سوانح ایام - زندگینامه علامه ابوالفضل ابن الرضا برقعی رحمه الله
آیت الله العظمی سید ابوالفضل ابن الرضا برقعی قمیمعلومات کتاب
- مؤلف: آیت الله العظمی سید ابوالفضل ابن الرضا برقعی قمی
- مترجم: تالیف
- تاریخ انتشار: یک شنبه, ۱۷ خرداد ۱۳۸۸
- به روز رسانی: سه شنبه, ۰۴ دی ۱۴۰۳
- دیوی : 297/92
- صفحه: 395
- مشاهده : 721426
- دانلودها: 223744
چکیده کتاب
زندگینامه خودنوشت مرحوم ابوالفضل برقعی، از سردمدارانِ مبارزه با خرافات و بدعتهای شیعه در ایران معاصر است. کتاب حاضر از آن نظر حائز اهمیت است که تاریخ تحولات سیاسی- مذهبی ایران معاصر را در دوران حکومت پهلوی (رضا و محمدرضا شاه) پس از انقلاب ایران تا سال هفتاد شمسی روایت کرده و نقش و موضعگیری روحانیون شیعه را در قبال رویدادهای مختلف جامعه ایران شرح و تحلیل میکند و پرده از حقایقی برمیدارد که برای بسیاری از خوانندگان مجهول بودهاند. بنابراین، "سوانح ایام" علاوه بر اینکه شرح حال شخصیِ علامه برقعی است، بیان ناگفتههای تاریخی و پردهبرداری از چهرة حقیقیِ حکومتِ به ظاهر اسلامی ایران است. نویسنده پس از معرفی نسب و خاندان خود، شمّهای از دوران کودکی و تحصیلات ابتدایی و سپس آموزشهای حوزوی خود را شرح میدهد. بیان فعالیتهای سیاسی و اجتماعی او در دوران جوانی، معرفی اساتید حوزوی و متن اجازههای نقل حدیث از ایشان در ادامه کتاب آمده است. شرح ملاقاتها و صحبتهای برقعی با بسیاری از روحانیون سرشناس شیعه و نامه نگاری با بسیاری از آنها – از جمله خمینی و خامنهای- بخش مهمی از کتاب است، که صفحات زیادی را به خود اختصاص داده است. فصلهای پایانی کتاب، به نحوه برخورد حکومت ایران با او و شرح آزار و اذیتها، حوادث زندان و ترور نافرجام وی اختصاص دارد.
- مؤلف: آیت الله العظمی سید ابوالفضل ابن الرضا برقعی قمی
- مترجم: تالیف
- تاریخ انتشار: یک شنبه, ۱۷ خرداد ۱۳۸۸
- به روز رسانی: سه شنبه, ۰۴ دی ۱۴۰۳
- دیوی: 297/92
- صفحه: 395
- مشاهده: 721426
- دانلودها: 223744
فهرست کتاب
- مشخصات کتاب
- مقدمهی مجموعه کتابهای موحدین
- مقدمهی ناشر
- پیشگفتار [۱]
- مقدمۀ مؤلف
- نسب مؤلف
- تحصیلات ابتدایی
- تحصیلات حوزوی
- خاطراتی از سفرهای تبلیغی
- رضاشاه و روحانیت
- علل تنفر مردم از روحانیت
- کشف حجاب
- جلوگیری از تجلیل و دفن جنازۀ رضاشاه در قم
- آیت الله بروجردی و حکایت مرجعیت وی و پی آمدهای آن
- مسافرت با آیت الله کاشانی
- دستگیری و تبعید مؤلف با آیت الله کاشانی
- سخنرانی مؤلف در مدرسۀ فیضیه علیه دولت
- مؤلف در زندان شهربانی
- حکایتی از آیت الله بروجردی
- اطرافیان بروجردی، کاشانی و مصدق
- فداییان اسلام
- خاطراتی از اهالی و ساکنین گذر وزیر دفتر
- کشف حقیقت و برخی سفرهای تبلیغی
- حکایتی از آباده
- سفری به نیشابور و مشهد
- مراجع مشهد و شهرت طلبی
- بازگشت به تهران و تحقیق و مطالعه
- اقامتی چند روزه در قوچان
- تألیف کتاب «درسی از ولایت» و پی آمدهای آن
- نظر آیت الله خویی راجع به ولایت تکوینی و تشریعی
- خاطراتی از آیت الله شریعتمداری
- اصول دین
- مخالفین کتاب «درسی از ولایت»
- حکایتی شگفت و مذاکره با آقای فلسفی
- بدگویی روضه خوانان از مؤلف
- انتشار کتاب علیه مؤلف
- مرجعیت آیت الله میلانی
- شرارتهای سید هادی خسرو شاهی
- تلاش های شریعتمداری برای گرفتن مسجد و عاقبت وی
- ادامۀ ماجرا
- نمونه ای از فعالیت های مؤلف
- یورش به خانه مؤلف
- اشعار مؤلف راجع به مظلومیت خود
- نمونه ای از نامه های مؤلف به مراجع شرعی و قانونی
- حکایت شیخ محمد علی انصاری
- برخی از تألیفات مؤلف
- قصور و سهل انگاری مردم در فهمیدن دین
- نظر آیت الله خویی در بارۀ شهداء
- ممانعت از ملاقات مؤلف با آقای خمینی
- سخنرانی و انتشار اعلامیه در اوایل انقلاب
- نامه های بی جواب مؤلف به آقای خمینی
- استبداد به رأی برخی از مراجع
- وضع آشفتۀ روحانیت
- انگیزه ملاقات با آقای خمینی
- ریاکاری معمّمین و راز بی دینی آیت الله زادگان
- روحانیون بر سه قسم هستند
- بیداری مردم، خطری برای روحانیت
- مصایب وارده بر علمای حق گو و مجاهد
- نمونه هایی از نامه های بی جواب مؤلف به آقای خمینی
- چند نمونه از اعلامیه های مؤلف
- مخالفت با بنای مسجد
- هرج و مرج به نام اسلام
- کارهای خلاف به نام اسلام
- آمادگی همیشگی مؤلف برای بحث
- بحث مؤلف با آقای ربانی شیرازی
- زندانی شدن مؤلف در پی بحث با آقای ربانی
- ترور و سوء قصد به جان مؤلف
- ترور شدن مؤلف بوسیله دستگاه حاکمه
- اعلامیۀ مؤلف پس از ترور
- خصومت و بی انصافی مخالفین نسبت به مؤلف
- نامه به امام در مورد ترور مؤلف
- خصومت و عناد مذهبیون با مؤلف
- فشارهای وارده بر مؤلف در زندان
- مطالعۀ کتاب (الغدیر) امینی و نظریۀ مؤلف در بارۀ آن
- نامۀ جمعیت دفاع از آزادی راجع به زندانی شدن مؤلف
- نامه هایی به مسئولین
- فشارهای وارده بر مؤلف در زندان و نامه به امام
- ادامه ماجرای تبعید
- نامه مؤلف به آقای خامنه ای
- نامه ای دیگر به خامنه ای
- فشارها و مصایب وارده بر مؤلف
- جمهوری اسلامی و مسؤلین بی لیاقت
- شعری در باره اوضاع کنونی ایران
- اسناد و مدارک اجتهاد مؤلف
- یادی از برقعی
- ضمايم
کلیدواژهها
آیت الله العظمی سید ابوالفضل ابن الرضا برقعی قمی
علامه سيد ابو الفضل ابن الرضا برقعى قمي تهراني در سال 1329هـ ق مطابق با 1287 هـ ش در شهر قم- ايران- در خاندان شيعه مذهبي به دنيا آمد و پدرش سيد حسين شخص فقير و زاهدي بوده است. جد او سيد احمد بن رضي الدين عالم مجتهد و مبارزي بوده كه از شاگردان شيرازي كسي كه فتواي تحريم تنباكو- ضد نفوذ بريطانيا در ايران- را صادر كرده است ميباشد. مادرش سكينه سلطان دختر شيخ غلام رضا قمي نويسنده ي كتاب رياض الحسيني ميباشد علامه، از اولين روز هاي حيات پاي در مكتب گذاشته، تعليم و قراءت قرآن مجيد و خواندن و نوشتن را فرا گرفت. سپس به نزد شيخ عبدالكريم يزدي حائري كه در آن وقت يكي از بزرگترين علماي شيعه بود رفت تا مراحل تحصيلش را ادامه دهد. علامه برقعي در حكايت از احوال خويش ميگويد: به مدرسه رضويه قم كه در آن زمان معروف بود رفتم ولي از اينكه خرد سال بودم به من اطاقي ندادند ولي با اصرار زياد اطاق كوچكي به من دادند كه نه از گرمي محفوظ بودم و نه از سردي. به هر حال از خانه ي خودم حصير و فرشي آوردم و در اين حجره ي كوچك و يا در اين زاويه شب و روزم را گذراندم تا كه الحمد لله دروس علوم شرعي را كسب نمودم. از صرف ونحو شروع كردم وآخرين كتاب مغني البيب وكتاب الأعاريب ابن هاشم وشرح جامي بر كافية ابن حاجب را به انتها رساندمبعد از اين خود شيخ حائري مدير از من امتحان گرفت والحمدلله از موفقيت كامل برخوردار شدم كه سپس از طرف حوزه ي برايم حقوقي تعيين شده تا ادامه ي تحصيل دهم . وبه دنبال آن تحصيلم را در علم فقه واصول فقه كه در حوزه هاي علمي رايج است ادامه دادم،در اثناي تحصيل به تدريس درسهاي ابتدايي نيز مشغول بودم ورفته رفته يكي از مدرسين حزوه ي قم فائز گرديدم بعدا براي تخصص در علم فقه واصول فقه به نجف اشرف رفتم ودر نزد كبار مراجع شيعه مراحل عالي دروس فقه واصول فقه را طي كردم سه سال در نجف اشرف گذراندم واز بسياري از علماي كبار آن ديار منجمله: مرجع بزرگ شيعه در آن وقت سيد ابوالحسين موسوي اصفهاني كسب علم كردم. سپس علامه برمي گردد ودر قم نيز اجازه ي اجتهاد را از آيت الله عبدالنبي نجفي عراقي كه يكي از مراجع بزرگ شيعه بود اخذ مي كند. مذهب و عقيده ي علامه برقعي چنان كه متذكر شديم علامه برقعي در شروع از جمله ي علما ي مذهب شيعه اثنا عشري بوده و از مجتهدين اعلامشان مي رفت، ولي اخلاص، صدق و مبارزه او با بدعتها و خرافات و تمسك شديد علامه به قرآن كريم نهايت او را به طرف حق رهبري كرد. علامه از سن 45 سالگي از مذهب و عقايد شيعه اثنا عشري دست كشيده و با حكم به ظاهر قرآن و سنت صحيح و آن چه از سلف صالح اين امت باقي مانده به ويژه خلفاي راشدين و همگي ياران رسول خدا از مهاجرين و انصار و پيروانشان عمل كرده است. علامه برقعي مي گويد اگر ما خواسته باشيم سنت صحيح را در روايات و كتب شيعه بيابيم ممكن نيست. ولي بايستي در كتب مسانيد و مصنفات حديث كه در نزد جمهور مسلمين است جستجو كرد، هر چه از رسول اكرم صلى الله عليه و سلم باشد، سند و متن آن صحيح باشد و مخالف قرآن كريم نباشد گرفته مي شود و گر نه متروك است