مؤسس و پایه گذار اعتقاد به مهدی غائب در مذهب اثنی عشری
کسیکه نقش اساسی را در پایه گذاری این اعتقاد بعهده داشت شخصی است به نام عثمان بن سعید عمری. او که با کمال تستر و در پس پرده گام بر میداشت و در ظاهر فروشنده روغن بود به ترویج این اعتقاد در بین شیعیان میپرداخت که حسن عسکری فرزند چهار ساله ای داشته که از انظار و دید مردم غیبت شده است [۴۶۳]. وی که ادعا میکرد تنها کسی است که با این امام غائب رابطه داشته و مشکلات و سؤالهای مردم را با او در میان میگذارد، از کسانیکه به سخنان او ایمان میآوردند اموالی بعنوان زکات و حق امام میگرفت [۴۶۴].
جای بسى تعجب است که سردمداران شیعه ادعا میکنند در مسائل اصولی دین فقط ائمه معصومین [۴۶۵]را میپذیرند اما در این مسأله بسیار مهم عقیدتی قول شخصی را پذیرفتهاند که شک و بدبینی عظیمی نسبت به او وجود دارد. بایستی دانست همزمان با عثمان بن سعید أشخاص دیگری نیز مدعی منصب بابیت شده و عثمان بن سعید را پس از دروغگو دانستن لعنت کردند. و هر کدام از این مدعیان بابیت نامهای از جیب خود به در آورده و با نسبت دادن آن به امام زمان، خود را نماینده بر حق او معرفی کرده و رقبای خویش را تکذیب میکرد. طوسی مبحثی از کتاب «الغيبة» را به ذکر اسامی این مدعیان اختصاص داده است [۴۶۶].
عثمان بن سعید برای خود نمایندگان و وکلایی تعیین کرده بود که برای امامت امام غائب و بابیت او تبلیغات کرده و از کسانیکه فریب آنها را خوردند اموالی جمع آوری میکردند. او قبل از وفات خویش، بابیت را که در آمد هنگفتی به همراه داشت به نور چشم و فرزند عزیز خود محمد بن عثمان واگذار کرد. اما سایر همکاران کلاهبردار که دندانهای خود را از قبل برای چنین لقمه چرب و نرمی تیز کرده بودند، از پذیرفتن این مسأله سر باز زده و به مخاصمه و ملاعنه با یکدیگر پرداختند. به عنوان مثال هنگامیکه از أحمد بن هلال کرخی پرسیده شد: «چرا بابیت محمد بن عثمان را نمیپذیری؟ او در پاسخ گفت: من هرگز نشنیدم که امام زمان او را به بابیت انتخاب کنند. به او گفته شد: اما دیگران این مطلب را از ایشان شنیدهاند. او در پاسخ گفت: شما به دنبال آنچه شنیده اید بروید. این افراد با شنیدن پاسخ أحمد بن هلال او را لعنت کرده و از او برائت جستند» [۴۶۷].
روایات بسیاری در مراجع و مصادر شیعه سبب حقیقتی این درگیریها و لعنت کردنها را روشن ساختهاند. طوسی در کتاب خود میگوید: «محمد بن علی بن بلال بابیت محمد بن عثمان عمری را نپذیرفت. در نتیجه بین آن دو مشاجرات شدیدی در گرفت. علت این مشاجرات و درگیریها این بود که محمد بن علی حاضر نشد اموالی را که بنام حق امام زمان از شیعیان جمع آوری کرده بود به محمد بن عثمان تحویل دهد. این مسأله سبب گشت گروهی او را لعنت کرده و از او برائت بجویند» [۴۶۸].
براستی اگر امام زمانی وجود میداشت چرا شیعیان را از محمد بن علی و سایر کلاهبرداران بر حذر نساخت؟ مگر نه این است که بر اساس اعتقادات شیعه امام بر تمام غیبیات احاطه دارد؟ پس چرا او شیعیان را از اینکه محمد بن علی و سایر بابها و وکلاء اموال آنها را بالا کشیده و صرف عیش و نوش خود خواهند ساخت مطلع نکرد؟ جواب این سؤال این است که این گروهها و باندهای کلاهبردار با از خود تراشیدن اعتقاد به مهدی غائب سعی کردهاند از یکسو بطلان اصل امامت که با نبودن فرزند و خلفی از حسن عسکری آشکار و نمایان گشت را سرپوش نهاده و از سوی دیگر جیبهای گشاد خود را از اموال مردمان ساده پر سازند.
در سال ۳۰۴ و یا ۳۰۵ هـ محمد بن عثمان نیز پس از در حدود نیم قرن تکیه زدن بر اریکه بابیت فوت کرد و منصب پر در آمد بابیت را به ابوالقاسم حسین بن روح سپرد [۴۶۹]. اما این بار نیز لاشخوران برای بدست یافتن به این منصب به سرو کول یکدیگر پریده و در نهایت همدیگر را رسوا ساختند. همانگونه که قبلاً نیز گفتیم محمد بن علی شلمغانی که از رقیبان سر سخت ابوالقاسم حسین بن روح به شمار میرفت پس از شکست خوردن از او، ماهیت و حقیقت خود و ابوالقاسم را اینگونه افشاء ساخت: «من و ابوالقاسم به خوبی میدانستیم بر سر چه با یکدیگر دست و پنجه نرم میکنیم. ما مانند لاشخورانی بودیم که بر سر مردار به جان یکدیگر افتاده باشند» [۴۷۰]. آری، این دجالان کلاهبردار به اسم حق امام زمان از مردم سادهاندیش پول جمع آوری کرده و در نهایت برای اینکه این اموال را صرف عیش و نوش خود ساخته و به باب تحویل ندهند، ادعای بابیت میکردند.
در سال ۳۲۶ هـ ابن روح نیز فوت کرد و در وصیت خود منصب بابیت را به ابوالحسن علی بن محمد سمری واگذار کرد. در این تاریخ از غیبت امام غائب در حدود هفتاد سال گذشته و و بنا بر آنچه دجالان پیش از این به شیعیان وعده داده بودند، وقت ظهور او فرا رسیده بود. اما هیچ خبری از ظهور و قیام کسی که شیعیان او را منجی بشریت میدانند نشد. این مسأله و همچنین مشاجرات و افشاگریهای مدعیان منصب بابیت، سبب فزونی یافتن شک و تردید شیعیان نسبت به حقیقت داشتن شخصیتی بنام امام غائب شد. سمری که از این موضوع بیمناک گشته بود راه احتیاط را در پیش گرفت. به همین سبب همانگونه که مصادر و مراجع شیعه اعتراف کردهاند در زمان او نسبت به سه باب قبلی نامهها و رسالههای کمتری به امام غائب نسبت داده شدند [۴۷۱]. سمری به مدت سه سال به عنوان باب و نماینده بر حق منجی عالم بشریت! در بین شیعیان فرمانروایی کرد. اما همانگونه که گفتیم در ایام بابیت او شیعیان نه تنها نسبت به این منصب بلکه حتی در مورد حقیقت داشتن شخصیتی بنام امام زمان نیز بدبین شده بودند. به همین سبب علی بن محمد سمری صلاح ندید پس از خویش شخص معینی را به بابیت برگزیند. و در جواب این سؤال اطرافیان خود که پس از شما چه کسی به بابیت خواهد رسید گفت: «آنچه که تقدیر الهی است اتفاق خواهد افتاد» [۴۷۲].
سمری برای کاهش دادن شدت درگیریهای موجود بین مدعیان منصب بابیت نقشه جدیدی ریخت. او تمام دجالان را در این سفره هفت رنگی شریک ساخت. بر اساس رساله ای که سمری آن را به امام زمان نسبت داد پس از وفات او تمام سردمداران و عمامه به سران شیعه نمایندگان امام غائب گفته شده: «برای حل مشکلات و سؤالهای خود به راویان حدیث (محدثین و علما) مراجعه کنید. آنها حجت من بر شما و من حجت خداوند بر آنها هستم» [۴۷۳].
و بدین ترتیب رونده ادعای بابیت و ارتباط مستقیم با امام غائب قبل از آشکار شدن کامل حقیقت و رسوا شدن دجالان بسته شد. و آنچه که دجالان آن را غیبت صغری نامیدهاند به پایان رسید.
[۴۶۳] الغیبه للطوسی ص ۲۵۸ مکتبه الالفین، الکویت. [۴۶۴] الغیبه للطوسی ص ۲۱۴-۲۱۵ مکتبه الالفین، الکویت. تاریخ الغیبه الصغری لمحمد باقر الصدر ص ۳۹۶-۳۹۷ مکتبه الالفین، ط: الثالثه ۱۴۰۰هـ. [۴۶۵] لازم به تذکر است اهل سنت و جماعت تنها پیامبران را آنهم در مسائل مربوط به ابلاغ دین معصوم میدانند. [۴۶۶] الغیبه للطوسی ص ۲۴۴ مکتبه الالفین، الکویت. [۴۶۷] الغیبه للطوسی ص ۲۴۵ مکتبه الالفین، الکویت. [۴۶۸] الغیبه للطوسی ص ۲۴۵ مکتبه الالفین، الکویت. [۴۶۹] الغیبه للطوسی ص ۲۲۳ مکتبه الالفین، الکویت . رجال الحلی للحلی ص ۱۴۹ مطبعه الحیدریه، النجف، ط: الثالثه ۱۳۸۱ هـ. [۴۷۰] الغیبه للطوسی ص ۲۴۱ مکتبه الالفین، الکویت. [۴۷۱] تاریخ الغیبه الصغری لمحمد باقر الصدر ص ۴۱۴ مکتبه الالفین، ط: الثالثه ۱۴۰۰هـ. [۴۷۲] الغیبه للطوسی ص ۲۴۲ مکتبه الالفین ، الکویت. [۴۷۳] اکمال الدین لابن بابویه القمی ص ۴۵۱ المطبعه الحیدریه، النجف ۱۳۸۹ هـ. الغیبه للطوسی ص ۱۷۷ مکتبه الالفین، الکویت. الاحتجاج للطبرسی ص ۱۶۳ تعلیق محمد باقر الخراسان مؤسسه الاعلمی، بیروت ۱۴۰۱ هـ. وسایل الشیعه للحر العاملی ۱۸/۱۰۱ تحقیق : عبدالرحیم الشیرازی، دار احیاء التراث العربی ، بیروت، ط: الخامسه ۱۴۰۳ هـ.