تشیع و معتقدات آن

فهرست کتاب

صیغه در ترازوی قرآن

صیغه در ترازوی قرآن

در مراجع و مصادر اهل سنت و جماعت روایاتی از رسول الله جنقل شده‌اند که صریحاً دلالت بر تحریم صیغه دارند. اما از آنجائیکه این روایات در مذهب تشیع فاقد اعتبار هستند ما استدلالات خود را تنها به آیات قرآن مجید اختصاص می‌دهیم.

دلیل اول:

خداوند متعال در مورد مؤمنین می‌فرماید:

﴿قَدۡ أَفۡلَحَ ٱلۡمُؤۡمِنُونَ ١ ٱلَّذِينَ هُمۡ فِي صَلَاتِهِمۡ خَٰشِعُونَ ٢ وَٱلَّذِينَ هُمۡ عَنِ ٱللَّغۡوِ مُعۡرِضُونَ ٣ وَٱلَّذِينَ هُمۡ لِلزَّكَوٰةِ فَٰعِلُونَ ٤ وَٱلَّذِينَ هُمۡ لِفُرُوجِهِمۡ حَٰفِظُونَ ٥ إِلَّا عَلَىٰٓ أَزۡوَٰجِهِمۡ أَوۡ مَا مَلَكَتۡ أَيۡمَٰنُهُمۡ فَإِنَّهُمۡ غَيۡرُ مَلُومِينَ ٦ فَمَنِ ٱبۡتَغَىٰ وَرَآءَ ذَٰلِكَ فَأُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلۡعَادُونَ ٧[المؤمنون: ۱-۷].

«براستی که اهل ایمان به پیروزی و رستگاری رسیدند. همان کسانیکه در نمازهای خود خاشع و فروتن هستند. و از امور بیهوده و باطل روی گردانند. و همان کسانیکه زکات اموال خود را می‌پردازند (این آیه می‌تواند به این صورت نیز تفسیر شود: و همان کسانیکه نفس خود را پاک و تزکیه می‌کنند). و همان کسانیکه فرجهای خود را بجز از همسران و کنیزان خویش محفوظ نگاه می‌دارند که در این صورت بر آنان هیچ ملامت و سرزنشی نیست. اما آنانیکه بجز این راه (آمیزش با همسر و کنیز) راه دیگری در پیش گیرند، متعدی و و متجاوز (به حدود الهی) هستند».

این آیات بیانگر تحریم جماع و آمیزش مرد با کسی بجز همسر و کنیز او می‌باشد. و ما بخوبی می‌دانیم زن صیغه‌ای نه همسر مرد محسوب می‌گردد و نه کنیز او. چون بین ازدواج و صیغه (متعه) تفاوت‌های زیادی وجود دارد. به عنوان مثال:

۱- صحت عقد در صیغه احتیاجی به وجود شاهد ندارد [۶۰۴].

۲- در صیغه زن و مرد از یکدیگر ارث نمی‌برند [۶۰۵].

۳- در صیغه نفقه و مخارج زن بر مرد واجب نیست [۶۰۶].

۴- در صیغه طلاق وجود ندارد [۶۰۷].

۵- تعداد زنانی که مرد می‌تواند در یک زمان آن‌ها را صیغه کند، بی‌حد و حصر می‌باشد [۶۰۸].

۶- در صیغه اهداف والا و گرانقدری که در ازدواج دائم وجود دارد، دیده نمی‌شود. بلکه هدف اساسی از صیغه کردن هوسبازی و پیروی از شهوت جنسی است.

و به همین صورت بین زن صیغه‌ای و کنیز تفاوت‌های فراوانی وجود دارد. به عنوان مثال:

۱- مرد نمی‌تواند زنی را که صیغه کرده است، بفروشد.

۲- مرد نمی‌تواند زن صیغه‌ای خویش را به کسی ببخشد.

بنا بر آنچه گفته شد دانستیم زن صیغه‌ای را نمی‌توان همسر و یا کنیز قلمداد کرد. و با ربط دادن این مسأله به آیه کریمه می‌توان پی به تحریم صیغه برده و مرتکب آن را همانگونه که آیه کریمه بیان داشتند متعدی و متجاوز به احکام الهی دانست.

دلیل دوم:

خداوند متعال می‌فرماید:

﴿فَإِنۡ خِفۡتُمۡ أَلَّا تَعۡدِلُواْ فَوَٰحِدَةً أَوۡ مَا مَلَكَتۡ أَيۡمَٰنُكُمۡۚ[النساء: ۳].

«و اگر بهراسید که چون بیش از یک همسر برگزینید) راه عدالت و انصاف نپیمایید، بایستی به یک همسر یا به کنیزان بسنده کنید.

در این آیه خداوند متعال کسانیکه در صورت داشتن چند همسر از رعایت و انصاف بین آن‌ها عاجز و ناتوان خواهند بود را ارشاد فرموده است که به یک همسر بسنده کنند و یا اینکه بجای زنان آزاده برای خود کنیز بر گزینند. این فرمایش الهی نیز دلالت بر تحریم صیغه دارد. چون اگر صیغه جائز و روا می‌بود خداوند متعال در این آیه آن را به عنوان راه حل سوم پیش روی مسلمانان قرار می‌دادند.

دلیل سوم:

خداوند متعال می‌فرماید:

﴿وَمَن لَّمۡ يَسۡتَطِعۡ مِنكُمۡ طَوۡلًا أَن يَنكِحَ ٱلۡمُحۡصَنَٰتِ ٱلۡمُؤۡمِنَٰتِ فَمِن مَّا مَلَكَتۡ أَيۡمَٰنُكُم مِّن فَتَيَٰتِكُمُ ٱلۡمُؤۡمِنَٰتِۚ[النساء: ۲۵].

«و هر کدام از شما که توانایی و استطاعت ازدواج با زنان آزاده و پاکدامن را ندارد می‌تواند کنیزهای مؤمنه را برگزیند».

و در همین آیه کریمه خداوند متعال می‌فرمایند:

﴿ذَٰلِكَ لِمَنۡ خَشِيَ ٱلۡعَنَتَ مِنكُمۡۚ وَأَن تَصۡبِرُواْ خَيۡرٞ لَّكُمۡۗ وَٱللَّهُ غَفُورٞ رَّحِيمٞ ٢٥[النساء: ۲۵].

«این حکم (یعنی روا بودن انتخاب و برگزیدن کنیز بجای زن آزاده) ویژه آن عده از شما است که از وقوع در دام زنا بر خود هراسانند. و اگر شما (تا آن زمان که استطاعت و توانایی مادی ازدواج با زنان آزاده را پیدا کنید) صبر و شکیبایی پیشه سازید، برایتان بهتر (از برگزیدن کنیز) می‌باشد».

در این آیه خداوند متعال پیش روی آن عده از مردانی که احتیاج به ازدواج کردن دارند اما فاقد استطاعت مادی ازدواج با زنان آزاده هستند و این مسأله آن‌ها را از احتمال وقوع در حرام بیمناک ساخته، تنها یک راه حل قرار داده‌اند که همانا برگزیدن کنیز می‌باشد. البته همانگونه که در پایان آیه بیان شده، صبر و شکیبایی پیشه ساختن بهتر و شایسته تر از برگزیدن کنیز است. همانگونه که می‌بینیم در این آیه هیچ اشاره‌ای به صیغه نشده است. در حالیکه بنا بر روایات شیعه مهر صیغه می‌تواند فقط یک درهم و یا یک مشت گندم و یا آرد و یا خرما باشد [۶۰۹]. و این مهر را هر انسان فقیر و تهیدستی می‌تواند تهیه کند. پس عدم ذکر صیغه در این آیه با وجود کم خرج تر بودن آن از خریدن کنیز، دلیلی است بر عدم مشروعیت و حرام بودن آن.

علاوه بر این آیات، در برخی از مصادر و مراجع تشیع روایاتی وجود دارند که به وضوح بر تحریم صیغه دلالت دارند. در یکی از این روایات گفته شده: «علی ÷فرمودند: رسول الله این روایات گفته شده: «علی ÷فرمودند: رسول الله جاز روزی که جنگ خیبر در گرفت، گوشت الاغ و ازدواج موقت را حرام گردانیدند» [۶۱۰].

آنچه انسان را به شگفتی و تعجب وا می‌دارد این است که چگونه کسانیکه خود را عاشقان پروپا قرص اهل بیت می‌دانند فرمایش رسول الله جکه توسط امیرالمومنین علی بن ابی طالب سروایت شده را زیر پا گذاشته و به آن کوچک‌ترین اهمیتی نمی‌دهند.

اگر ما این روایت و آیاتی که پیش از این آن‌ها را ذکر کردیم، نادیده گرفته و به سراغ عقل و فطرت سلیم خود برویم، خواهیم دید که آن‌ها نیز صیغه را عملی شنیع و ناپسند دانسته و از آن گریزان خواهند بود.

با توجه به تفاصیلی که قبلاً در مورد صیغه با آن‌ها آشنا شدیم، می‌بینیم که هیچ تفاوت اساسی بین صیغه و زنا وجود ندارد. سردمداران تشیع بایستی بدانند اسلام برای پاک کردن جامعه از هرگونه فساد و کجروی و سوق دادن مردم بسوی فضیلت و اخلاق پسندیده نازل شده است، نه برای اینکه فساد و عادات ناشایسته جامعه را جامعه قداست بپوشاند و تحویل مردم دهد. برخی از بزرگان شیعه کمترین مدت ازدواج متعه را یک ماه می‌دانند. فطرت سلیم از این آقایان می‌پرسد کدام انسان با شرف و با غیرت می‌تواند ببیند دختر و یا خواهر و یا مادر او در طول سال در آغوش چندین مرد هوسباز پاسکاری شوند؟ البته نباید فراموش کرد برخی دیگر از بزرگان شیعه حداقل مدت صیغه را فقط چند لحظه می‌دانند. که در این صورت تعداد این مردان هوسباز سر به فلک خواهد کشید.

آیا این است شریعت اسلام؟

در حدیثی رسول الله جفرموده‌اند: «من مبعوث گشته ام تا مکارم اخلاق را به حد تمام و کمال برسانم» [۶۱۱].

آیا می‌توان عمل شنیع صیغه را از مکارم اخلاق دانست؟

در حدیثی روایت شده روزی مرد جوانی خدمت رسول الله جآمده و به ایشان گفت: ای رسول الله! من توانایی دست کشیدن از زنا را ندارم. از شما تقاضا می‌کنم این عمل را برای من حلال قرار دهید.

این تقاضای مرد جوان،‌ یاران پیامبر جرا سخت بر آشفته ساخت. به گونه‌ای که خواستند او را تنبیه کنند. اما رسول الله جآن‌ها را از اینکار باز داشتند. و سپس از مرد جوان پرسیدند که آیا می‌پذیرد کسی چنین عملی را با احدی از خویشاوندان او مرتکب شود؟ مرد جوان پاسخ منفی داد. آنگاه رسول الله جفرمودند: مردم نیز نمی‌پذیرند که کسی چنین عملی را با دختران و یا خواهران و یا مادران آن‌ها مرتکب شود. سپس رسول الله جدست خویش را بر سینه جوان گذاشته و دعا کردند که خداوند علاقه او به چنین عملی را از قلبش دور سازد [۶۱۲].

این حدیث به ما می‌آموزد که خودخواهی و خودپسندی را کنار گذاشته و دیگران را فدای خوشگذرانی و هوسبازی خود نسازیم. تمام کسانیکه مرتکب صیغه می‌شوند این مسأله را در مورد مادران و یا دختران و یا خواهران خود نمی‌پسندند.

می گویند: روزی شخصی در مجلسی با شور و شوق فراوان از صیغه دفاع کرده و آن را می‌ستود. ناگهان یکی از حاضرین او را غافلگیر کرد و به او گفت: فلانی. اگر اجازه بدهی من می‌خواهم چند ساعتی خواهرت را صیغه کنم. آن شخص که این سخن مانند پتکی بر سرش کوبیده شد از کوره در رفت و به آن مرد پرخاش کرد.

ما بایستی از بزرگان و سردمداران شیعه بپرسیم آیا در این مذهب، زن هیچ عزت و کرامتی ندارد؟ کجاست آن مقام والایی که اسلام به زن عطا کرده است؟ صیغه شخصیت زن را از بین برده و او را به کالای بی‌ارزشی مبدل می‌سازد که هوسبازان و شهوت رانان آن را به یکدیگر پاسکاری می‌کنند. ما همچنین می‌خواهیم از بزرگان و سردمداران شیعه بپرسیم آیا آخر و عاقبت رایج بودن صیغه به اختلاط انساب کشیده نخواهد شد؟ اگر ما شیعه بازرگان و یا جهانگردی را در نظر بگیریم که به شهرها و کشورهای مختلف مسافرت می‌کند و در هر مکان که برای چند روزی اقامت می‌گزیند چند زن را به صیغه خود در می‌آورد. اگر این آقا که بنا بر روایات دجالان ایمان او به حد تمام و کمال رسیده و یا پسران او پس از گذشت چندین سال بار دیگر به همان شهرها باز گردد و بخواهد برای کاملتر کردن ایمان خود! بار دیگر چندین دختر و یا زن را صیغه کند، ‌چگونه می‌تواند تضمین کند که با دختران خود و یا پسران او با خواهران خود همبستر نگردند؟ آیا احتمال بوقوع پیوستن چنین مسأله‌ای هر انسان شرافتمندی را از صیغه و عواقب ناپسند آن مشمئز نمی‌سازد؟

دجالان و دغلکاران این شهوت رانی و هوسبازی را سپر قرار دادن اهل بیت رسول الله جانجام می‌دهند. در حالیکه ما می‌دانیم این ادعاها همگی بی‌پایه و اساس و باطل هستند. در مؤلفاتی که در مورد سیرت و زندگانی اهل بیت نوشته شده تمام وقائع زندگانی آن‌ها مو به مو نگاشته شده است. اما حتی در یکی از این کتاب‌ها ذکر نشده که احدی از اهل بیت زنی را صیغه کرده باشد.

آری، این روایات و احادیث چیزی جز افتراء و بهتان نیستند. و فردای قیامت اهل بیت رسول الله جاز این دجالان و گمراهی‌هایشان برائت خواهند جست.

[۶۰۴] التهذیب للطوسی ۲/۱۸۸. [۶۰۵] تفسیر منهج الصادقین للکاشانی ص ۳۵۲. [۶۰۶] تفسیر منهج الصادقین للکاشانی ص ۳۵۲. [۶۰۷] التهذیب للطوسی ۲/۱۸۸. [۶۰۸] تفسیر منهج الصادقین للکاشانی ص ۳۵۲. التهذیب للطوسی ۲/۱۸۸. [۶۰۹] الفروع من الکافی ۵/۴۵۷. تهذیب الاحکام للطوسی ۷/۲۶۰. [۶۱۰] التهذیب للطوسی ۲/۱۸۶. الاستبصار للطوسی ۳/۱۴۲. [۶۱۱] این حدیث صحیح را امام بخاری در ادب مفرد شماره ۲۷۳، و امام احمد ۲/۳۱۸، و حاکم ۲/۶۱۳ روایت کرده اند. به«سلسله الاحادیث الصحیحه للألبانی ۱/۴۵» مراجعه کنید. [۶۱۲] این حدیث صحیح را امام احمد ۵/۲۵۶-۲۵۷ روایت کرده است. به «سلسله الاحادیث الصحیحه للالبانی ۱/۳۷۰» مراجعه کنید.