپائی بسر برد، و به دنبال آن مسلمه دست از محاصره قسطنطنیه کشید و روی به جزائر دریای اژه نهاد. در محاصره قسطنطنیه بزرگترین نیروئی که تا آن روز اسلام برای جنگ با نصرانیت بسیج کرده بود، از میان رفت.
مبالغه نیست که بگوئیم همین سلاح آتشین یونانی بود که نقشه خلفای اموی را برای گشودن اروپا از راه قسطنطنیه به هم زد و آنان را ناگزیر ساخت که از دولت روم شرقی و مشرق اروپا چشم بپوشند و منظور خود را از راه شمال افریقا عملی سازند، و به جداساختن اندلس و (اسپانیا) از اروپا قانع گردند.
و نیز مبالغه نیست که بگوئیم همین آتش یونانی بود که موجب شد برنامههای خلافت عباسی را در گشودن آسیای صغیر و اشغال قسطنطنیه تغییر دهد، و به صورت حملات جزئی و فتوحات کوچکی درآورد و مدتها دولتهای عباسی و روم شرقی را سرگرم نبردهای مرزی کند.
همین آتش یونانی بود که پایتخت دولت بیزانس (روم شرقی) و مرزهای آن را در اعصار طولانی از خطر نبردهای دریائی اسلام نمود.
نباید فراموش کرد که اگر آتش یونانی در چندین قرن سلاح هولناکی در دست یونانیها (بیزانسها) بود، ولی بعد از آنکه مسلمانان پی به اسرار آن بردند، به صورت سلاح کوبندۀ هولناکی در دست آنها درآمد. مخصوصاً در جنگهای صلیبی نقش مهمی را ایفا کرد. سربازان مصری آن را در خشکی و دریا استعمال میکردند. به طوری که در میان سربازان و ناوگان جنگی دستۀ ویژهای به نام «رهاکنندگان آتش» وجود داشتند. همین سلاح اسلامی بود که هجوم فرنگیان را از سواحل مصر عقب راند و در جنگهای «دمیاط» و «منصوره» بر سر آنها باریدن گرفت [۹۱].
مورخ فرانسوی دی گوانفیل صدمهای را که این سلاح به فرنگیان وارد ساخت در کتاب خود به نام «تاریخ لوئی مقدس» شرح داده و میگوید: «چنان امواج هوا را میشکافد مانند عقابی بلندبال که به یک باره بالهای خود را بگشاید، دارای دودی غلیظ است، و به دنبال آن صدائی رعد آسا بلند میشود و به سرعت برق رها میگردد. و روشنی آن ظلمت شب را میزداید. سپس وحشت خود و همراهانش را از مشاهده آن شرح داده و توضیح میدهد که چگونه به صفوف فرنگیان اصابت نمود [۹۲].
ظاهراً مسلمانان نیز توفیق یافتند اسرار این سلاح آتشزا را بعد از کشف آن نگاه دارند، چنانکه یونانیها نیز قبل از ایشان راز آن را مکتوم داشتند.
در حملات دریائی اسلام به سواحل ایتالیا و جزائر دریای مدیترانه و مرزهای مسیحینشین آن، و در جنگهای صلیبی میبینید که مسلمانان آتش یونانی را بر ضد دشمنان خود به کار میبردند.
و نیز چنانکه به دست میآید، راز استعمال «آتش یونانی» به مسلمانان اندلس منتقل شد و آنها نیز آن را در جنگهای خود بر ضد دشمنان مسیحی شمال اسپانیا مورد استفاده قرار میدادند.
در محاصره شهر «لسبله» از نواحی مغرب اسپانیا، سربازان دولت اسلامی «موحدین» برای عقبراندن سپاهیان آلفونس دهم پادشاه کاستیل ابزاری به کار بردند که سنگها و مواد آتشزا را با صدائی رعدآسا به سوی لشگرگاه مسیحیان پرتاب میکرد.
پادشاهان غرناطه نیز از اواخر قرن سیزدهم میلادی، آلاتی نظیر آن را در پیکار با مسیحیان مورد استفاده قرار دادند.
ما درست نمیدانیم که این ابزارهای جنگی در واقع چه بوده است.
انسان از مطالعه آنچه مورخان اسلامی و اسپانیائی در بارهی آن گفتهاند تصور میکند که آنها توپ بوده است، و مسلمانان در آن زمان اسرار ساختن باروت را کشف کرده بودند. و این در صورتی است که مسلم بدانیم مسلمانان پیش از آن کشیش آلمانی بر تولد شگارتز در نیمهی قرن چهاردهم میلادی، موفق به کشف باروت شده اند.
ولی به نظر میرسد که این آلات و ادوات جنگی همان وسیله پرتاب آتش یونانی بوده است که با گذشت زمان تکامل یافته بود، و سربازان دولت «موحدین» و مسلمانان اسپانیا آن را از مسلمانان مصر و تونس گرفته بودند.
ظاهراً مسلمانان اسپانیا توپ و ادوات امثال آن را برای نخستین بار در جنگ طریفه سال ۷۴۲ هجری که میان سپاهیان مغرب به فرماندهی سلطان ابی الحسن مرینی، و سپاهیان اسپانیا به فرماندهی آلفونس یازدهم پادشاه کاستیل درگرفت، به کار بردند. همچنین مسلمانان ادوات مشابهی را در دفاع از جزیره خضرا [۹۳]Algeciras بر ضد مسیحیان به سال ۷۴۲ هـ مورد استفاده قرار دادند.
ما نیز این نظریه را که «آتش یونانی» هنگام رهاشدن صدای وحشتناک داشته تأیید میکنیم. این معنی مانع از آن نیست که بگوئیم مسلمانان اسپانیا نخست آتش یونانی را به کار بردند، سپس باروت را بر آن افزودند، و توانستند از آن توپ بسازند و در جنگ با مسیحیان به کار برند.
این بود داستان سلاح آتشین یونانی و سرگذشت نقشی را که در جنگهای قرون وسطی بازی کرده است. چنانکه ملاحظه نمودید این سلاح عامل بسیار مؤثری برای حمایت دولت روم شرقی درگذشت قرون از حملات دشمنان آن مخصوصاً مسلمانان بوده است.
ما نمیتوانیم بگوئیم که آتش یونانی مانند «دینامیت» انقلاب بزرگی در فنون جنگی پدید آورد؛ زیرا آتش یونانی با اینکه آثاری از نابودی و آتشزدن دخائر و سفاین به جای میگذاشت، ولی صدمات عظیمی به صفوف لشکر و افراد جنگجو نمیرسانید. و پوششهای جنگی مانند زره و کمربند و کلاه خود و غیره را از میان نمیبرد.
به علاوه آلات دیگری در جنگ به کار میرفت که از لحاظ ضربت و صدمه کمتر از آتش یونانی نبود؟ مثلاً منجنیق (جرثقیل) ساخت مسلمانان، قرنها شهرهای محاصره شده را مرعوب مینمود، تیرهای تیراندازان مسلمانان نیز زمانی رومیها و سایر ملل نصارا را به وحشت انداخته بود.
اما دینامیت وحشتناکترین ابزار تخریب و نابودکردن جانهای انسانهاست؛ بلکه باید گفت دردناکترین و شومترین وسیله نکبتباری است که انسانیت بدان مبتلا گشته است [۹۴].
[۸۷] Thucydides: Peloponnesian War, CH. WIII ۱۸ - XIV [۸۸] سقوط و انحطاط امپراطوری روم. [۸۹] Ency. Brite. Art. Greek. Eire [۹۰] مانند گلولههای توپهای سفاین جنگی امروز. آیا توپهای کنونی تکامل یافته این سلاح آتشزا نبوده است؟ در توضیحات بعدی خواهید دانست که سلاح آتشین در دست مسلمانان به صورت همین توپهای کنونی درآمد. (مترجم) [۹۱] نگاه کنید به جنگهای دمیاط و آتش و سلاح سوزنده در «خطط مقریزی» ج ۱، ص ۲۲۱ و بعد از آن. [۹۲] در فصل دوازدهم همین کتاب روایت «دی گوانفیل» را به طور مفصل خواهید دید. [۹۳] جزیرهای از شهرهای ساحلی اسپانیا مقابل مراکش. (مترجم) [۹۴] این را ما پیش از جنگ دوم جهانی نوشته بودیم. جنگ دوم جهانی سلاحی دردناکتر و مصیبتبارتر برای انسانیت به میدان آورد، و آن هم بمبهای اتمی است که میتواند در چند لحظه یک شهر بزرگ را به کلی نابود سازد، و صدها هزار تن را از میان ببرد. شاید هیروشیما و ناکازاکی که اولین قتلگاه این سلاح وحشتانگیز بود، از آنچه آینده از آثار و نتایج این سلاح نابودکننده پنهان داشته است، به مراتب سادهتر جلوه کند. (مؤلف)