سوانح ایام - زندگینامه علامه ابوالفضل ابن الرضا برقعی رحمه الله

فهرست کتاب

استبداد به رأی برخی از مراجع

استبداد به رأی برخی از مراجع

دیگر از عیوب ایشان استبداد به رأی است که تاکنون سبب خسارات سنگین و جبران ناپذیر معنوی و مادی به اسلام و مسلمین شده است. خساراتی که شاید جبران آنها نزدیک به نیم قرن و یا بیشتر طول بکشد. البته این روحیه استبدادی و مشورت نکرن با اهل نظر و مردم مجرب و کارشناس و عدم علاقه به شنیدن انتقاد را در بسیاری از مراجع دیده ام. به نظر من آیت الله بروجردی از آقای خمینی مستبدتر[۳۹]بود، منتهی به قدرت نرسید تا روحیۀ دیکتاتوری او، چنان که بود، آشکار شود. فی المثل زمانی که آیت الله سید محمد حسین طباطبایی تبریزی صاحب تفسیر المیزان که مجتهدی مبتلا به فلسفه یونانی و عرفان وحدت وجودی و دیگر خرافات بود، به نوشتن حواشی بر بحارالأنوار مجلسی پرداخت، بروجردی به جای آنکه مطالب او را با قلم رد کند، از نفوذ خود استفاده کرد و مانع ادامۀ کار وی شد!

به یادم هست که روزی همراه عده ای دیگر در مجلس بروجردی بودم که به من گفت: شنیده ام به من ایراد دارید، گفتم: آری، صدتا! بروجردی تعجب کرد و گفت: چند تا را بفرمایید، گفتم: یکی اینکه شما در رساله خود تصویر را مکروه دانسته اید ولی عکس جنابعالی پشت رساله های علمیه شما چاپ شده است، دیگر آنکه در رساله تان زینت کردن مساجد را نابجا می‌دانید ولی خودتان برای زینت مسجد اعظم قم صدها هزار تومان خرج کرده اید! طبعا مردم خواهند گفت این چه جور مجتهدی است که به فتوای خود عمل نمی‌کند؟! در این موقع هیاهو و قیل و قال اطرافیانش که عصبانی شده بودند بلند شد و سخنم را قطع کردند که این حرفها چیست که می‌زنی. آقای بروجردی نیز آنان را ساکت نکرد من نیز گفتم: آقا خودشان گفتند بگو، اگر دوست ندارید نمی‌گویم.

این طرز فکر استبدادی که در بسیاری از علما از جمله آقای بروجردی و خمینی وجود داشت وقتی به ترس از عوام اضافه شود نتیجه اش ضرر در ضرر خواهد بود. فی المثل چون آقای خمینی در همه اقوالش رضایت و یا آرامش عوام را در نظر دارد با اینکه هفتم تیر در حزب جمهوری اسلامی‌بیش از هفتاد و دو تن کشته شدند ولی ایشان برای تحت تأثیر قرار دادن عوام الناس و استفاده از احساسات مذهبی آنها، عدد مقتولین را برخلاف واقع هفتاد و دو تن ذکر می‌کرد و یا در قضیه صلح با عراق با اینکه عقلا و اهل نظر مکررا در باره مصالحه با عراق پس از پیشنهاد صلح از جانب عراق و مضار فراوان ادامه جنگ و از همه مهمتر عدم مشروعیت استمرار آن، گفتند و نوشتند _ البته سانسور خشن و بی رحمانه حکومت آقای خمینی مانع شد که این مطالب به اطلاع مردم برسد _ ولی ایشان به جهت استبداد به رأی نپذیرفت وقتی که کشور کاملا در آستانه سقوط قرار گرفت و به قول خودشان اوضاع اقتصادی و اجتماعی مملکت از خط قرمز گذشت، با ذلت صلح را پذیرفت، ولی برای آنکه عوام را بفریبد و آرام نگه دارد، به جای آنکه صادقانه به خطای خویش اعتراف کند و بگوید: ای کاش به سخن خیرخواهان توجه کرده و به دستور قرآن کریم عمل می‌کردم (آیه ۶۱ و ۶۲ سوره انفال) و این مصیبت بر اثر بی توجهی به اوامر قرآن است که بر ما نازل شده، از مردم طلبکار شد که من جام زهر می‌نوشم و آبروی خود را با خدا معامله کردم و با امثال اینگونه سخنان خود را در مقابل عوام، مظلوم جلوه داد؟!

[۳۹] - بلي، استبداد ديني بدترين انواع استبداد است.