۴- اعتقاد داشتن به اینکه ائمه میتوانند هر چه را بخواهند حلال و یا حرام گردانند:
ما میدانیم یکی از اصول توحید، ایمان داشتن به این است که تشریع یعنی حلال و حرام گردانیدن از خصوصیات و ویژگیهای معبود بر حق میباشد. و هیچ مخلوقی در این مسأله کوچکترین نقشی ندارد. خداوند متعال میفرماید:
﴿أَلَا لَهُ ٱلۡخَلۡقُ وَٱلۡأَمۡرُۗ﴾[الأعراف: ۵۴].
«بدانید که آفرینش و فرمانروایی از آن خداوند است.»
حتی پیامبران نیز که برگزیدهترین افراد تاریخ بشریت بودهاند کوچکترین نقشی در تحلیل و تحریم نداشتهاند، آنها فقط مبلغان شریعت الهی بودهاند.
معبود بر حق در سوره شوری آیه ۲۱ مشرکین را در رابطه با پذیرفتن تحلیل و تحریم رهبران و سردمداران خود مورد نکوهش و سرزنش قرار داده مىفرماید:
﴿أَمۡ لَهُمۡ شُرَكَٰٓؤُاْ شَرَعُواْ لَهُم مِّنَ ٱلدِّينِ مَا لَمۡ يَأۡذَنۢ بِهِ ٱللَّهُۚ﴾[الشوری: ۲۱].
«آیا (مشرکین) برای خود خدایانی (شایسته و لایق فرمانراویی) دارند که بدون اجازه الهی احکامی را برای آنها بنا نهادهاند؟». (مراد از استفهام و پرسش، گوشزد کردن مشرکین به باطل بودن این عمل آنها است). اکنون بیایید ببینیم مذهب تشیع در مورد این مسأله چه اعتقادی دارد. بنابر روایاتی که در مراجع و مصادر مذهب تشیع نقل شدهاند ائمه حق تشریع داشته و میتوانند هر چه را بخواهند حلال و یا حرام گردانند. آقای کلینی در کتاب خود این روایت را نقل کرده که: «خداوند متعال نخست محمد و علی و فاطمه علیهم السلام را آفرید و پس از گذشت هزار دهر سایر مخلوقات را خلق کرد و اطاعت از این سه تن را بر آنها واجب گردانید. به همین سبب این سه تن هر چه را بخواهند حلال و یا حرام میگردانند» [۱۴].
مجلسی در قسمتی از شرح این روایت مکذوبه میگوید: «... خداوند متعال اطاعت از آنها را بر تمام خلائق حتی جمادات زمین و آسمان نیز واجب گردانید». بایستی دانست این اعتقاد باطل همان اعتقادی است که یهودیان و نصاری در مورد رهبران و پیشوایان مذهبی خود داشتند. خداوند متعال در این رابطه مىفرماید:
﴿ٱتَّخَذُوٓاْ أَحۡبَارَهُمۡ وَرُهۡبَٰنَهُمۡ أَرۡبَابٗا مِّن دُونِ ٱللَّهِ﴾[التوبة: ۳۱].
«یهود و نصاری پیشوایان خود را رب خویش قرار دادند».
روایتی در کتاب اصول کافی این آیه را تفسیر کرده و بیان داشته چگونه یهود و نصاری پیشوایان دینی خود را رب خویش قراردادهاند. در این روایت گفته شده: «ابا عبدالله ÷فرمودند: به خداوند سوگند پیشوایان مذهبی یهود و نصاری هرگز آنها را به عبادت کردن خود فرا نخواندند. و اگر اینکار را میکردند هرگز کسی سخن آنها را نمیپذیرفت. آنچه آنها انجام دادند این بود که حلال را بر مردم حرام و حرام را بر آنها حلال گردانیدند» [۱۵].
بنابر آنچه در این روایت ذکر گشته، گردن نهادن و پذیرفتن تحلیل و تحریمی که از جانب مخلوق باشد، نوعی عبادت کردن این مخلوق محسوب گشته و شرک در ربوبیت خداوند متعال میباشد.
این اعتقاد باطل، اعتقاد باطل دیگری نیز به دنبال داشته است که بر اساس آن بیان ساختن احکام شرعی و یا کتمان کردن آنها بستگی به خواست و اراده امام دارد. او اگر بخواهد میتواند احکام شرعی را از پیروان خود کتمان کند. در یکی از روایات شیعه در اینمورد گفته شده: «وشاء میگوید: از امام رضا ÷در مورد تفسیر این آیه پرسیدم:
﴿فَسَۡٔلُوٓاْ أَهۡلَ ٱلذِّكۡرِ إِن كُنتُمۡ لَا تَعۡلَمُونَ ٤٣﴾[النحل: ۴۳].
«اگر مسألهای را نمیدانید، آن را از علما و دانشمندان بپرسید».
امام ÷فرمودند: مراد از اهل ذکر ما هستیم. مردم بایستی حکم مسائل خود را از ما بپرسند.
من گفتم: شما سؤال شونده و ما سؤال کننده هستیم؟
ایشان فرمودند: بله.
من گفتم: آیا بر ما واجب است سؤالهای خود را از شما بپرسیم؟
ایشان فرمودند: بله.
من گفتم: آیا بر شما واجب است سؤالهای ما را پاسخ دهید؟
ایشان فرمودند: خیر، ما اگر خواستیم به سؤالهای شما پاسخ خواهیم داد و اگر نخواستیم از پاسخ دادن خودداری خواهیم کرد» [۱۶].
براستی که این روایت متضمن اهانتی بزرگ به اهل بیت رسول الله جمیباشد. خداوند متعال در مورد کسانیکه حق را کتمان میکنند فرموده است:
﴿إِنَّ ٱلَّذِينَ يَكۡتُمُونَ مَآ أَنزَلۡنَا مِنَ ٱلۡبَيِّنَٰتِ وَٱلۡهُدَىٰ مِنۢ بَعۡدِ مَا بَيَّنَّٰهُ لِلنَّاسِ فِي ٱلۡكِتَٰبِ أُوْلَٰٓئِكَ يَلۡعَنُهُمُ ٱللَّهُ وَيَلۡعَنُهُمُ ٱللَّٰعِنُونَ ١٥٩﴾[البقرة: ۱۵۹].
«آنانیکه آیات آشکار و هدایت کنندهای را ما نازل ساخته و آنها را در کتاب برای مردم توضیح دادهایم، کتمان ساخته و از مردم پوشیده نگاه میدارند، خداوند و فرشتگان و مؤمنین آنها را مورد لعنت خود قرار میدهند».
خداوند متعال حتی به پیامبر جنیز اجازه نداده که چیزی از احکام شرعی را از مردم کتمان کند. خداوند متعال خطاب به رسول الله جمىفرماید:
﴿۞يَٰٓأَيُّهَا ٱلرَّسُولُ بَلِّغۡ مَآ أُنزِلَ إِلَيۡكَ مِن رَّبِّكَۖ وَإِن لَّمۡ تَفۡعَلۡ فَمَا بَلَّغۡتَ رِسَالَتَهُۥۚ﴾[المائدة: ۶۷].
«ای پیامبر آنچه که از پروردگارت بر تو نازل گشته را به مردم ابلاغ کن. و اگر چنین نکنی رسالت الهی را ابلاغ نکردهای».
بایستی دانست به سبب همین اعتقاد فاسد و باطل است که در روایات مصادر شیعه گفته شده شیعیان تا قبل از زمان امام محمد باقر /از چگونه بجا آوردن برخی از عبادات بیخبر بوده و بسیاری از اصول و اساسیت دین را نمیدانستند. در یکی از این روایات که آن را کلینی در کتاب خود روایت کرده گفته شده: «شیعیان تا قبل از زمان امام ابو جعفر (محمد باقر) ÷کیفیت ادای مناسک حج را بلد نبوده و چیزی از حلال و حرام نمیدانستند، تا اینکه امام محمد باقر ÷در زمان خویش کیفیت ادای حج و مسائل حلال و حرام را به شیعیان یاد دادند» [۱۷]. این روایت مکذوبه متضمن اهانتی بس عظیم به امیر المؤمنین علی ابن ابی طالب و حسن بن علی و حسین بن علی و علی بن حسین شمیباشد.
مگر نه این است که شیعیان خود را هواداران و پیروان پروپاقرص این ائمه معرفی میکنند؟ آیا این ائمه حلال و حرام دین و کیفیت ادای ارکان اسلام را از پیروان پروپاقرص خود کتمان کرده بودند؟ خودتان ببینید چگونه تحت سرپوش حب آل بیت بزرگترین اهانتها را نثار اهل بیت رسول الله جکردهاند.
[۱۴] اصول الکافی للکلینی ۱/۴۴۱ (چاپ سابق الذکر)، بحار الانوار للمجلسی ۲۵/۳۴۰۴ (چاپ سابق الذکر). [۱۵] اصول الکافی للکلینی ۱/۵۳. لازم به تذکر است در مراجع اهل سنت و جماعت نیز حدیثی به این مضمون از رسول الله جروایت شده است. اما اهل علم این حدیث را ضعیف دانسته اند. [۱۶] اصول الکافی للکلینی ۱/۲۱۰-۲۱۱ (چاپ سابق الذکر)، تفسیر القمی ۲/۶۸ (چاپ سابق الذکر) ، بحار الانوار للمجلسی ۲۳/۱۷۴ (چاپ سابق الذکر). [۱۷] اصول الکافی للکلینی ۲/۲۰ (چاپ سابق الذکر).