تشیع و معتقدات آن

فهرست کتاب

کتاب آسمانی با مهره‌های طلائی

کتاب آسمانی با مهره‌های طلائی

پس از این می‌پردازیم به سخن در مورد کتاب آسمانی دیگری که بجز در روایات جعلی دروغپردازان در جای دیگری هیچ اثری از آن دیده نمی‌شود. در مورد این کتاب آسمانی خیالی روایتی در مراجع تشیع وجود دارد به این مضمون: «ابا عبدالله صادق ÷می‌فرمایند: خداوند قبل از وفات پیامبر کتابی بر ایشان نازل کردند و خطاب به ایشان فرمودند: ای محمد! این کتاب، وصیت تو به نجیب اهل بیت تو است. رسول الله فرمودند: ای جبریل، نجیب اهل بیت من کیست؟ جبرائیل در جواب گفتند: نجیب اهل بیت تو علی بن ابی طالب ÷است. بر این کتاب مهرهایی طلایی وجود داشت. رسول الله صلی الله علیه وآله این کتاب را به علی ÷سپردند و او را امر کردند که در طول زندگی خود تنها یک مهر از این مهرها را بگشایند و به آنچه در آن نوشته شده عمل کنند. علی ÷اینکار را انجام دادند. سپس ایشان کتاب را به فرزند خود حسن ÷سپردند. ایشان نیز مهری از مهرها را باز کرده و به دستور العمل‌های آن عمل کردند. سپس ایشان کتاب را پس از خود به حسین ÷سپردند. ایشان نیز مهری را گشودند. در این مهر نوشته شده بود: به همراه گروهی از پیروان خود بسوی شهادت بشتاب. آن‌ها هرگز به شرف شهادت نائل نخواهند گشت مگر در رکاب تو. جان و زندگی خود را فدای خالق خود ساز. حسین ÷به این تعالیم جامه عمل پوشاندند و این کتاب را پس از خود به علی بن الحسین -علیهما السلام- سپردند. ایشان نیز مهری را گشودند. در این مهر نوشته شده بود: سکوت بر گزین و در خانه به عبادت خالق خود بپرداز تا آن هنگام که مرگ به سراغت آید. ایشان نیز به این فرمان جامه عمل پوشاندند و کتاب را پس از خود به محمد بن علی ÷سپردند. ایشان نیز مهری را گشودند و در آن این عبارت را یافتند: به افتاء و تعلیم مردم روی آور و از هیچکس جز خداوند واهمه ای نداشته باش. بدانکه دست هیچ آزار دهنده‌ای به تو نخواهد رسید. ایشان پس از خود این کتاب را به من سپردند و من پس از گشودن یکی از مهرها این عبارت را در آن یافتم: به افتاء و تعلیم و نشر علوم اهل بیت خود بپرداز. و بر اعمال پدران صالح خویش مهر تأئید گذار و از کسی جز خداوند واهمه ای نداشته باش. من نیز به آنچه امر شده ام جامه عمل پوشانده ام و پس از خود این کتاب را به موسی بن جعفر خواهم داد. او نیز آن را به امام پس از خود خواهد سپرد تا اینکه مهدی ÷قیام کنند» [۱۰۸]. قبل از نقد این روایت دروغین بجا است به آنچه که می‌توان از جملات نخستین این روایت نتیجه گرفت، اشاره‌ای داشته باشیم. در ابتدای این روایت هنگامیکه از رسول الله جخواسته می‌شود این وصیت را به نجیب اهل بیت خویش بسپارند ایشان از جبرئیل ÷پرسیدند نجیب اهل بیت من کیست؟ این پرسش پیامبر جدال بر این مسئله است که ایشان هرگز علی بن ابی طالب را به عنوان جانشین و خلیفه خود انتخاب و به مردم معرفی نکرده‌اند. پس تمام روایات موجود در مصادر و مراجع شیعه که در آن‌ها گفته شده پیامبر جهمواره علی بن ابی طالب را به عنوان جانشین خویش به مسلمانان معرفی می‌کرده‌اند چیزی جز کذب و افتراء نیست. چون اگر این روایات حقیقت می‌داشتند هرگز پیامبر جنمی‌پرسیدند نجیب اهل بیت من که بایستی این وصیت را به او بسپارم چه کسی است؟ آری، اگر اینگونه روایات حقیقت میداشتند دیگر جایی برای این سوال باقی نمی‌ماند.

در این روایت معلوم نیست چگونه برخی از ائمه ملزم به نشر علم و بیان حق گشته‌اند و برخی دیگر به انزواء و گوشه نشینی امر شده‌اند؟ بایستی پرسید آیا علی بن الحسین - /- گوشه نشینی اختیار کردند و یا اینکه با نشر علم و تقوی و پرهیزکاری، بطلان این کتاب خیالی با مهر‌های طلایی‌اش را به همه ثابت کردند؟ زهری - /- که یکی از بزرگ‌ترین علمای اهل سنت و جماعت در دوران تابعین می‌باشد در مورد جایگاه علمی این امام گرامی می‌گوید: «من هرگز در بین قریشیان افضل‌تر و فقیه تر از ایشان ندیده‌ام» [۱۰۹]. و در همین رابطه مفید یکی از مشایخ بزرگ شیعه می‌گوید: «فقهای عوام [۱۱۰]علوم زیادی را از ایشان روایت کرده‌اند. فرمایشات و فتاوای فراوانی درمورد احکام و مواعظ وادعیه و سیرت از ایشان نقل شده که شرح آن‌ها احتیاج به وقت فراوانی دارد» [۱۱۱].

و بدین ترتیب می‌بینیم که این روایت دروغین با سیرت و زندگانی ائمه منافات و تضاد دارد.

[۱۰۸] بحار الانوار ۳۶-۱۹۲-۱۹۳ (چاپ سابق الذکر). اکمال الدین لابن بابویه ص ۳۷۶ (چاپ سابق الذکر). امالی الصدوق ص ۲۴۰. امالی الشیخ ص ۲۸۲، اصول الکافی ۱/۲۸۰ (چاپ سابق الذکر). [۱۰۹] الخلاصه للخزرجی ص ۲۷۳. [۱۱۰] مراد او فقهای اهل سنت و جماعت می‌باشد. [۱۱۱] الارشاد للمفید ص ۲۹۲-۲۹۳ مؤسسه الاعلمی، بیروت ، ط: الثالثه ۱۳۹۹ هـ. الانوار البهیه لعباس القمی ص ۱۱۲ تحقیق: کاظم الخراسانی ، دار الاضواء ، بیروت، ط: الاولی ۱۴۰۴ هـ.