تشیع و معتقدات آن

فهرست کتاب

دوازده صحیفه که نام ائمه و اوصاف آن‌ها را بیان می‌سازند

دوازده صحیفه که نام ائمه و اوصاف آن‌ها را بیان می‌سازند

در روایتی دروغین که آن را به پیامبر اسلام جنسبت داده‌اند گفته شده است:

«خداوند دوازده مهر و دوازده صحیفه را بر من نازل کرده‌اند. نام هر امام بر روی مهر او، و اوصاف او بر صحیفه‌اش نگاشته شده است» [۱۱۳].

ما نمی‌دانیم چرا کسی پیدا نشده از ابن بابویه قمی که این روایت را در کتاب خود ذکر کرده بپرسد اگر واقعاً چنین صحیفه‌هایی از آسمان بر پیامبر جنازل شده بودند آیا کسی از مسلمانان این اجازه را به خود می‌داد که امر الهی را زیر پا گذارد؟ و اگر گفته شود آری سنی‌ها چنین کردند، می‌پرسیم چرا خود شیعیان در تعیین امامان به جان همدیگر افتاده‌اند و به ده‌ها مذهب و گروه‌های مختلف همچون غرابیه، ‌کیسانیه،‌ زیدیه،‌ جارودیه، ناووسیه، سمطیه (شمطیه)، فطحیه، اسماعیلیه، قرامطه، اثنی عشریه و‌... تقسیم شده‌اند. اگر این صحیفه‌ها حقیقت می‌داشتند و آنگونه که ادعا می‌شود نام و اوصاف ائمه را تعیین می‌کردند هرگز نمی‌بایست چنین اختلافاتی بر سر ائمه بین شیعیان بوجود می‌آمد.

در مراجع و مصادر مذهب تشیع نام کتاب‌های آسمانی دیگری نیز ذکر گردیده است که برای آشنایی با این کتاب‌های خیالی می‌توان به این مراجع و مصادر مراجعه کرد. در اینجا ما می‌توانیم به این نتیجه برسیم که دجالان و دکانداران مذهبی چون هیچ اثری از گمشده خود در کتاب آسمانی حقیقی یعنی قرآن مجید نیافتند برای اثبات کجرویها و گمراهی‌های خود راه افسانه و خیال و دروغگویی را در پیش گرفتند. غافل از اینکه خداوند متعال می‌فرمایند:

﴿إِنَّ ٱلَّذِينَ يَفۡتَرُونَ عَلَى ٱللَّهِ ٱلۡكَذِبَ لَا يُفۡلِحُونَ ١١٦[النحل: ۱۱۶].

«بی‌شک آنانیکه بر خداوند دروغ می‌بندند هرگز رستگار نخواهند شد».

بایستی از دجالانی که ادعای وجود چنین کتاب‌های خیالی را دارند پرسیده شود چگونه ممکن است امت اسلامی در طول تاریخ خود، قرآن و احادیث رسول الله جرا مو به مو به نسل‌های پس از خود منتقل کند، اما هیچ نامی از این کتاب‌ها به میان نیاورد؟ البته مگر در کتاب‌های اشخاصی همچون کلینی و مجلسی و طبرسی و دار و دسته شان.

آنچه جلب توجه می‌کند این است که خود این دروغپردازان نیز گفته‌های خود را باور ندارند. مگر آقای کلینی خودش این روایت را در کتابش ذکر نکرده که ابا عبدالله گفته‌اند: «خداوند عزوجل سلسله نبوت را با مبعوث داشتن پیامبرتان به پایان رساندند. و دیگر پیامبری پس از ایشان نخواهد شد. و فرستادن کتاب‌های آسمانی را با کتاب شما به پایان رساندند و دیگر کتابی پس از آن نازل نخواهد شد» [۱۱۴]؟.

و مگر آقای مجلسی کتاب خود را نخوانده‌اند و متوجه نشده‌اند که خودشان روایتی از امام رضا به این مضمون در آن ذکر کرده‌اند که: «شریعت محمد صلی اله علیه و آله تا روز قیامت باطل نخواهد شد. و هر کس پس از ایشان ادعای نبوت کند یا اعتقاد داشته باشد پس از قرآن کتاب دیگری نازل شده، بایستی او را به قتل رساند» [۱۱۵]؟

آیا این روایت که خود مجلسی آن را نقل کرده او را مباح الدم نمی‌گردانیده است؟

علاوه بر این بایستی پرسید این کتاب‌ها و صحیفه‌های خیالی کجا نگه داری می‌شوند؟ اگر گفته شود این کتاب‌ها نزد امام مهدی مخفی شده‌اند، این سؤال مطرح خواهد شد که اگر قرار می‌بود این کتاب‌ها مخفی نگاه داشته شوند پس نازل شدن آن‌ها از آسمان چه فائده ای برای مردم در بر داشته است؟

بایستی دانست حقیقتی که در پس این خیالپردازی‌ها و افسانه‌سرائیها وجود دارد این است که چون دکانداران مذهب تشیع خواسته‌اند برای اعتقادات باطل خود مرجع و مصدری به پیروانشان معرفی کنند، مدعی وجود چنین کتاب‌های آسمانی شده‌اند تا به پیروان فریب خورده خود بگویند معتقداتی که ما با شما در میان گذاشته‌ایم اگر چه در قرآن و یا حدیث به آن‌ها اشاره‌ای نشده اما در مصحف فاطمه و لوح فاطمه و‌... بطور مفصل در مورد آن‌ها صحبت شده است.

همچنین دجالان سعی داشته‌اند با استفاده از این نیرنگ به شیعیان خود بگویند شما کتاب‌های آسمانی مخصوص به خود دارید. و با استفاده از این ادعای باطل شیعیان را از سایر مسلمانان جدا سازند. و همچنین آن‌ها را با دلخوش کردن به کتاب‌های آسمانی خیالی از فرا گرفتن قرآن مجید و احکام آن دلسرد گردانند. و بدین ترتیب هم جیب خود را پر نگه داشته و هم مسلمانان را از یکدیگر متفرق سازند.

[۱۱۳] اکمال الدین لابن بابویه القمی ص ۲۶۳ (چاپ سابق الذکر). [۱۱۴] صحیح الکافی۱/۳۱ لمحمد الباقر البهبودی، الدار الاسلامیه، ‌ط: الاولی ۱۴۰۱ هـ. اصول الکافی للکلینی ۱/۲۶۹ (چاپ سابق الذکر). [۱۱۵] بحار الانوار للمجلسی ۷۹/۲۲۱، و ۱۱/۳۴-۳۵ (چاپ سابق الذکر).