سخنرانی مؤلف در مدرسۀ فیضیه علیه دولت
معلوم شد دولت لبنان با دولت ایران در اذیت و آزار مسلمین شرکت دارد. من در مدرسه فیضیه[۲۲]قم و در بین طلاب روی سنگی نزدیک حوض وسط مدرسه ایستاده و سخنرانی کردم و گفتم دولت شوروی که یک کشیش نصاری را در همین سال دستگیر کرده، تمام دول و ملل نصاری به او حمله و انتقاد کردند، شما آقایان طلاب و علما چگونه ساکت مانده اید، که باید دولت یک مجتهد را بی جهت و بدون محاکمه با طرز فجیعی دستگیر و تبعید کند، آیا شما طرفدار علم و طرفدار مظلوم نیستید؟ چون مشغول سخنرانی بودم از جانب طرفداران آیت الله بروجردی تحریک کردند که خادم مدرسه و عده ای از اوباش مستمعین را با شیلنگ آب پاشی، از اطراف من متفرق سازند و پیروان بروجردی به دولت تذکر دادند که در قم فقط برقعی مخالف دولت و دستگاه حاکمه است، اگر او را کنار بگذارید، سایر علما سخنی ندارند و مخالف دربار نیستند.
شهربانی به تهران گزارش داد و از تهران دستور تبعید نویسنده صادر شد، عده ای از طلاب که طرفدار اینجانب بودند به جوش و جنبش آمدند و از من طرفداری کردند. منزل ما در قم در کوچه عشقعلی نزدیک گذر جَدّا بود، منزل ما را محاصره کردند و در کوچه های اطراف مأمور گذاشتند که از هر طرف خارج شویم مرا دستگیر کننند. اتفاقا سیدی در منزل مابود به نام سید هاشم حسینی، از منزل خارج شد که به مدرسه برود، فوری او را گرفتند و بدون محاکمه و تحقیق تبعیدش کردند به خرم آباد! بعد معلوم شد برقعی نبوده و امر مشتبه شده است. همان شب که آن سید را دستگیر کردند جریان را فهمیدم و شبانه از منزل خارج شده و در مدرسه فیضیه در یکی از حجرات فوقانی خود را مخفی کردم. تا مدتی از طرف شهربانی مأمور به منزل ما مراجعه میکرد که شهربانی با شما کار دارد. دیدم ماندن ما در مدرسه نتیجه ای ندارد، و دولت دست بردار نیست.
[۲۲] - مدرسهي فيضيه مرکز ادارهي مدارس در قم ميباشد و در عهد صفويان بنا يافت.