سخنرانی و انتشار اعلامیه در اوایل انقلاب
اما پیش از اینکه به ذکر ماجرای زندگیم پس از پیروزی انقلاب و تلاشهایی که برای تماس گرفتن و ملاقات با آقای خمینی کردم، بپردازم، لازم است ذکر کنم در أیامیکه هنوز از اصلاح نا امید نبودم با سخنرانی و انتشار اعلامیه های مختلف از نهضت مردم دفاع میکردم، که به عنوان نمونه یکی از آن اعلامیه ها را که دوستانم در اوایل انقلاب چاپ و نشر نمودند میآورم:
بسم الله الرحمن الرحیم
اعلامیۀآیت الله سید ابوالفضل علامه برقعی
در لزوم هماهنگی و بیداری مردم
مطلب همبستگی مسلمین جهان از صدر اسلام و دوران خاتم الأنبیاء صو امیر المؤمنین ÷تا کنون که مسلمین به رهبری امام خمینی قیام کرده اند مطلبی اساسی و حیاتی بوده و میباشد. در طول این ۱۴ قرن درخشان و افتخار آمیز، برای این هدف شریف کوششها شده و بحمد الله نتایج خوبی هم به دست آمده، گو اینکه اشخاص مخلصی هم بوده اند که به اشتباه و به علت درک نکردن موقعیتها در برابر این همبستگی که دستور صریح قرآن کریم و رویه رسول خدا صو ائمه اطهار ÷و شیوه سایر بزرگان اسلام بوده و میباشد، ایستادگی کردند و در نتیجه مشاجراتی به عمل آمده است، که استعمارگران و مستبدین و اطرافیان برای بهم زدن صف مسلمین و از بین بردن اسلام و غارت مخازن و منابع ما از این جریانات سوء استفاده کرده اند و چه بسا بسیاری از این دشمنان و مترفین و راحت طلبان این نوع تحریکات را پایه گذاری نموده اند، ولی خدای حکیم تشبثات آنان را در آخر کار بی اثر نموده است که: «إِنَّ ٱلۡبَٰطِلَ كَانَ زَهُوقٗا» حقیر در مدت زندگانی طولانی خویش به خاطر مطالب بالا کوششهای بسیار کرده ام، و خلوص نیت من موجب شده که از یاری و حفظ خدای تعالی بهره مند باشم. اکنون که مردم شریف و قهرمان ایران موفق شده اند شاه شریر سابق را از کشور ایران اخراج کنند و با راهنماییهای امام خمینی دولت موقت اسلامیبر سر کار آمده است و ملت میخواهد نفس راحتی بکشد، همه ما بایستی، اولا همبستگی های خود را عمیق تر و بیشتر کنیم. و ثانیا از هر چیزی که ایجاد رنجش و گسیختگی میکند بپرهیزیم و آیه شریفه: «وَٱعۡتَصِمُواْ بِحَبۡلِ ٱللَّهِ جَمِيعٗا وَلَا تَفَرَّقُوا» را همواره نصب العین قرار دهیم. معلوم است مردمیکه مبارزه کرده اند و اکنون مواجه با کار شکنی ضد انقلاب هستند، بایستی تحت رهبری امام خمینی هم آهنگی و تعاون خود را برای از بین بردن بقایای رژیم طاغوتی و منحط سابق حفظ کنند و به بیانات آیت الله طالقانی در روز سالگرد مرحوم دکتر مصدق آن مرد ضد استعمار و فداکار توجه کافی بنماییم؛ زیرا امروز اوضاع ما بسیار حساس است باید دقیقه ای از کید دشمن غافل نبوده اگر چه "إِنَّ كَيۡدَ ٱلشَّيۡطَٰنِ كَانَ ضَعِيفًا".
والسلام عليكم و رحمة الله
سید ابوالفضل علامه برقعی اسفند ۱۳۵۷ هجری شمسی- تهران
اما پس از اینکه دیدم ارتباط و مباحثهی علمیبا آیت الله خمینی به هیچ طریقی میسور نیست و علاوه بر اینکه ملاقات حضوری با ایشان برایم ناممکن است و خود او نیز نامه های اینجانب را بی جواب میگذارد و عده ای از روحانی نمایان نا اهل نیز دور ایشان را گرفته اند و مانع اظهار نظر خیرخواهان هستند و میتوان گفت اختناق از زمان شاه بدتر شده و نمیتوان حقایق را به ایشان رساند و خودش نیز به اظهار حقایق و یا استماع سخنان افراد خیرخواه و خادم مایل نیست، به کلی مأیوس شدم و چون دیدم اعمال و رفتار این حکومت هم خلاف اسلام است به منظور ادای وظیفه و دفاع از اسلام به مخالفت پرداختم و شفاها و کتبا نسبت به اعمالشان اعتراض کردم. چنانکه یکی از آنها به طور اشاره در کیهان مورخ ۲۲/۱۲/۵۷ نیز ذکر شده است. اعلامیه های زیادی نیز برای بیداری مردم نوشتم که چون سانسور حاکم بود و روزنامه ها چاپ نکردند ناگزیر مستقلا چاپ و منتشر کرم. إن شاء الله تعالی در صفحات آینده متن تعدادی از آنها را خواهم آورد. اما پیش از آن لازم است در بارۀ نامه هایی که از طرق مختلف برای آقای خمینی ارسال کردهام سخن بگویم: