مهدی در بطن مادر
مهدی در بطن مادر خود نیز قصه عجیب و غریبی دارد. در تمام طول نه ماه باردار بودن ملیکه هیچ اثر و نشانهای از حامله بودن بر او دیده نشده است. حکیمه بنت محمد عمه حسن عسکری میگوید: «روزی برای دانستن اینکه آیا ملیکه حامله است یا خیر، او را غافلگیر کرده و بر روی او پریده و او را بر شکم و کمر غلتانیدم. اما هیچ نشانهای از حامله بودن در او ندیدم. من نزد امام حسن عسکری رفته و ماجرا را با ایشان در میان گذاشتم. ایشان در جواب به من گفتند: فردا به هنگام سپیده دم حامله بودن او بر تو آشکار خواهد گشت» [۴۷۵].
عجیب تر از این سخن، این است که حتی ملیکه مادر مهدی نیز تا قبل از شب زایمان، از حامله بودن خود بیخبر بوده است. در روایتی او به حکیمه چنین میگوید: «ای بانوی من، من هیچ نشانهای از حامله بودن بر خود احساس نمیکنم» [۴۷۶].
ممکن است این سؤال مطرح گردد که چرا سردمداران تشیع دست به جعل چنین روایاتی زدهاند؟
در جواب این سؤال بایستی گفت: جعل اینگونه روایات برای فرار و خلاصی یافتن از سخنان اهل بیت حسن عسکری از جمله برادر او جعفر میباشد که با تمام وجود، صاحب فرزند بودن برادر خود را تکذیب میکرده است. اما از آنجائیکه تمام این روایات ساخته و پرداخته دجالان میباشند، تضاد و اختلاف در تمام آنها به چشم میخورد. به عنوان مثال حکیمه که در روایت سابق الذکر روایت دیگری گفته شده که با جنین در شکم مادر سخن گفته: «من نزد امام حسن عسکری ÷رفته و از ایشان پرسیدم: جانشین شما از کدامیک از همسرانتان خواهد بود؟ ایشان در جواب فرمودند: از سوسن. من نظری بر تمام کنیزان انداختم. هیچکدام جز سوسن اثری از حامله بودن بر او دیده نمیشد» [۴۷۷]. در روایت جعلی طوسی، حکیمه به مجرد نظر افکندن به ملیکه متوجه وجود جنین میگردد. اما در روایت جعلی ابن بابویه حکیمه بر روی ملیکه پریده و او را بر زمین میغلتاند ولی هیچ اثری از حامله بودن بر او نمیبیند. طوسی در روایت خود ملیکه را سوسن مینامد. اما ابن بابویه نام نرگس بر او مینهد. و در روایات دیگری او را ریحانه و صقیل نیز نامیدهاند. بله، هر دجال کذابی هر چه دلش خواست از خود میسراید و آن را به اهل بیت نسبت میدهد و مراجع و مصادر اساسی شیعه با آغوش باز و صدر رحب تمام این اکاذیب و اراجیف را در خود جای میدهند.
[۴۷۵]اکمال الدین لابن بابویه ص ۳۹۵-۴۰۰ (باب ما روی فی نرجس ام القائم) (چاپ سابق الذکر). [۴۷۶] اکمال الدین لابن بابویه ص ۴۰۴ (چاپ سابق الذکر). [۴۷۷] الغیبه للطوسی ص۱۴۱ (چاپ سابق الذکر).