شیعه و بداء
ما این مبحث را با سخن در مورد معنای لغوی «بداء» آغاز میسازیم. این کلمه در زبان عربی به دو معنا بکار برده میشود که عبارتند از:
۱- ظاهر و آشکار گشتن چیزی پس از آنکه نخست مخفی و پنهان بوده است.
مثال: بدا سور المدینه = دیوارهای شهر آشکار و نمایان گشتند.
۲- در مورد مسألهای تصمیم جدیدی گرفتن و رأی دیگری پیدا کردن.
مثال: بدا لی بداء = رأی و تصمیم جدیدی به نظرم رسید [۶۹].
و در فرهنگ فارسی معین کلمه «بداء» به این صورت معنا شده است:
۱- ظاهر شدن، هویدا گشتن.
۲- پیدا شدن رأی دیگر در أمری، امری که در خاطر بگذرد که از پیش نگذشته باشد.
۳- ایجاد رأیی برای خالق بجز آنچه قبلاً اراده وی بر آن تعلق گرفته بود [۷۰].
آشکار است معانی کلمه «بداء» دلالت بر سبق جهل و عدم احاطه علم و آگاهی شخص دارد. و شکی نیست که نسبت دادن چنین معانی و صفاتی به خالق هستی اهانتی است به علم ایشان که به تمام مسائل احاطه کامل دارد. معبود بر حق آگاه و دانا بر تمام امور میباشد. اموری که در گذشته رخ داده و آنچه اکنون در حال رخ دادن است و آنچه در آینده رخ خواهند داد و آنچه رخ نداده اگر رخ میداد چه صورت میپذیرفت. تمام این مسائل را معبود بر حق میداند. و هیچ چیز در کون و هستی بر او پوشیده نیست.
خداوند متعال لحظه ای غافل نمیشود و هرگز فراموشی و نسیان بر او چیره نمیگردد. معبود بر حق در سوره انفال میفرماید:
﴿إِنَّ ٱللَّهَ بِكُلِّ شَيۡءٍ عَلِيمُۢ ٧٥﴾[الأنفال: ۷۵].
«خداوند بر هر چیزی آگاه و دانا است».
و همچنین در سوره سبأ میفرماید:
﴿... عَٰلِمِ ٱلۡغَيۡبِۖ لَا يَعۡزُبُ عَنۡهُ مِثۡقَالُ ذَرَّةٖ فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَلَا فِي ٱلۡأَرۡضِ وَلَآ أَصۡغَرُ مِن ذَٰلِكَ وَلَآ أَكۡبَرُ إِلَّا فِي كِتَٰبٖ مُّبِينٖ ٣﴾[سبأ: ۳].
«... او دانا و آگاه بر غیبیات است. مقدار ذرهای و یا کوچکتر و همچنین بزرگتر از آن در آسمانها و زمین وجود ندارد که بر او پوشیده باشد. بلکه تمام آنها در لوح محفوظ مسطور و مکتوب هستند».
[۶۹] الصحاح للجوهری ۶ / ۲۲۷۸، لسان العرب لابن منظور ۱۴/۶۶، مجمع البحرین للطریحی ۱/۴۵. [۷۰] فرهنگ فارسی تألیف دکتر محمد معین (فرهنگ شش جلدی معین) ۱/۴۷۹.