۷- اهانت دجالان به حسین بن علی ب
حسین بن علی نوه رسول الله جو یکی از دو سروان جوانان اهل بهشت نیز از پیمان شکنی شیعیان در امان نبودهاند. همانگونه که تاریخ گواهی میدهد کسانیکه ادعای پیروی از ایشان را داشتند پیوسته با نامههای خود از ایشان میخواستند نزد آنان یعنی به شهر کوفه روند تا آنها ایشان را امام و رهبر خود قرار داده و در صف او شمشیر زنند. اما همانگونه نوه رسول الله جبه وعدههای بیارزش آنها دلخوش کردند و نزد آنان رفتند، آنها عهد و پیمان خود را زیر پا گذاشتند و ایشان را بییار و یاور رها ساختند.
جا دارد قبل از هر چیز نگاهی به مصادر شیعه بیافکنیم و ببینیم که چگونه در این مصادر کوفیان پیمان شکن به خاطر این پیمان شکنی و فریفتن نوه پیامبر جبجای توبیخ و سرزنش مورد تحسین و تمجید قرار گرفتهاند.
در روایتی منسوب به امام جعفر - /- در مورد شیعیان کوفه اینچنین گفته شده است: «ولایت ما را بر آسمانها و زمین و کوهها و شهرها عرضه کردند، اما هیچکدام از آنها مانند اهل کوفه به آن ایمان نیاوردند» [۳۱۵].
پس از اینکه دانستیم بنا بر روایات شیعه اهل کوفه بهترین و با وفاترین شیعیان محسوب میگردند، بیایید ببینیم آنها چه بلایی بر سر اهل بیت رسول الله جآوردند.
آنها در حدود صدو پنجاه نامه برای حسین بن علی بفرستادند و خطاب به ایشان نوشتند: «بسم الله الرحمن الرحیم. از شیعیان حسین بن علی خطاب به امیر المؤمنین حسین بن علی بن ابی طالب. سلام خدا بر شما باد. بدانید مردم منتظر قدوم شما هستند و بجز شما هیچکس را به خلافت قبول ندارند. پس بسوی ما بشتابید ای فرزند رسول الله. والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته» [۳۱۶]. و در نامهای دیگر چنین نوشته:
«باغبان سر گشته و میوهها رسیدهاند. اگر اراده کنید میتوانید بسوی سربازانی دلاور و یکپارچه آیید. و السلام» [۳۱۷].
پس از اینکه اینگونه نامههای فریبنده یکی پس از دیگری بدست حسین بن علی برسید، ایشان تصمیم گرفتند پسر عموی خویش مسلم بن عقیل را برای بررسی اوضاع به کوفه بفرستند. هنگامیکه مسلم به کوفه رسید «مردم کوفه به دور او جمع گشته و در حالیکه اشک دید گانشان سرازیر بود، با او بیعت کردند» [۳۱۸].
مسلم پس از گذراندن چند روز در کوفه نامهای به این مضمون برای حسین بن علی بفرستاد: «بدانید که صد هزار شمشیر آماده فرمانبرداری از شما است. تاخیر به هیچ وجه روا نیست» [۳۱۹].
این نامههای فریبنده، حسین بن علی را فریب داد و ایشان به اهل کوفه و نصرت آنها دلخوش کردند و در حالیکه بسیاری از یاران رسول الله جایشان را نصیحت کردند که مانند برادر بزرگوار خود عمل کنند و فریب پیروان دروغین را نخورند، اما بالاخره ایشان از مکه خارج شده و بسوی کوفه حرکت کردند. کوفیان که مساله را جدی و خطرناک دیدند دیری نپایید که عهد و پیمانهای خود را به باد فراموشی سپردند و امام حسین و یاران اندک ایشان را بدون کوچکترین نصرتی رها ساختند. حسین بن علی هنگامیکه متوجه خیانت پیروان دروغین خود شدند خطاب به آنها چنین گفتند:
«ای اهل کوفه! من به اینجا نیامدم مگر پس از آنکه شما برایم نامهها فرستادید و از من خواستید بسویتان بشتابم که شما را امام و پیشوایی نیست. ای اهل کوفه! اگر شما همچنان بر عهد و پیمان خود پایدارید، من نزد شما هستم و اگر از عهد و پیمان خود پشیمانید و از آمدن من اندوهگین، من به همان جایی که آمدم باز خواهم گشت» [۳۲۰].
ای کاش شیعیان و پیروان دروغین به عهد و پیمان شکنی خود بسنده میکردند. اما آنگونه که تاریخ میگوید آنها نقش بسیار بزرگی در قتل ایشان و یارانشان ایفا کردند. محسن امین میگوید: «بیست هزارتن از اهل عراق با امام حسین بیعت کردند. اما دیری نپایید که به او خیانت کرده و بر علیه ایشان شورش کردند و ایشان را به قتل رساندند» [۳۲۱].
خیانت پیروان دروغین به اینجا نیز ختم نگردید. یعقوبی میگوید: «آنها خیمهها را غارت کرده و به همسران ایشان اهانتها روا داشتند و آنها را به کوفه بردند. هنگامیکه آنها به کوفه رسیدند زنان کوفه همگی از خانههایشان بدر آمده و به گریه وزاری پرداختند. در این هنگام علی بن حسین فرمودند: «اینها بر ما میگریند، در حالیکه قاتلین ما خود آنها هستند» [۳۲۲].
[۳۱۵] بصائر الدرجات للصفار الجزء الثانی الباب العاشر. [۳۱۶] کشف الغمه للاربلی ج ۲ ص ۳۲. الارشاد للمفید ص ۲۰۳. [۳۱۷] الارشاد للمفید ص ۲۰۳، ایضاً اعلام الوری للطبرسی ص ۲۲۳ و الفظ له. [۳۱۸] الارشاد للمفید ص ۲۰۵ ، ایضاً ص ۲۲۰. [۳۱۹. [۳۲۰. - الارشاد للمفید ص ۲۲۴. [۳۲۱] اعیان الشیعه لمحسن الامین القسم الاول ص ۳۴. [۳۲۲] تاریخ الیعقوبی ج ۱ ص ۲۳۵.