نسب مؤلف
بدانکه نویسنده از اهل قم[۸]و پدرانم تا سی نسل در قم بوده اند و جد اعلایم که در قم وارد شده و توقف کرده موسی مبرقع فرزند امام محمد تقی فرزند حضرت علی بن موسی الرضا ÷میباشد که اکنون قبر او در قم معروف و مشهور است، و سلسه نسبم چون به موسی مبرقع میرسد ما را برقعی میگویند، و چون به حضرت رضا میرسد رضوی و یا ابن الرضا میخوانند و از همین جهت است که شناسنامۀ خود را «ابن الرضا» گرفته ام.
سلسلۀ نسب و شجره نامه ام، چنانکه در کتب انساب و مشجرات ذکر شده و در یکی از تألیفاتم موسوم به «تراجم الرجال[۹]» نیز در باب الف نوشته ام، چنین است: ابوالفضل بن حسن بن احمد بن رضی الدین بن میر یحیی بن میر میران بن امیران الأول ابن میر صفی الدین بن میر ابوالقاسم بن میر یحیی بن السید محسن الرضوی الرئیس بمشهد الرضا من أعلام زمانه بن رضی الدین بن فخر الدین علی بن رضی الدین حسین پادشاه بن ابی القاسم علی میره بن أبی الفضل بن بندار بن میر عیسی بن أبی جعفر محد بن ابی القاسم علی بن أبی علی محمد بن احمد بن محمد الأعرج ابن احمد بن موسی المبرقع، ابن الامام محمد الجواد. رضی الله عن آبائی و عنی و غفر الله لی و لهم.
والدم سید حسن، اعتنایی به دنیا نداشت و فقیر و تهی دست و از زاهدترین مردم بود و در سنین پیری و در حال ضعف و ناتوانی حتی در فصل زمستان و در هوای یخ بندان، کار میکرد. ولی خوش حالت و شاد و شب زنده دار و اهل عبادت و بسیار افتاده حال و سخاوتمند و متواضع بود. و أما جد اول یعنی والد والدم، سید احمد مجتهدی بود مبرز و بی ریا و از شاگردان میرزای شیرازی صاحب فتوای تحریم تنباکو، و مورد توجه وی بود و چنانکه در "تراجم الرجال" نیز آورده ام وی پس از ارتقاء به درجهی اجتهاد از سامراء[۱۰]به قم مراجعت کرد و مرجع امور دین و حل و فسخ و قضاوت شرعی محل بود و اثاث البیت او مانند سلمان و زندگی او ساده مانند ابوذر بود و درهم و دیناری از مردم توقع نداشت، از حاجی ملا محمود که از زارعین قم و مورد اعتماد بود، نقل شده که سالی زراعت گندم مرا "سن" رسید، نذر کردم اگر بلای «سن» از زراعت من دور شود یک بار گندم به در منزل ایشان ببرم و رفتم زیر سایبانی خوابیدم، چون بیدار شدم اثری از "سن" ندیدم، فهمیدم سید دارای مقامیاست.
ایامیکه ایران مشروطه طلب شد به ایشان گفته شد اکثر بلاد مشروطه شده و اکثر علماء فتوی دادند، چرا شما فتوی نمیدهید، جواب داده بود: چون اکثر مردم آن را استقبال کرده اند معلوم میشود امر باطلی است زیرا مردم غالبا طالب حق نیستند.
[۸]- قم يکي از شهرهاي ايران که در جنوب تهران واقع است و ۱۴۷ کيلومتر از آن دور ميباشد. پادشاهان قديميفارس آنرا تأسيس نموده اند و در زمان خلافت فاروق اعظم (سال ۲۱ هـ ) فتح شد. اين شهر امروزه دومين مرکز بزرگ شيعه در دنيا شناخته ميشود. [۹]- به جز جلد اول اين کتاب، بقيۀ مجلدات آن به طبع نرسيده است. [۱۰] - از شهر هاي عراق، و شيعه گمان ميکنند که مهدي مزعوم در آنجا مختفي شده است.