تشیع و معتقدات آن

فهرست کتاب

ازدواج حسن عسکری و ملیکه مادر مهدی

ازدواج حسن عسکری و ملیکه مادر مهدی

قصه آشنایی این دو مانند قصه‌های عاشقانه قدیمی است. حسن عسکری که بنا بر معتقدات شیعه مانند سایر ائمه مطلع بر غیب می‌باشد، هر روز خادم خود که او را از اوصاف ملیکه با خبر ساخته و نامه‌ای به زبان رومی به دست او داده به بازار برده فروشان می‌فرستد تا در صورت رسیدن این کنیز او را صاحبش خریداری کند. بالاخره کاروان برده فروشان به شهر رسیده و خادم، ملیکه را دیده و نامه را به او می‌دهد. ملیکه با دیدن نامه شروع به گریه کرده و داستان زندگی خود را برای خادم بازگو می‌کند و به او می‌گوید: وی ملیکه دختر یوشع فرزند قیصر روم می‌باشد. او همچنین می‌گوید: شبی خواب دیده است رسول الله جنزد مسیح ÷رفته و او را برای فرزند خود ابومحمد (حسن عسکری) خواستگاری کرده‌اند. و همچنین شب دیگری خواب دیده مادر حسن عسکری به همراه مریم بنت عمران با هزار خادم از خادمان بهشت به دیدن او آمدند. و مریم به او گفته: این زن سیدة النساء و مادر شوهر تو است. با شنیدن این سخن ملیکه گریه کرده و از ابو محمد ÷گله می‌کند که چرا به دیدن او نمی‌آید. و مادر حسن عسکری در جواب به او می‌گوید: فرزند من تا آن زمان که تو بر شرک و کفر خود باقی مانده باشی به دیدنت نخواهد آمد. و بالاخره در پایان این قصه خیالی حسن عسکری و ملیکه که برای مخفی نگاه داشتن هویت خود، نام خویش را نرگس نهاده است به همدیگر می‌رسند [۴۷۴].

[۴۷۴] اکمال الدین لابن بابویه ص ۴۰۴ المطبعه الحیدریه، النجف ۱۳۸۹ هـ.